لفته منصوری
حادثهی ترور کور و بیارزش نظامی و عملیاتی در حرم بنیانگذار، مجددِ حیات اسلامِ سیاسی در دوران معاصر و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) و نیز در ساختار مردمسالارانهی نظام مقدس جمهوری اسلامی، یعنی مجلس شورای اسلامی بهعنوان خاستگاه مشارکت سیاسی ملت در سرنوشت سیاسی خود، آنهم بعد از پشت سر گذراندن دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی در کشور از جنبههای مختلف قابلبررسی است.
یکی از مهمترین اهداف این حرکت تروریستی انتقام از «ملت» بزرگ ایران بهعنوان ملتی با دیرینهی تاریخی، با آرمانهای اسلامخواهی، با نبوغ و تواناییهای ذاتی – ایرانی بوده است.
باری بوزان استاد بازنشسته روابط بینالملل در دانشگاه اقتصاد لندن و استاد افتخاری در دانشگاه کپنهاگ و دانشگاه جیلین که تا سال ۲۰۱۲ صاحب کرسی مونتاگ برتون در رشته روابط بینالملل در مدرسه اقتصاد لندن بود. وی نظریهپرداز نظریه مجموعه امنیتی منطقهای و یکی از چهرههای اصلی مکتب کپنهاگ است. در کتاب «مردم، دولتها، هراس» کشورها را به لحاظ روابط دولت و ملت، به چهار دسته تقسیم میکند:
1- ملت – دولتها؛ که در آنها ملتها نقش اساسی در ایجاد دولت دارند. کشورهایی چون ژاپن، ایتالیا، لهستان [و ایران] از این جملهاند. در این حالت، دولت حافظ و بیان وجود ملت است و از رهگذر ملت، هویت قدرتمندی درصحنه بینالمللی داراست و پایگاه محکمی به لحاظ مشروعیت داخلی دارد. این پایگاه آنقدر قدرتمند است که در برابر قیامهای انقلابی دوام میآورد و حتی شکست و اشغال قدرتهای خارجی نیز مانع آن نیست.
2- دولت – ملتها؛ که در آنها دولتها نقش محوری در ایجاد ملت دارند. در این حالت، دولت با تولید و تبلیغ عناصر فرهنگی متحدالشکل، مثل زبان، هنر، عرف، رسوم و قانون، در طول زمان، رشد یافته و فرهنگ مشخصی که با دولت هماهنگ است، ایجاد میکند. کشورهایی چون ایالاتمتحده، استرالیا و شیلی ازایندست هستند. بسیاری از دولتهای آسیایی و آفریقایی که در دوران پس از استعمار، با تقسیمات قومی – قبیلهای و مذهبی پیچیده روبهرو هستند، در این دسته جای میگیرند.
3- ملت – دولتهای نسبی؛ که در آن یک ملت بین دو یا چند دولت تقسیمشده است؛ مانند کرهایها، چینیها و یونانیها.
4- دولتهای چندملیتی که به دولتهایی اطلاق میشود که دو یا چند ملتِ تقریباً کامل را در درون مرزهای قلمرو خود دارا هستند و به دو گونه دولتهای فدراتیو و دولتهای امپریال هستند.[1]
امنیت ملی در گونههای مختلف روابط دولت و ملت با یکدیگر متفاوت است. این تفاوتها حتی در درون هر یک از گونهها نیز به چشم میخورد. این تفاوتها معمولاً برخاسته از دو فاکتور بااهمیت هستند. یکی توانایی اقتصادی و نظامی دولتها و دیگری، انسجام سیاسی و اجتماعی آنها. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نظامی برآمده از رأی مستقیم مردم و یکی از برترین قدرتهای منطقه، در برهوت نظامهای سلطنتی - طوایفی خاورمیانه از چنان اقتدار مردمی و امنیتی برخوردار است که بنا به فرمایش مقام معظم رهبری «چنین حوادثی هیچ خللی در اراده ملت و مسئولان به وجود نخواهد آورد و ملت ایران به حرکت خود ادامه خواهد داد و پیش خواهد رفت.»
این حادثه تروریستی در حرم «روحالله» و مجلس شورای اسلامی، «روح ملت ایران» را مورد هدف قرار داده است. وقتی روح ملتی چون ملت بزرگ ایران هدف قرار داده شود، وحدت و انسجام، حمایت از آرمانها و اهداف ملی و مام میهن در روح ملت متبلور و مشتعل خواهد شد. ملت بزرگ ایران این روزها قدر شهیدان مدافع حرم، سربازان گمنام امام زمان خود، نیروهای قدرتمند نظامی و انتظامی این کشور پرعظمت را بهتر از هرروز دیگر درک کرده و به آنها افتخار خواهد کرد. ایران به برکت ملت بزرگ و مقاومش با همه اقوام، مذاهب، زبانها، گویشها و تفاوتهای سیاسی و اجتماعی، حوادث بزرگی نظیر جنگ تحمیلی استکبار جهانی و حوادث سهمگین تروریستی را تجربه کرده و استمرار و تداومیافته است. ایران با مجد و عظمت اسلام و ملت بزرگش، پایدار و مانا خواهد ماند.
پانوشت منابع:
[1] - بوزان، باری (1389). مردم، دولتها، هراس. ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ دوم، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، صص 98-94.