امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان /یوسف موندنی زاده الهی
با عنایت به تاکیدات رهبر معظم انقلاب حضرت آقا بر انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری و نامگذاری سال 92 به سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی ضمن تبریک سال نو و نیز تسلیت شهادت حضرت زهرای اطهر بی بی دو عالم و پاره تن رسول اعظم (ص) لازم دانستم مختصراً بقدر فهم نویسنده بررسی اجمالی از اوضاع برای تهیج و حضور حداکثری مردم فهیم و شریف ایران اسلامی در امر مهم انتخابات که نماد دمکراسی و مردم سالاری دینی می باشد و جهت تنویر افکار عمومی خصوصا جوانان غیور داشته باشیم.
آنچه مسلم است این تحلیل براساس اخبار و اطلاعات وضع موجود می باشد و چنانچه به همین منوال اوضاع به پیش برود نتیجه بحث بواقع نزدیک خواهد بود والاً فلا،
همانطور که همه عقلاء اعتراف دارند حضور در انتخابات یک پدیده لازم و حتمی است ، و گوشه نشینی و عدم حضور نه تنها خیانت به جامعه بلکه بی مهری به خود و خانواده و نسل های آینده خواهد بود.
بنابراین حضور در چنین صحنه های اجتماعی و سیاسی یک فرض عقلی است هرچند گزینه ما رای نیاورد بازهم باید به جهت توسعه انسانی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه شرکت نموده و آزادانه نظر خود را بیان کنیم، چرا که به فرموده حضرت امام راحل (ره) انتخابات تجلی اراده مردم است. بنابراین اعلام رسمی و گمانه زنی های موجود افراد زیادی با گرایش های مختلف سیاسی قصد حضور در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری را دارند و این حضور بخودی خود امر مبارک و حاکی از آزادی اندیشه سالم در نظام مقدس جمهوری اسلامی می باشد.
قطعاً بجای خود انتخابات اعضاء شورای شهر مهم و ضروری است و در فرصت دیگری به آن بهتر اشاره خواهد شد.
اما در تحلیل دوره یازدهم ریاست جمهوری باید عرض شود به غیر از مستقلین گروهای مختلف را می شود چنین برشمرد.
گروه 2+1 که مرکب از آقایان حداد عادل و قالیباف و ولایتی می باشد، سوال اینست که اعضاء گروه چقدر شانس حضور و کسب آراء بالاتر را دارند؟
با عنایت به نوع فعالیت این عزیزان ظاهرا جناب ولایتی و قالیباف بیشتر فعال هستند و تصمیم خود را گرفته اند و جناب آقای حداد عادل عملا خود را کنار کشیده و فقط کنار رفتنش را اعلام نکرده همانطور که حضورش را.
در بین آن دو عزیز با توجه به فعالیت بیشتر و عملی تر جناب قالیباف و سفر ایشان به استانها خصوصا خوزستان عزیز در این روزها بسیار فعال تر نموده است. ولی نوع جلسات ایشان علاوه بر اینکه کمترین تاثیر سیاسی را در بین توده مردم داشته خصوصا جوانان ؛ اساساً کمتر خوزستانی متوجه حضور جناب قالیباف در استان شده از آن مهمتر نوع جلسات و نشستهای وی مثبت ارزیابی نمی شود چرا که علیرغم تلاش ما خوزستانی ها برای ایجاد وحدت و برادری و همدلی در بین اقوام مختلف استان و تکیه بر منویات رهبری و نظام اسلامی، ستاد ایشان بدون توجه به عنوان اصولگرا بودن وی و بجای برگزاری جلسات در مکان های مقدس، حسینیه ها و یا مساجد معروف، اهواز و اکتفا به همین موارد و دعوت از عموم مردم حزب اللهی و شریف بخصوص جوانان موقع شناس و نیز به جای استفاده از فضای معنوی ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهراء (س) متاسفانه نوع جلسات و مکان آن و نهار دادن و پذیرایی های آنچنانی ، آنهم در این ایام که مشکلات فراوان اقتصادی گریبان مردم را می فشارد، این گونه رفتارهای بدور از تدبیر و شأن و شخصیت یک نیروی ارزشی و اصولگرا چه قبول کنیم چه نه ، توده مردم نه تنها هیچ توجهی به شام و نهارها ندارند بلکه عملی نامطلوب محسوب می شود. مردم بدنبال یک نیروی ولایت مدار و مومن و کارشناسی متواضع می باشند و ای کاش این پولها خرج برخی مشکلات خانواده های نیازمند در استانها شود که خیر دنیا و آخرت در آن خواهد بود، برخی خانواده ها در این گرمای طاقت فرسا کولر ندارند البته درست است که تمام مشکلات با این پولها حل نمی شود ولی
آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم بقدر تشنگی باید چشید؟
بهرحال اگر جناب قالیباف در طول فرصت باقی مانده بدین گونه عمل نماید باور کنیم یا نکنیم هرگز ایشان جزء دو نفر اول نخواهد بود و با هیاهو و تجمع برخی افراد که بعضا در ستادهای مختلف حضور فعال و همه جانبه دارند نباید این برادر عزیز و خدمتگزار به گمراهی کشانده شود.
