شوشان: دکتر عباس حیصمی فعال سیاسی در گفتگو با شوشان معتقد است که در انتخابات پیش رو مردم باید به دو نکته توجه کنند. اولا حضور حداکثری پای صندوق های رای برای پیام اقتدار ملی و حمایت از حاکمیت داشته باشند، دوم با انتخاب صحیح و شایسته، هم عزت کشور را حفظ کنند و هم ضامن و پشتیبان اقتدار ملی باشند.
وی در این مصاحبه گفت: روحانی در شرایطی که کشور در حالت احتضار بود دولت را تحویل گرفت و احیای عرصه خارجی و داخلی را در دستور کار قرار دادند. روحانی به تعبیر مقام معظم رهبری توانست در رزم دیپلماسی موفق شود و در زمینه احیای داخلی هم با مشی اعتدال توانست در عرصه سیاسی آرامش ایجاد کنند.
حیصمی احمدی نژاد را نماینده یک تفکر می داند و گفت: احمدی نژاد را به عنوان یک فرد نمی بینم هرچند بخشی از رفتار او فردی بوده، ولی از طرف یک گفتمان پشتیبانی می شد که این گفتمان در دنیای امروز گفتمان موفقی نیست.
متن کامل این مصاحبه در ذیل آمده است:
عزت ملی با انتخاب صحیح به وجود می آید
انتخابات هم اقتدار ملی است هم عزت ملی. اقتدار ملی با حضور حداکثری در پای صندوق های رای میسر می شود و تضمین کننده امنیت کشور می شود تا کشورهای دیگر به فکر طمع و دست درازی به کشور نباشد. عزت ملی با انتخاب صحیح به وجود می آید، یعنی اگر من مشارکت و انتخاب حداکثری داشته باشم ولی رفتار منتخب من سبب خواری و ذلت کشورم شود این انتخاب غلط باعث می شود تا جایگاه های داخلی و روابط خارجی به هم بخورد و از ادبیاتی استفاده کند که نه در جهان ارزشی دارد و نه در امور داخلی تعریفی دارد و عزت را خدشه دار می کند.
حضور حداکثری و انتخاب صحیح و شایسته
من عزت را مهم تر از اقتدار می دانم به این خاطر که اگر عزت را رعایت نکنیم اقتدار نیز به خطر می افتد و تضعیف می کند، برعکس آن ، در صورتی که منتخب پیروز با رای کمتری هم انتخاب شود ولی رفتار او معقول و منطقی باشد آنگاه عزت کشور برقرار می شود. بنابرین معتقدم در انتخابات پیش رو مردم ما باید به دو نکته توجه کنند؛ اولا حضور حداکثری پای صندوق های رای برای پیام اقتدار ملی و حمایت از حاکمیت داشته باشند، دوم با انتخاب صحیح و شایسته، هم عزت کشور را حفظ کنند و هم ضامن و پشتیبان اقتدار ملی باشند.
دولت روحانی خزانه خالی را تحویل گرفت
آقای روحانی در شرایطی روی کار آمد که کشور را نزدیک به یک دهه ( البته وقتی می گویم یک دهه زمان مهم نیست، چون ممکن است تاثیر آن چند دهه تداوم داشته باشد)، عقب برگرداندند. هنگامی که آقای روحانی آمد دولت وقت خزانه پری که از آقای خاتمی تحویل گرفته بود را خالی تحویل آقای روحانی داد. همچنین نفتی که در زمان دولت های نهم و دهم بیش از صد دلار فروخته می شد در دوره روحانی دچار شرایط تحریم و مشکلات متعدد دیگر شد.
