شوشان: عبدالله منصفی: با عرض ادب و احترام خدمت مردم محترم شهر اهواز و تشکر از پایگاه خبری شوشان جهت تشکیل این جلسه، اینجانب متولد سال 1355 هستم. در سن 18 سالگی یعنی سال 1373 بعد از اتمام دوره دبیرستان، رشته زمینشناسی را در دانشگاه تهران تحصیل نمودم.سال1377 لیسانس این رشته را اخذ نموده و همان سال نیز موفق به ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه اصفهان شدم در رشته ژئوتکنیک.
با فراغت از تحصیل در سال 1380، دوره خدمت سربازی را به عنوان مهندس سرباز در سد گتوند سپری نمودم. از آن زمان به بعد رشته کاری تخصصی سدسازی را به عنوان کارم دنبال می نمودم.
در طی این دوره دو سد را به عنوان کارشناس ارشد و شش سد بعدی را به عنوان رئیس کارگاه یا مدیر پروژه موفق به ساخت شدم. دو شبکه فاضلآب شهر شوش و یک پروژه آبخیزداری نیز جزء سوابق کاری بنده بود.
با توجه به این سوابق اجرایی فنی، چطور شد که وارد حرفه روزنامه نگاری شدید؟
ورود به عالم سیاست و روزنامه نگاری را مدیون دولت پاکدست نهم و دهم هستم.
واقعاً؟ به چه شکل؟
منصفی: وقتی که تحریم ها یا به قول آن رئیس جمهور کاغذ پاره ها اثر وحشتناک خود را بر اقتصاد کشور ما گذاشت، تقریباً اکثر پروژه های عمرانی کشور متوقف گردید. بنده نیز مانند خیل عظیم مهندسین و پیمانکاران مجبور به متوقف نمودن پروژه ها شدیم. فراغت حاصل از این اتفاق باعث شد که بنده از این وقت استفاده کرده و رشته علوم سیاسی را در مقطع دکترا دنبال کنم.
شوشان: مقالات شما عمدتاً عملکرد ارگانهای اجرایی مانند شهرداری وشورای شهررا مورد نقد قرار می دهد.این نقدها هم جنبه فنی دارد هم اجتماعی.چطور موفق به اینکار می شوید؟
سوابق اجرایی و فنی قبلی که ناشی از 15 سال کار مستقیم در گوشه و کنار استان بوده است با دیدگاه سیاسی که در دانشگاه کسب کردم،تلفیق شد و حاصل آن هم این شد که بنده به منتقد مسائل شهری، زیست محیطی، ترافیک، فرهنگ، صنعت ، کشاورزی و... در استان خوزستان و کلانشهر اهواز تبدیل شدم.
البته عملکرد شورای شهر اهواز و همچنین شهرداری و بسیاری از ارگانهای شهر ما آنقدر ضعیف است که برای نقد کردن آنها لازم نیست حتماً افراد دانشگاه رفته باشند تا متوجه آن شوند. متاسفانه آش آنقدر شور شده است که شورانشینان خودشان هم منتقد خودشان هستند.
قبل از اینکه وارد بحث کاندیداتوری شما شویم لطفاً بفرمایید مهمترین نقدتان به شورای شهر دوره قبل چیست؟
منصفی: نقد کردن این شورا نیاز به هفتاد من کاغذ دارد اما بصورت خلاصه می توان گفت که این دوره شورای شهر اهواز مطلقاً در شان مردم محترم شهر اهواز نبود. هم شورای شهر و هم شهرداری در طی چهار سال گذشته، لکه ای بودند بر پیشانی شهر زیبا و دوست داشتنی اهواز. خدا می داند عواقب سوء مدیریت آنان تا چه زمانی دامنگیر ما مردم باشد. ریزگرد، دود نفت و نیشکر، فضای سبز نابود شده، درخت کاشته نشده، ترافیک دیوانه کننده شده، فاضلآب شهر را به تعفن کشانده، آب باران بیماری زا شده و...