اصول اولیه کار انتخاباتی متاسفانه در بسیاری از ستادهای آقایان نه تنها رعایت و عمل نمی شود بلکه کارها بسیار آرام و به سنگینی پیش می رود؟!
در خصوص جناح رقیب یا اصلاح طلب هم باید بگویم علیرغم تمام تلاش های ایشان برای رسیدن به وحدت فقط دو احتمال هست که آنها بعنوان نفر اصلی آقای خاتمی و در مرحله بعد به جناب آیت اله هاشمی رفسنجانی برسند و هر روز هم آمدن یکی از این دو نفر را از منابع خود مطرح می نمایند.
بنظر بنده حتی حضور جناب خاتمی هم خیلی نمی تواند برای جناح رقیب یقین آور باشد ، البته موثر هست ولی با توجه عملکرد دوره قبلی ریاست جمهوری ایشان و عملکرد افراد و گروهای حامی ایشان بعید بنظر می رسد بار دیگر مردم گرفتار شعار زدگی این آقایان شوند.
مردم شریف و مومن ایران آنقدر فهم سیاسی بالایی دارند که با شانتاژهای سیاسی دوبار از یک سوراخ گزیده نخواهند شد، هرچند بار قبل هم با اما و اگر موفق شده بودند. معتقدم چنانچه برادران عزیز و اصولگرا با یک خردجمعی و بدور از برخی احساسات و انگ زدنها و مسائل و مشکلات فردی و جناحی و سلیقه ای می توانند به یک یا دو نفر خاصی برسند که در این صورت قطعا اقبال مردم به سوی آنها خواهد بود ، چرا که مردم قدر خدمت صادقانه و ارزشها را بخوبی می دانند و از انقلاب و خون شهدا ء و رهبری معظم هرگز جدا نخواهند شد.
مگر نه اینکه نیروهای ارزشی باید در اصول با هم یکدل و یک نظر بوده که هر آینه مهمترین آنها حفظ و پایداری از حریم ولایت فقیه و اساس شرع مقدس و اسلام عزیز و استقلال کشور و عدم وابستگی به استکبار و صهیونیزم می باشد.
پس اگر شخصی به این اصول پایبند است ، چرا با ایجاد اختلاف و تردید و اعمال سلیقه های شخصی و مصادره به مطلوب خدای ناکرده در بین نیروهای انقلاب شکاف ایجاد کرد و فرصت را به رغیب دهیم، لااقل توافق حداکثری بر اصول کفایت می کند و اختلافات جزئی و سلیقه ای در این مهم باید کنار گذاشته شود.
و نباید اگر شخصی موجی ایجاد کرد و یا در بین مردم محبوبیت دارد بترسیم و آن شخص نباید قدر وحدت و همدلی و زحمات کشیده شده را فراموش کند، ما معصوم نیستیم و نباید اختلاف نظرها و ترک اولی، را گناه کبیر دانسته و فریاد اختلاف سردهیم آیا نمی شود با اخلاق اسلامی و گذشت و بادیده اغماضی به برادر مومن کمی از غرور خود را هر دو طرف بکاهیم و به دستاوردها و پیشرفتها تکیه کرده و به پیش برویم.
با عنایت به وضع موجود و افکار عمومی توده های میلیونی مردم معتقدم علیرغم برخی بداخلاقی های سیاسی هنور هم اصولگریان عزیز و جناح دولت با حمایت از هم می توانند به جمع بندی واحد رسیده و بار دیگر فرصت خدمت را در مسیر امام راحل و شهدای عزیز و رهبری فرزانه ادامه دهند ، و اگر دوستان عزیز جبهه پایداری هم تاکنون سکوت کرده اند بنظر می رسد منتظر وحدتی در جبهه خودی هستند و به تمامی برادران اصولگرا عرض می کنیم این اختلاف ها به صلاح هیچ یک از جریان های مقدس و پویا و مردمی و ارزشی ما نخواهد بود و فرصت ها را تبدیل به موقعیت و آن را در جهت رسیدن به هدف قرار دهیم نه اینکه براحتی فرصت سوزی کرده و آن را به دیگران واگذاریم.
این نوشتار با توجه به وضعیت فعلی جناح های سیاسی و اخبار موجود است، البته در صورت عدم ایجاد حرکتی اصولی و موجی مردمی از سوی کاندیداهای محترم این روند قطعی خواهد بود مگر آنکه اختلافات اصولگرایان باعث ضعف دوستان و قدرت یافتن جناح رقیب شود.
در آخر از همه دوستان خود می خواهم برای لحظاتی کوتاه هم که شده حق را به طرف مقابل دهیم و بعد احساس خود را در مقابل وجدان خود قرار دهیم ، آیا ما بی عیب و نقص هستیم؟ و حق همیشه با گروه و فکر و عقیده ماست و طرف مقابل ما همیشه باطل و ناحق است ؟