کشور در حالت احتضار بود
یعنی هم به لحاظ اقتصادی در شرایطی بودیم که کشور ضعیف شده بود و هم عزت کشور در سطح بین المللی زیر سوال رفته بود و مخالفین ما در عرصه جهانی بر علیه کشور ما متحد و منسجم شده بودند و برعکس آن ، ما در داخل کشور متفرق شده بودیم و فضای بسته ای که در داخل ایجاد شد باعث نارضایتی زیادی در درون شده بود. در چنین شرایطی که کشور در حالت احتضار بود و نیاز به عملیات احیا داشت آقای روحانی دولت را تحویل گرفتند و احیای عرصه خارجی و داخلی را در دستور کار قرار دادند. آقای روحانی به تعبیر مقام معظم رهبری توانست در رزم دیپلماسی موفق شود و در زمیینه احیای داخلی هم با مشی اعتدال توانست در عرصه سیاسی آرامش ایجاد کنند و اعتماد مردم را به فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی بازگردانند. بعضی از نمادهای فرهنگی سنتی و هویتی ما که به خاطر نوع نگاه تحجری به دین تعطیل شده بود را دوباره باز و دایر کردند. این رفتار اعتدالی سبب شد که در عرصه های دیگر هم بتوانند کار کنند.
روحانی کشور را در شرایط منهای ده تحویل گرفت
یکی از ارکان مهم کشور این است که در حوزه اقتصادی حداقل یک آرامش برای سرمایه گذار فراهم باشد و یک تضمین حمایتی برای برای سرمایه گذار وجود داشته باشد، این آرامش تنها در فضای آرام سیاسی ایجاد می شود که متاسفانه رقیب به دنبال دو قطبی سازی، جنجال آفرینی و ترساندن جامعه است تا بتواند بهره برداریش را انجام دهد. بنابرین ارزیابی من این است که با توجه به شرایطی که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت بسیار موفق بوده است. شما گاهی برای ارزیابی از عدد استفاده می کنید، مثلا می گویید از نمره ده به چند رسیدیم و در جواب می گویید پنج نمره پیشرفت کردیم، ولی تعبیر من این است که آقای روحانی کشور را در شرایط منهای ده تحویل گرفت و الان رساندند به پانزده. بنابرین 25 نمره پیشرفت کار داشت، یعنی ده نمره تلاش کرد تا کشور را برساند به خط اعتدال و شرایط معتدل برساند و سپس به سمت جلو حرکت کند.
برجام توانست یک تابلوی نوینی را در عرصه دیپلماسی جهان عرضه کند
نقاط قوت دولت در اغلب حوزه ها به ویژه در سیاست خارجی بود که توانست دیپلماسی خود را در عرصه جهانی فرهنگ سازی کنند. برجام را صرفا یک برد برای ما نبینید بلکه برد برای جهانی است که می خواهد مشکلاتش را با قلدری و جنگ حل کند. برجام توانست یک تابلوی نوینی را در عرصه دیپلماسی جهان عرضه کند و ثابت کرد که می شود یک موضوع پیچیده از طریق میز مذاکره حل کرد. بنابرین سیاست خارجی دولت روحانی هم برای ملت ما یک برد محسوب می شود و هم در عرصه جهانی یک نقطه عطف محسوب می شود.
روحانی تلاش کرد از تنش فاصله بگیرند
در عرصه داخلی آقای روحانی تلاش کردند از تنش فاصله بگیرند و عرصه های خطرناکی که در کشور با نگاه های تحجری ایجاد شده بود و می رفت به چالش بزرگی در کشور تبدیل شود را آرام آرام حل کند، از جمله برخی از کانون های صنفی، خانه های فرهنگی و برخی دیگر از حرکت های فرهنگی را توانستند بدون هیچ تنشی حل کنند. البته ما در عرصه داخلی کار بسیار سخت و دشواری داریم. بالاخره نظر علما باید جلب شود، نظر اساتید دانشگاهی و صاحبان فکر و اندیشه سیاسی را باید جلب کند. اینها همه موانعی است که هم از شتاب حرکت کم می کند و هم می تواند باعث اشتباهاتی شود. در کل در عرصه داخلی قدری نسبت به عرصه خارجی شتاب کار کم تر بود و کارهای مانده ای که باید انجام شود بسیار زیاد است. بنابرین اگر بخواهم ارزیابی کنم دولت روحانی در عرصه داخلی چقدر موفق است در حد 14 یا 15 و در عرصه بین المللی 18 یا 19 می توان به آن نمره داد.
