دکتر عباس امام
«خوزستانشناسی، حوزهپژوهشی گسترده ای است دربرگیرنده افراد و جریاناتی با رویکردهای گوناگون . برخی از این افراد و جریانات گذشته نگر هستند ، در خصوص گذشته خوزستان تحقیق میکنند و یافتههای خود را نیز در قالب تاریخ گذشته خوزستان منتشر میکنند. گروهی در مورد شهر و طایفه و قبیله خود دست به نگارش می زنند ، برخی در مورد تاریخچه ورزش خوزستان کتابها و مقالاتی را منتشر میکنند ، بعضی ها تاریخ سینمای استان را مورد کندوکاو قرار میدهند. برخی به تاریخ شعر و ادبیات داستانی و نیز موسیقی این دیار توجه خاص می کنند، تنی چند به تاریخچه سالهای دفاع مقدس می پردازند ، برخی تاریخ صنایع استان، مانند صنعت نفت ، فولاد یا آب و برق را مدنظر قرار داده اند ، گروهی پاسداری از میراث تمدنی استان را وظیفه خود تعریف کرده اند ، و بسیاری پژوهشگران دیگر که هر کدام به کند و کاو در زمینه یا زمینه هایی از هویت استان خوزستان دلبستگی دارند.
اما، یکی از خوزستان شناسانی که وجهه همت خود را عمدتا صرف تحقیق در باب " نقد حال" شرایط و اوضاع و احوال فرهنگی کنونی و امروزین این استان کرده، جناب لفته منصوری است. منصوری با انتشار نوشته ها و تحلیل های فرهنگ محور جامعه شناختی خویش در قالب مقاله هایی 500 تا 1500 کلمه ای در فضای مجازی همچون تلگرام و واتسآپ، عمدتا موضوعات مرتبط با فرهنگ عمومی جامعه در خوزستان را بررسی می کند .
منصوری در زمینههای مختلفی همچون نقد کتاب، نقد فیلم، نقد فرهنگ رایج جامعه، نقد سازمانهای استانی و کشوری، نقد آموزش و پرورش، مناسبتهای ملی ،مذهبی و رویدادهای فرهنگی جامعه، موضوعات شهری، روستایی و عشایری، مطالب و اندیشهورزیهای بسیار ارزشمندی ارائه داده است.
در هر صورت ، چنانچه قصد داشته باشیم جزئیتر به موضوع بنگریم و خصوصیات کارنامه منصوری را بررسی نماییم، در خواهیم یافت که "تواضع در منش " و "فرهیختگی" شخص لفته منصوری به صورت برجسته در وی و آثارش نمایان است ، و این میتواند الگویی برای کسانی باشد که در این زمینه ها فعالیت میکنند.
به لحاظ سبک نوشتاری، یکی از ویژگیهای بارز نوشتارهای لفته منصوری،" شفافیت کلامی" ایشان و پرهیز از پیچیدگی کلامی است که همین ویژگی باعث ارتباطگیری راحت مجموعه گسترده ای از مخاطبان با وی میشود.
علاوه بر شفافیت کلامی، "پرهیز از تندخویی کلامی" نیز دیگر ویژ گی نوشتاری او است. وی نقد میکند ولی نقد او همراه با تندخویی، پرخاش و نسبت دادن القاب و عناوین ناپسند نیست.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز سبک نوشتاری منصوری "پرهیز از نخبهگرایی صرف" در کندوکاو مسائل جامعه است. به این معنا که وی مخاطب خود را شهروند متعارف و معمولی در نظر میگیرد تا به واسطه آن بتواند به راحتی با او تعامل نوشتاری، گفتاری و فرهنگی داشته باشد.
این تحلیلگر در نوشتههای خود "شرافت قلم و انصاف در بیان مطالب " را به خوبی رعایت میکند ، و این موضوع یک ویژگی بسیار ارزشمند در کار هر فرد منقدی است که این موضوع و توجه به ابعاد گوناگون آن به خوبی در نوشتار لفته منصوری به چشم میخورد.
