داود سلیمانی
کاندیدای پوششی یا غیر پوششی در هر دو صورت کاهش سطح رقابت با رقیب و در نتیجه کاهش آرای جبهه اعتدال و اصلاح است. این سخن بدان معناست که آرای آقای روحانی را میان کاندیداهای اصلاحطلب توزیع و ریسک عدم پیروزی را رقم میزند.
کاندیدای پوششی یا غیر پوششی به معنای تنزل و کوتاهآمدن جبهه اعتدال از آقای روحانی تلقی شده و موضع مجموعه جریان را تنزل میدهد و به روحانی پیامی مستقیم میدهد که تو باید علاوه بر رقبای اصولگرا با رقبای اصلاحطلب نیز در میدان رقابت وارد شوی که قرار بود حامی و پشتیبان تو باشند.
طرح کاندیدای پوششی یا غیر پوششی با استدلال به امکان رد صلاحیت روحانی در عین حال به معنای مهر تایید بر این تصمیم پیش از عمل است. حال آنکه احتمال رد صلاحیت به صفر نزدیکتر است.اصلاحطلبان و خط اعتدال هرگز بر این باور نرسیدهاند که طرح کاندیدای پوششی میتواند موضع آقای روحانی را محکمتر و آرای او را بیشتر کند.
به نظر میرسد امکان تایید صلاحیت کاندیداهای متعدد از جریان اصلاحی و اعتدال به نفع رقیب است و در میدان رقابتها شکست آقای روحانی را امکانپذیرتر میسازد.تمامی اصلاحطلبان و جریان اعتدال به اتفاق آرای تشکلهای حزبی و سیاسی بر سر کاندیداتوری آقای روحانی به اجماع رسیدهاند. در صورتیکه یک یا دو گروه یا اشخاصی در میانه راه، خواهان اجماع نسبی و نه کاملند و با طرح کاندیدای پوششی موافق هستند، لازم است که در شورایعالی انتخابات اصلاحطلبان بحث اقناعی خود را ارائه دهند و به بازخورد آن تسلیم شوند و عقل و خرد جمعی را در این مسئله مهم به رسمیت بشناسند.
طرح کاندیدا از جانب هر تشکل اصلاحطلب یا شخص اصلاحطلب بر اساس رای و موضع شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی انتخابات طرحی منجر به شکست و منزوی شدن آنان است و عملا مسئولیت ناشی از پیامدهای آن را باید بهعهده بگیرند.جبهه اصلاح و اعتدال انسجام و اتحاد خود را پس از سالها کسب تجربه بهدست آورده و حاضر به از دست دادن آن با طرح چنین ریسکی در آستانه انتخابات نیستند.مقام رهبری نیز عرصه را بدون رقیبی از خط اعتدال و اصلاحطلبی نمیخواهند و زمینه رقابت هر دو جناح را بارها فراهم کردهاند، بنابر این شورای نگهبان هم صحنه رقابت بین کاندیداها را فقط برای جناح اصولگرا فراهم نخواهد کرد، پس نباید طراحان کاندیدای پوششی نگران رد صلاحیت روحانی باشند.