نه در روابط خارجی افراط کنیم و نه ارزش هایمان را کنار بزاریم
اما در عرصه اقتصاد، باید گفت که اقتصاد یک عنوان مستقل نیست و شعبه ها و ریشه های مختلفی دارد. یکی از عوامل موثر بر اقتصاد، رفتار سیاسی ما و موضع گیری ما با جهان است، ما اگر کشور را جزیره برمودایی دیدیدم و گفتیم هیچ کسی نباید به ما نزدیکتر شود و با ما رابطه داشته باشد خطا ست، البته این را هم باید منطقی جلو برد یعنی نه در روابط خارجی افراط کنیم و نه ارزش هایمان را کنار بزاریم و انتظار تعظیم دنیا را هم نداشته باشیم، بلکه باید دنبال یک بازی برد – برد باشیم، این یکی از ارکان موثر برای پیشرفت اقتصادی ماست. مشکل دیگری که در بحث مسائل اقتصادی داریم آن است که زیرساخت های اقتصادی ما خراب است، این زیرساخت اقتصادی یک تعریف یا برنامه نیست، زیرساخت اقتصادی خود یک طیف گسترده است که من چند نمونه اش را بیان می کنم.
گاهی برداشت های شخصی خودمان را عین اقتصاد در نظر می گیریم
ما وقتی از اقتصاد اسلامی حرف می زنیم باید یک منبع داشته باشیم که به آن مراجعه کنیم ولی این منبع نیست، یعنی یکی از بی توجهی عرصه دانش ما در حوزه های علمیه، مراکز دانشگاهی این است که باید اقتصاد را مبتنی بر اسلام تعریف کند، بانکداری را مبتنی بر اسلام تعریف کند که این تعریف ها نشده است. بلکه در حد تئوری و فرضیه است که من مثلا بخواهم از اسلام واقتصاد برداشتی داشته باشم یا گاهی برداشت های شخصی خودمان را عین اقتصاد در نظر می گیریم که این خطاست. ما نیازمند تجربه پژوهشی و نمونه عینی منطبق با واقعیت در این زمینه هستیم چرا که ما حتی ما به جز شهید باقر صدر روشنفکری نداریم که در این زمینه کار کرده باشد.
راه های نفوذپذیری در اقتصاد ما زیاد است
دیگر آنکه اقتصاد سالم، اقتصاد شفاف است، وقتی اقتصاد هاله ای است و این هاله ای بودن بخش عظیمی از اقتصاد کشور را گرفته است، که نمی توان انتظار تحول در اقتصاد کشور را داشت. در همه دنیا دانشمندان علوم اقتصاد تاکید می کنند که تمام فعالیت ها در هر حوزه ای که پول در آن رد و بدل می شود و مربوط به مباحث مالی است باید از فیلتر قانون عبور کند، در غیر این صورت می شود پولشویی. مثلا در کشور بیش از 10 هزار امام زاده در کشور داریم، در این آمار به این بزرگی که در میان آنها ریز و درشت وجود دارد آنقدر پول ورود می کند که نه ورود آن حساب و کتاب دارد و نه خروج آن و نه هزینه کردن آن. بنابرین راه های نفوذپذیری در اقتصاد ما زیاد است و چندین برابر بودجه سالیانه ما می باشد.