گذشته از اینها، منصوری مطالب و نوشته های خود را به صورت مستند بیان میکند و در بیشتر موارد با ذکر منابع و مراجع صحبت میکند ، و هیچگاه نقل قولی بدون منبع از او دیده نمیشود. اگرچه این کنشگر فرهنگی با حوزه فرهنگ عمومی سروکار دارد ولی ذکر منبع برای مدعیات از ویژگیهایی است که او به خوبی از عهده آن برمی آید.
نکته دیگر کارنامه منصوری که میتوان به آن اشاره کرد، "دریادل بودن، فراجناحی و فراقومی بودن" دیدگاههای این خوزستانشناس است. اگرچه منصوری خود به قوم شریف عرب تعلق دارد ولی به واقع در خصوص مسائل استان و مسائل عمومی کشور، دیدگاه تنگنظرانهای ندارد و این در نوشتار او به خوبی پیدا است. ایشان همانگونه که در زمینه مسائل و مشکلات مختلف اقوام و طوائف محترم عرب استان مطلب می نویسد با همان لحن نیز در خصوص اقوام دیگر از جمله بختیاریها، لرها، دزفولیها، شوشتریها و بهبهانیها صحبت میکند و هیچگونه تعصب و جبههگیری غیرمنطقیای نسبت به قوم خاصی در نوشتارش دیده نمیشود که جای تحسین و ارجگذاری بسیاری دارد.
خوشبختانه نوشتههای منصوری با "آشنایی کافی او با جلوههای سنت و تجدد" همراه است. تسلط همزمان ایشان بر جلوههای سنتی فرهنگ ایرانیان همچون آشنایی با قرآن و نهجالبلاغه و درکل معارف دینی ، و از طرف دیگر مظاهر تمدن امرورین مانند موسیقی جدید، سینما، آثار جامعهشناسی، روانشناسی، رمان و رویکردهای فلسفی معاصر بخوبی در نوشتههای وی نمایان است.
همچنین ، از دیگر ویژگیهای رویکرد این فعال فرهنگی، "عدم خودخواهی و خودبرتربینی" اوست، منظورم خصوصیتی است رفتاری – کلامی که متأسفانه گریبانگیر برخی از قلم بهدستان و اندیشمندان جامعه است. در سطح جامعه یکی از اقشاری که به خودخواهی دچار میشوند و دیگران را با القاب ناپسند تحقیر میکند، نویسندگان و اندیشمندان هستند، و جای بسی خوشبختی است که لفته منصوری از این ویژگی منفی مبرا است.
منصوری با منابع ذیربط کار خود نیز آشنایی کامل دارد. او در هر زمینهای که در باب آن قلمفرسایی میکند، نقل قولهای متعدد از منابع و مراجع ذیربط به میان میآورد و همین به آثار او سندیت میبخشد که این موضوع ارزش کار او را همواره در سطح بالایی نگه داشته است."نگاه تحلیلگر و نکتهسنج" این نویسنده خوزستانی در زمینه آسیبشناسی معضلات فرهنگی اهواز و در سطح گستردهتر خوزستان و ایران ، دیگر موضوعی است که میتواند هم مایه تولید فراورده متفاوت او طی سال باشد ، و هم مایه درس آموزی و الگوگیری سایر علاقه مندان مسایل خوزستان شناسی گردد.
منصوری علیرغم انتقادی که به برخی جلوههای فرهنگ عمومی جامعه دارد ، ولی در عین حال خوشبینی مثالزدنیای نسبت به آن دارد ، و در مجموع نسبت به فرهنگ رایج جامعه دیدگاهی نومیدانه و یاس آور ندارد و فقط زنجموره سر نمی دهد ، و ما این ویژگی مثبت را به صورت برجسته در نوشتههای لفته مشاهده میکنیم.