بپردازیم به انتخابات. شما خودتان را نماینده چه طیفی از مردم می دانید؟
منصفی: مستحضرید که اساس ساخت و توسعه شهر مدرن اهواز از زمان رضا شاه شروع شد. با احداث راه آهن و سپس با توسعه صنعت نفت، حفاری، فولاد، نیشکر و دانشگاه، شهر اهواز تبدیل به بزرگترین شهر ایران شد که اقتصادی کاملاً دولتی دارد و کارمندان بیشترین افراد تشکیل دهنده این شهر هستند.
کارمندان اعم از مهندسین، تکنسین ها، کارگران فنی، اساتید و... جزء قشر تحصیل کرده یک جامعه می باشند؛ از طرف دیگر بخش خدماتی و بازار این شهر نیز متناسب با فرهنگ کارمندان، از قشری محترم و با شخصیت تشکیل شده است.
بدین ترتیب ملاحظه می فرمایید که شهر اهواز دارای بیشترین میزان تحصیل کرده می باشد. کارمندان تحصیلکرده و بازاریانی که بیشترین میزان مالیات را به دولت پرداخت می کنند آنهم دقیقاً سر وقت و قبل از دریافت حقوقشان؛ اما خدماتی دریافت نمی کنند. بنده خود را نماینده طیف محترم، زحمتکش، باشخصیت ، محجوب و باسواد کارمندان وبازاراهواز می دانم و امیدوارم که آنان این حقیر را لایق خدمتگزاری خود معرفی نمایند.
با این ترتیب و با وجود مردم باسواد و محترم، شما ریشه مشکلات شهر اهواز را در چه چیزی می بینید؟
منصفی: دقت فرمایید که همین ساختار اقتصاد دولتی که باعث تبدیل شهر اهواز به شهر باسوادها شده است ،متاسفانه باعث ایجاد مشکلات ساختاری عدیده ای شده است که بنده بصورت ساده تلاش می کنم توضیح دهم. قیاس فرمایید شهر اهواز را با اصفهان. اقتصاد در شهر اصفهان بر اساس کارگاه های تولیدی اعم از فرشبافی، صنایع دستی، تولید گز و شیرینی و همچنین صنعت شکوفای گردشگری استوار است.
در آنجا مردم که عمدتاً در این بخش های خصوصی مشغول بکار هستند، عوارض خود را به شهرداری پرداخت می نمایند و بدین ترتیب شورای شهر و شهرداری اصفهان درآمد بسیار بالایی را از عوارض بدست می آورند و در عوض خدمات فوق العاده و مناسبی را در اختیار مردم قرار می دهند. یعنی زندگی مردم و شهر در اصفهان به یکدیگر دوخته شده است.
اما در اهواز، همه کارمندان در جهت خدمت به دولت هستند و مالیاتشان هم مستقیم از حقوقشان کسر شده و به خزانه دولت واگذار می شود و در این میان به قول معروف سر ما اهوازی ها بی کلاه می ماند. بدین ترتیب ظلمی دو لبه به شهر اهواز و مردمش تحمیل می شود اهواز و اهوازی ها در خدمت دولتها هستند ولی شهر و مردمش بدون رسیدگی باقی می مانند.
مقایسه دقیق و جالبی انجام دادید ولی چرا قبلاً این مشکلات نبود؟
منصفی: تا قبل از دولت پاکدست نهم و دهم، دولتها قدر استان زرخیز خوزستان را خوب می دانستند و متناسب با برداشت رسیدگی هایی نیز می نمودند اما نگاه دولت مذکور به خوزستان نگاه عابر بانکی بود. فقط برداشت کرد، حفاری کرد، خشک کرد، نیشکر کشت کرد و... و نتیجه اش هم این است که امروز ما مردم اهواز به آن مبتلا شده ایم.