ما بنگاه های اقتصادی زیادی داریم که خدمات تولیدی و عمرانی بسیار گسترده ای انجام می دهند اما از فیلتر عوارض رد نمی شوند و عوارضی پرداخت می کنند. وقتی این چرخه خود به خودی وارد جامعه شود، خود به خود تولید می کند و من و شما آن را مصرف می کنیم، خود به خود حقوق پرداخت می کند ولی معلوم نیست منبع آن کجاست یا سود آن به جیب چه کسی می رود؟
در قدم اول باید مسائله اقتصاد هاله ای حل شود
با این شرایط چگونه انتظار دارید که وزیر اقتصاد و بانک مرکزی بتواند اقتصاد کشور را سامان دهد و پاسخگو باشد. پس در قدم اول باید مسائله اقتصاد هاله ای حل شود که این اقتصاد هاله ای در صورت تعریف اقتصاد اسلامی صورت می گیرد. یعنی علمای مذهبی ما بشینند و آن بعدهایی که در هاله مذهب و تقدس است و برای همه ما محترم است تکلیف اش روش شود. منظور این نیست که بپرسیم چرا درون امام زاده های ما پول ریخته می شود، ما می گوییم این مسائل در اقتصاد کشور ما باید شفاف تعریف شود. من وقتی در جمهوری اسلامی هستم و بنا است اقتصادم را اسلامی و پاسخگو کنم باید تمام اینها در دل اقتصاد اسلامی تعریف شود. هیچ کسی حق ندارد درون جامعه و حکومت اسلامی فعالیت اقتصادی انجام دهد و بگوید من اسلامی تر هستم. بنابراین این گونه رفتارهای اقتصادی هاله ای معاف از هرگونه حساب و کتاب در هر سازمان، نهاد و ارگان و امام زاده جایز نیست و می تواند در اقتصاد ما فساد و خلل ایجاد کند، پس تکلیف این موارد باید روشن شود.
اقتصاد ما در شرایط موجود بیمار است
ما در جمهوری اسلامی هستیم و طبیعتا اگر گفتمانی دنبال این باشد می تواند در این راه حرکت کند، ما داریم آسیب شناسی اقتصادی می کنیم و معتقدیم اینها آسیب هستند و باید آنها را گفتمانی حل کند که به آن باور دارد و روشی اصلاحی دارد. در نگاه اصلاح طلبی این خواسته وجود دارد و روحانی نیز باید در این گفتمان سیر کند. اینکه چقد موفق می شود بستگی به این دارد که دیگران ( حوزه های دینی، دانشگاه ها و ..) به این موضوع کمک کنند، بحث ما این است که اقتصاد ما در شرایط موجود بیمار است و این اقتصاد بیمار باید معالجه شود.
احمدی نژاد از طرف یک گفتمان پشتیبانی می شد
بخشی از اقتصاد بیمار که مربوط به روابط با جهان است دارد اصلاح می شود، ارتباط های بانکی ما در حال رونق گرفتنن است و داد و ستدها وارد فاز جدیدی شده است. این ممنوعیت داد و ستد به دلیل گفتمان قبلی به وجود آمد، البته من آقای احمدی نژاد را به عنوان یک فرد نمی بینم هرچند بخشی از رفتار او فردی بوده، ولی از طرف یک گفتمان پشتیبانی می شد که این گفتمان در دنیای امروز گفتمان موفقی نیست.
اسلام را نباید فقط در آرایش موی سر و لاک ناخن خلاصه کرد
در اواخر سال 93 دولت با یک بحران جدی مواجه بود که خزانه کشور توان تامین نیازهای کشور حتی پرداخت حقوق کارکنان دولت را نداشت، این مساله به طور جدی مطرح شد و حتی مجلس در قانون بودجه اشاره کرد که باید تمام نهادها، صدا و سیما، بنیادها و همه ارگان ها باید عوارض پرداخت کنند و مقام معظم رهبری هم از آن حمایت کردند و فرمودند بله باید پاسخگو باشند. قطعا این موضوع به عنوان یک خواسته و مطالبه از دولت هایی که با نگاه اصلاح طلبی سر کار می آیند وجود دارد و روزی به نتیجه خواهد رسید، ولی نمی توانیم پیش بینی کنیم که در این دولت به نتیجه خواهید. این مساله که آسیب جدی هست باید حل شود و در یکی دو سال اخیر اراده ای برای حل آن به وجود آمده است هرچند با مشکلات و کارشکنی هایی رو به رو شده است. این خواست مردم است و ما در سایه حکومت اسلامی هستیم و باید این مسائل شفاف و روشن باشد، اسلام را نباید فقط آرایش موی سر و لاک ناخن خلاصه کرد.