از جمله نوشته های لفته منصوری میتوان به مقالههای کوتاه "از امامزادههای سنقر تا امامزاده صالح تجریش"، "مهر و تسبیح دیگر سوغات نیستند" و "ضریح متحرک" اشاره کرد ، که مورد آخر راجع به بازگشت پیکر شهدای تازه تفحص شده سال های دفاع مقدس میباشد ، و منصوری در این زمینه طی دو سه سال اخیر فعالیتهای جالب توجهی داشته است.
همچنین، " رانندگی من چگونه است؟" که به نقد فرهنگ عمومی جامعه میپردازد، "آشناییزدایی از پدیدههای اهوازی"، "دستگیریهای اخیر شهرداری و شورای شهر اهواز" که در نقد مسائل اجتماعی جامعه است ، و همچنین "من خود را از پرسنل گروه ملی میدانم"، "اهواز بهار سوژههای جامعهشناسی"، "آپارتاید شهری در اهواز"، "اینجا آدمها دو دستهاند؛ مدیران و گرفتار مدیران!"، "فیلم سینمایی 21 روز بعد"، "امروز رسماً از نانواییهای اهواز اعلام استقلال کردیم"، "حاج محمود خزائی؛ نمادی از فرهنگ اجتماعی ملاثانی" (درباره زندگی و درگذشت یکی از افراد اهل ملاثانی که بختیاری بوده و اهل نجفآباد اصفهان ولی چندین دهه در ملا ثانی زندگی کرده بود)، "مشکل کشور ما مدیریت نهادی است"، "گروهملی باید فیزیوتراپی شود"، "آتشنشان نماها"، "سازمانهای پیر"، "چرا مدیران در روز تودیع خود ناراحتند؟"، "اعتماد، رمز موفقیت"، "آیا مراسم عزاداری کارناوالی شده است؟"، "من و وامهایم"، "سینمای منتقد خوزستانیها"، "جامعهشناسی بادبادکباز"، "بادبادکباز و دین اسلام"، "قومیت در بادبادکباز"، "بازار سرمایه خوزستان"، "ما در مرگها غرق شدهایم"، "نقدی بر کتاب ما ایرانیان"، "آپارتماننشینی" و "دیالیز نظام مدیریت انسان" نمونههایی ازنوشته های ارزشمند لفته منصوری هستند که امید است به همت خود ایشان و دیگر علاقهمندان به مسائل فرهنگ عمومی خوزستان به صورت کتابچهای گردآوری و چاپ شود، چرا که عدم انتشار اینگونه کارها، سوای این که ظلمی به اندیشمندی دلسوز است، نوعی کمکاری در زمینه آسیبشناسی مسائل فرهنگی استان خوزستان و شهر اهواز محسوب خواهد شد. در پایان، ضمن آرزوی تندرستی و سربلندی برای جناب منصوری امیدوارم در سال 1396 و نیز سال های آینده شاهد تداوم انتشار این گون مطالب ارزشمند و مفید ایشان باشیم.
در پایان ، ناگفته نگذارم که شیوه کار جناب منصوری رهروان دیگری نیز دارد که متناسب با سرشت این زمینه تحقیقی عمدتا در نشریات محلی استان مشغول به کار هستند. از جمله این گونه خوزستان شناسان می توان به شاعر، محقق و روزنامه نگار خوزستانی جناب امید حلالی اشاره کرد که اتفاقا همین دو سه ماه اخیر شاهد انتشار هفتاد مقاله خرد و کلان از ایشان در قالب کتاب ارزشمندی با عنوان " چرا باید هویت خوزستانی را احیا کنیم ؟ " بودیم ، و طبیعی است بررسی کارنامه ارزشمند ایشان ، و دیگر کنشگران این گونه از خوزستان شناسی ، نیازمند نوشتار دیگری است.»