چاره کار را در چه چیزی می بینید؟
منصفی: این بلایایی که امروز بر سر اهواز آمده است دو راه حل دارد. یک راه حل کوتاه مدت و یک راه حل دراز مدت. راه حل کوتاه مدت این است که یا از دولت بودجه ای مناسب دریافت شود، که فعلاً میسر به نظر نمی رسد یا اینکه مالیات ماخوذه از کارمند محترم اهوازی را صرف امورشهری اهواز نمود. این راه حل منطقی و مستدل است وبا توجه به شرایطی که در ماه های اخیر پیش آمد کاملاً توجیه پذیر، اقتصادی و فنی و حساب شده می باشد. راه حل دراز مدت هم این است که اقتصاد خصوصی را تقویت کنیم؛ که راه حلی صحیح است اما ایجاد آن نیاز به گذر از موانع بسیار زیاد دولتی دارد. منظور بنده این است که شرایط کار و تولید را برای کارگاه های کوچک همانند کارگاه های تولید کفش، ظرف، لباس و همچنین صنایع جانبی همچون بسته بندی خرما و... ایجاد نمود و قوانین سفت و سخت و دست و پاگیر ادارات کار و بیمه را از جلوی پای سرمایه گذاران برداشت.
این مسائلی که بیان شد عین واقعیت است و راه گریزی از آن نیست. اما اجرایی نمودن و عملی نمودن آنها نیاز به متخصص دارد. نیاز به آنانی دارد که قادر باشند از حق و حقوق ما مردم اهواز دفاع کنند. نشستن در شهرداری و فروش تراکم و ایجاد مزاحمت برای کسبه و بازاریانی که بخش زیادی از درآمد خود را بدلیل رکود اقتصادی از دست داده اند هنر نیست.
با توجه به مواردی که عنوان فرمودید، شعار تبلیغاتی شما چیست؟
منصفی: حقیقتاً بنده با واژه شعار رابطه خوبی ندارم. این چند روزه در سطح شهر با چشمان خودتان ملاحظه می فرمایید که بعضی کاندیداهای انتخاباتی که شعار خود را کمک به زیباسازی و تمیزی شهر اهواز عنوان نموده اند اما در عمل، روش تبلیغاتی آنان باعث شده است که شهر نازنین مان چهره ترسناکی به خود بگیرد. بنده تلاش نموده ام که تبلیغات خود را از طریق روشهای مدرن و شبکه های اجتماعی پیگیری نمایم و تا حد امکان از چاپ بنرها و پوسترهای تبلیغاتی خودداری نموده ام. آنچیزی که این حقیر در راس فعالیت های خود قرار خواهم داد – در صورت انتخاب توسط مردم محترم اهواز- تلاش جهت جلوگیری از مخروبه شدن اهواز است. تلاش جهت جلوگیری از تبدیل اهواز به یک مستعمره. مردم و کارمندان اهوازی مجبور هستند که مسکن خود را با بالاترین قیمت ها تامین نمایند اما متاسفانه این منازل در کوچه های کثیف، شلوغ و پر از فاضلآب قرار گرفته است. یک نفر اهوازی از قدم زدن در شهر خودش متاسفانه دیگر هیچ لذتی نمی برد؛ ای بسا در حین قدم زدن دچار بیماری تنفسی نیز بشود. این حوادث که بر سر این شهر و مردمش آمده است عین بی انصافی و بی عدالتی است.
امیدوارم مردم محترم، باسواد و بافرهنگ اهواز، اینبار در انتخاب نمایندگان شورای شهرشان دقت بیشتری نمایند تا از تکرار بلاهای چهار سال گذشته جلوگیری نمایند.
ضمن تشکر از مباحثی که عنوان فرمودید؛ به عنوان آخرین سئوال: با توجه به اینکه تحصیلات خود را در تهران و اصفهان گذرانده اید و شهرهای زیادی را دیده اید، مهمترین مشخصه مردم شهر اهواز نسبت به سایر شهرهای ایران را در چه می بینید؟
منصفی: مردم اهواز دو مشخصه دارند. اولاً مانند سایر نقاط استان عزیزمان خوزستان،خونگرم هستند اما مشخصه دوم این مردم کتابخوانی مردم این شهر است که ریشه در تحصیلات و فرهنگ بالای آنان دارد. این مساله چند سال است که تکرار می شود و مایه افتخار است که اهواز پایتخت کتاب ایران نام دارد.
از وقتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگذاریم
منصفی: من هم از شما سپاسگذارم که فرصت ارائه نظراتم به مردم را برای بنده فراهم نمودید.