عملکرد آقای روحانی در همه جا و به طور مشخص در خوزستان پستی و بلندی هایی دارد
عملکرد آقای روحانی در همه جا و به طور مشخص در خوزستان پستی و بلندی هایی دارد، باید بدانیم آیا این بر اساس سناریو یا استراتژی مدون خاص استان بوده یا بر اساس یک سری تصمیم ها گرفته شده است که این تصمیم ها باید بهتر از این باشد. من معتقدم که شکل دوم آن است، یعنی آقای روحانی به هیچ عنوان قصدش این نبود که مسائل زیست محیطی استان یا مشکلات اقتصادی استان حل نشود، یا مسائل هویت های قومی و اقوام استان که داریم به طور خوب و معتدل حل نشود، اینها هیچکدام نیست.
برخی از استانداران نتوانستند سیاست های دولت روحانی را پیاده کنند
آقای روحانی ابزاری دارد و این ابزاری که به کار گرفته عمدتا با مشورت هایی صورت می گیرد، این مشورت ها اشکال داشته است ؛ یعنی افرادی که به او مشاوره دادند. همانگونه که مقتدایی عملکرد خوبی نداشت و خودش هم معترض بود به برخی از مشاوره ها و مداخله ها. این مداخله ها و مشاوره ها حاصلش این شد که آقای روحانی نمایندگانی را به کار بگیرد که نتوانستند سیاست های دولت را پیاده کنند و این مشکلات کماکان وجود دارد. اما آقای روحانی در مناظره ها گفتند که ترکیب آینده تیم خود را تغییر می دهد و ما امیدواریم که این تغییرات حاصل شود
فضایی می خواهیم که بتوانیم در آن نفس بکشیم
فرض بر این میگریم که عملکرد دولت مطلوب نبود آیا راه حل این است که بیاییم و گفتمان را تغییر دهیم؟ وقتی می گوییم گفتمان نگاه ما ملی و فراملی است که عزت ملی و اقتدار ملی را ضمانت می کند، من حق ندارم با این گفتمان به خاطر یک شرایط خاص از کشور قهر کنم و آن را تغییر دهم. قطعا اگر گفتمان در سطح ملی و بین المللی موفق شود به طور یقین بسیاری از مشکلات استان ها هم حل می شود. ولی اگر گفتمانی را انتخاب کنیم که محافظه کارانه باشد و دنیا را در برابر خودش قرار دهد و با ادبیات بد دنیا را در مقابل ما تحریک کند و در امورات داخلی ما را دچار محدودیت کند، عزت و اقتدار ملی را از بین می برد حالا هر چقدر هم می خواهد وعده حل شدن مشکل آب را داده باشند. در شرایط سیاسی فعلی ما فضایی می خواهیم که بتوانیم در آن نفس بکشیم و بعد از آن با فکری باز برای مشکلات دیگر چاره ای بیندیشیم.
