دکتر محسن صنیعی
خوشبختانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ به پایان رسید و نتیجه آن، به تایید نهایی شورای نگهبان رسید و به این ترتیب، آقای روحانی برای بار دوم، عهده دار ریاست قوه مجریه و مجری قانون اساسی گردید و مردم ما، مهر تایید مجددی بر سیاست های اعتدال گرایانه دولت تدبیر و امید زدند.
این انتخابات، با شگفتی ثبت نام احمدی نژاد و سپس رد صلاحیت احمدی نژاد، همراه شد ولی در مناظرات انتخاباتی، یکی از کاندیداها، اگر چه تا پایان، انتخابات را همراهی نکرد ولی به خوبی در نقش احمدی نژاد ۸۸ فرو رفته بود و نقش او را در بالابردن وعده های مالی و افشاگری ها و اتهام زنی های بی پشتوانه، بازی کرد.
حال یک پرسش این است که اگر واقعا احمدی نژاد در انتخابات بود، نتیجه انتخابات چه می شد؟ در این خصوص، باید گفت که :
۱- نقش ائتلاف رییسی و قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، بر روی سه مولفه وعده های مالی از جمله افزایش یارانه و دادن کارانه، بعضی افشاگری های بی پشتوانه و البته رای جامعه اصولگرایی استوار بود. برای دو مولفه اول (وعده های مالی و اتهام زنی های بی پشتوانه)، اگر بخواهیم نفری را در تاریخ جمهوری اسلامی نام ببریم که به بهترین وجه، این دو نقش را بازی کرده است، قطعا از کسی بهتر از احمدی نژاد، نمی توان نام برد. پس رایی که در انتخابات ۹۶، به رییسی داده شد، مجموع آراء به نقش احمدی نژاد و رییسی است.
۲- اگر احمدی نژاد در انتخابات حاضر بود، هیچ گاه رییسی یا قالیباف، نمی توانستند بهتر از خود احمدی نژاد، دو نقش وعده های مالی و بعضی افشاگری های بی پشتوانه را بازی کنند و مردم هم از کسی جز احمدی نژاد، این نقش را قبول نمی کردند. پس به این ترتیب، رای رییسی، فقط رای جامعه اصولگرایی با مبانی پایه اصولگرایی می بود و نمی توانست در زمینه وعده های مالی، فعالیت انتخاباتی کند. رای احمدی نژاد هم رای جامعه اصولگرایی نمی بود و فقط می توانست بر روی وعده های مالی و بعضی اتهام زنی ها و افشاگری های بی پشتوانه، فعالیت انتخاباتی کند که البته همین مولفه با یک مشکل روبرو بود و آن هم این که بالاترین فسادهای مالی تاریخ جمهوری اسلامی، در دوره دولت مهرورز اتفاق افتاده است و در نتیجه احمدی نژاد، خود در این زمینه، نقاط ضعف فراوان داشت و ایشان می بایستی از عملکرد دولت نهم و دهم دفاع کند.
۳- به این ترتیب به نظر من، با وجود احمدی نژاد، اتفاقی که می افتاد این بود، رای خالص اصولگرایی خود را با رای به رییسی نشان می داد و رای معیشت خواهی به وعده های مالی هم خود را با رای به احمدی نژاد به خوبی نشان می داد. به این ترتیب به نظر من این رای قریب ۱۶ میلیونی که در انتخابات ۹۶، به رییسی داده شد، میان رییسی و احمدی نژاد، تقسیم می شد، شاید احمدی نژاد، ۹ میلیون و رییسی، ۷ میلیون.
۵- ولی با رد صلاحیت احمدی نژاد، فرصت داده نشد که احمدی نژاد از عملکرد دولت نهم و دهم دفاع کند و آرایی که به صورت سنتی می توانست به احمدی نژاد، داده شود، در سبد رای رییسی قرار گرفت.