دولت احمدی نژاد محصول یک تفکر بود
دولت احمدی نژاد را محصول یک تفکر می دانم، یکی از ابزار این تفکر خاموش کردن و محدود کردن شرکت مردم به سیب زمینی و آرد است. این خطرناک و گدا پروری است، این محدود کردن اندیشه مردم است، اهداف انقلاب اسلامی این نبود. اینکه هوا چه شد، آب کجا رفت حق است ولی همه آن نیست و باید هر دو طرف قضیه را در نظر گرفت. در خصوص مسائل زیست محیطی هم که الان در دولت آقای روحانی مورد بحث است یک پدیده جغرافیایی است و مربوط به همان دولتی است که سیاست اش خشک کردن هورالعظیم بود که پیامد منفی آن فرسایش خاک شد و پیامد منفی آن را ملاحظه می کنیم. ما در اقیانوس داریم چاه نفت می زنیم چطور نتوانستیم در هورالعظیم یک چاه بزنیم، اینها تنها به خاطر بی تدبیری و انتخاب سهل ترین روش در انجام امور است. البته وقتی یک شبه 30 شورای برنامه ریزی دولت را تعطیل کردند نباید انتظار چندانی داشت. در نهایت ما معتقد هستیم که چالش های مردم جدی است و هر دولتی که بیاید باید این چالش های مردم را توجه کند و برای آن راهکار بچیند، اما می خواهیم در همین زمین بازی اعتدال که آزادانه داریم انتقاد میکنیم دنبال راهکارها باشیم نه تعویض زمین بازی.
هویت و حقوق اقوام را باید قبول بکنیم و آن را فرصت بدانیم
شرایط در استان در خصوص قومیت ها به نزاع تبدیل شده است. یعنی رفتار بعضی از دولت مردهای عصر قجری احمدی نژاد باعث شده رقابت سالم درون قومی استان که هر کسی به حق خودش قانع بود و صمیمانه با هم زندگی می کردند جای خود را به نزاع قومی بدهد و این خطرناک است. ما می گوییم هویت و حقوق اقوام را باید قبول بکنیم و آن را فرصت بدانیم. آن چه برای کشور ما خطرناک است بی هویتی است که در حال حاضر برخی از جوانان از هویت ملی و اسلامی گریزان شدند و آن را با نوع آرایش، سبک زندگی و نوع صحبت نشان می دهند و به بیرون نگاه دارند. بنابرین ما در شرایطی هستیم که برخی رفتارهای خصلتی مدیران باعث می شود تا در خوزستان رنگارنگ قومی و سرشار از منابع و استعدادها، شاهد اختلاف های قومی و بازارهای بساطی کنار خیابانی در حوزه اقتصاد شویم، در صورتی که این ذخایر در وهله اول باید برای استان هزینه شود. در این زمینه باید مسئولین، دانشگاه و نمایندگان مردم بشینند و یک استراتژی برای استان تدوین کنند بعد بگویند چرا دولت این اقدام ها را انجام نداد.
یکی از مشکلات ما عدم توسعه یافتگی نخبگان است
یک روایت می گوید مردم جهت گیریشان، جهت گیری سلاطین شان است. نخبه به فکر و اندیشه است نه قد و قواره. من معتقدم یکی از مشکلات ما عدم توسعه یافتگی فکری نخبگان ماست، بعضی از نخبگان ما، نخبه های ادعایی و خودساختگی است. اولین مشخصه نخبه این است که از خود می گذرد و خودش را نمی بیند. دکتر علی شریعتی اگر شریعتی می شود چون دردش، درد جامعه است و خودش را نمی دید. اگر روزی نخبه های ما به اینجا رسیدند که جامعه نگر باشند مشکل ما حل می شود. بعضی از نخبگان ما جهان بینی را با جهان دماغی اشتباه گرفتند و وسعت دید پایینی دارند، همین مشکل سبب شده که مشغول خودمان باشیم و بعضی نخبه ها مثل مردم در قوم های مختلف یقه هم را گرفتند و حاضر نیستند با هم بشینند برای استان نقشه و استراتژی تدوین کنند. این بحث صرفا نگاه قومی در میان نمایندگان به خصوص در انتصاب ها هم مشاهده می شود و به بین مردم منتقل می شود.
انتصابات بر اساس قومیت و شایسته سالاری باشد
من حتی این را گفتم که ما از لبنان که عقب تر نیستیم. بیایید دور هم بشینید وقتی تقوا و دین و ملیت نیست از منابع رسمی و دموکراسی استفاده کنید. آمار جمعیتی قومیت استان را دربیارید و براساس همین آمار جمعیتی تمام مدیریت ها را بر اساس شایسته سالاری تقسیم کنید. این روش در یک نظام عمده کشوری هم اتفاق افتاد. این دیگر نهایت کاری است که می شود انجام داد تا دعواها نباشد. تا بعد از این دعواها به سمت شایسته سالاری برود که از بین گزینه ها ، اصلح انتخاب شود، اتفاقا در شرایط فعلی شایسته ها انتخاب نمی شوند و استفاده ابزاری صورت می گیرد، یعنی هم نیروی ضعیفی انتخاب می شود که فرمانبرداش باشند و هم بگوید که نیرو از فلان قوم گرفتم ولی ناتوان در انجام امور است. بنابرین این ایرادها به نخبگان وجود دارد که درگیر یک سری آبنبات ها شدیم که موجب سو استفاده بقیه شده است.
لیست قومی که تنها ملاک قومی باشد در هیچ جایی بالندگی ایجاد نکرد/ شرایط در استان ما به طناب کشی رسیده است
لیست قومی در انتخابات شوراهای شهر که تنها ملاک قومی باشد در هیچ جایی بالندگی ایجاد نکرد، تنها چیزی که لیست قومی می دهد طناب کشی است و متاسفانه شرایط در استان ما به طناب کشی رسیده است. اصلا من به این طناب کشی اصالت نمی دهم ولی شرایط را به طناب کشی رساندند. اگر بگوییم چرا لیست قومی می دهید یقه مان را خواهند گرفت و می گویند در مقابل هم ایل و هم قومم مسئول هستم یا می گویند مظلوم و در تبعیض هستیم بنابرین من موظف هستیم برای رفع تبعیض از هم قوم دفاع کنیم. این وضعیت، وضع توسعه محوری نیست بلکه وضعیتی کاملا انفجاری است که باید درمان شود.
شورا محل تجربه کردن نیست بلکه محل تجربه پس دادن است
در شورای آینده به نظر من به عنوان یک رای دهنده نیاز به افرادی داریم اولا صاحب توانمندی های تخصصی باشند در رشته هایی که قانون برای شورا تعریف کرده است، دوم باید مدیر و با تجربه باشند، شورا محل تجربه کردن نیست محل تجربه پس دادن است، سوم آدم هایی باشند که توانایی صحبت کردن داشته باشند، شجاع باشند در پیگیری مطالبات و چهارم دست پاک باشند، واقعا شورا محل درآمدزایی نیست. یکی از آسیب های جدی شورا تا امروز همین بوده است که برخی از افراد برای کسب و رانت در شورا ورود می کنند. خصوصیت دیگر شورا باید این باشد که از نظر اجتماعی و سیاسی تابلوی تمام نمای جامعه خود باشند.
مردم همچنان به گفتمان اصلاحات رای خواهند داد/ قطعا آقای روحانی پیروز میدان است
من معتقدم که مردم ما همچنان به گفتمان اصلاحات رای خواهند داد، اگر آقای جهانگیری به نفع روحانی کنار برود قطعا آقای روحانی پیروز میدان است. انتظار ما از دولت آینده هر کی باشد ولی ترجیحا در گفتمان اصلاح طلبی نگاهش به چالش های استان محیط زیستی ، سیاسی و تنوع قومی نگاهی واقع بینانه باشد و شاهد یک تغییر و تحول اساسی در استان باشیم.
قطعا مطالبه گر حقوق مردم خواهیم بود
صرف نظر از اینکه رای ما به آقای روحانی است، در دولت آینده قطعا مطالبه گر حقوق مردم خواهیم بود. آرزو می کنیم که انتخاب آینده ما در سطح ملی نمادی از عزت ملی ما و اقتدار ملی باشد و همه مردم پای صندوق رای حاضر باشند و رای اثرگذار و انتخاب شایسته داشته باشند. در شورا هم همینطور باشد تا شورای توانمند و تابلوی تمام نمایی از بافت جمعیت و عناصر تشکیل دهنده جامعه باشد.