تیم فولاد در سالهای اخیر لیگ فوتبال ایران، پستی و بلندیهای بسیار داشته و از آن فولاد یکپارچه، قوی و مدعی بسیار فاصله گرفته است؛ فاصلهای که کاهش بودجه نیز در آن دخیل بوده و امسال هم مشکلاتی را برای فولادیها به وجود آورده است، به طوری که این باشگاه در حال حاضر با عدم تحرک لازم در بازار نقل و انتقالات لیگ هفدهم، باعث نگرانی هواداران خود شده است.
وقتی تیم فولاد در سال ۱۳۶۵ فعالیت خود را از لیگ دسته چهارم اهواز آغاز کرد، کمتر کسی فکر میکرد که این باشگاه در ادامه با خرید امتیاز تیم ورشکسته جنوب اهواز وارد لیگ دو کشور و بعد هم لیگ آزادگان و درنهایت لیگ برتر شود و پلههای موفقیت را یکی پس از دیگری طی کند.
باشگاه فولاد که در همان سالهای اول حضور در فوتبال نشان داد که به کم قانع نیست و اهداف بزرگی را در سر دارد، پس از حضور در لیگ برتر موفق شد، در فصل 84 – 83 با هدایت ملادن فرانچیچ به عنوان ارزشمند قهرمانی دست پیدا کند.
فولادیها که رویای حضورشان در آسیا هم محقق شد، به یک باره با شرایطی متفاوت روبهرو شدند و چالش کاهش بودجه برای آنها دردسرساز شد، به طوری که تیم قهرمان، راه تنزل را در پیش گرفت و در فصل بعدی لیگ برتر نتوانست به عنوانی بهتر از رده هشتمی دست پیدا کند؛ عنوان و شرایطی که هواداران فولاد را بسیار نگران کرد.
سرخپوشان که با آمال و آرزوهای بسیار به سهمیه آسیایی رسیده بودند، باتوجه به وضعیت بدی که با آن دست و پنجه نرم میکردند و همچنین مجبور به انجام بازیهای خانگی در ورزشگاه شهید دستگردی تهران بودند - در این سال ورزشگاه تختی اهواز در دست تعمیر بود - در همان مرحله مقدماتی از دور رقابتها کنار رفتند تا بیش از پیش فولاد، بحرانزده نشان داده شوند.
مشکلات مالی که همچنان فولادیها را همراهی میکرد، در فصل بعد موجبات سقوط این تیم به لیگ دسته یک کشور را فراهم کرد، اما فولاد که نتوانست مجوز حضور در لیگ برتر را به دست آورد و از طرفی همچنان اندیشه لیگ برتر را در سر داشت، با خرید امتیاز سپاهان نوین اصفهان، بازهم خود را به بالاترین سطح لیگ فوتبال ایران رساند.
فولاد در ادامه نیز بالا و پایینهای بسیاری داشت، تا اینکه حسین فرکی آمد و ناجی کشتی به گل نشسته فولادیها شد. او در اولین سال حضور خود، سرخپوشان را در حد مدعی نشان داد و با قرار گرفتن تیمش در رده چهارم، آنها را به سهمیه آسیایی هم رساند. در فصل بعد نیز بار دیگر با قهرمانی فولاد و عملکرد خوب این تیم در آسیا - که عنوان بهترین تیم ایرانی در این مسابقات را هم کسب کرد - شادی را به خانه خوزستانیها آورد؛ شادی و نشاطی که سالها هواداران فولاد از آن بینصیب بودند.
اما از آنجا که خوزستانیها خاطره خوبی از قهرمانی تیمهایشان ندارند، با رفتن فرکی از فولادِ قهرمان، وضعیت این تیم تغییر کرد؛ در سال بعد از قهرمانی، موضوعاتی چون دردسرساز شدن کارت معافیت برخی بازیکنان اصلی فولاد که باعث کوچ بسیاری از بازیکنان این تیم شد و بازهم کاهش بودجه، مسیر تنزل این تیم را فراهم کرد.
فولاد نیمهجان، برای فصل بعد به دراگان اسکوچیچ سپرده شد که او در سال اول مربیگری خود، این تیم بحرانزده را به جایگاه خوب پنجمی در لیگ برتر رساند والبته در آسیا نتوانست موفقیت سال قبل را تکرار کند. در ادامه، تداوم مشکلات وهمچنین کاهش بسیار بودجه باشگاه باعث شد که دهکردی، مدیرعامل وقت باشگاه و برخی از اعضای هیات مدیره نیز استعفا دهند تا این باشگاه با چالش جدیتری مواجه شود.
با رفتن دهکردی، علیرضا اژدریزاده که آن زمان مدیرعامل فولاد نوین بود وعملکرد خوبی در این باشگاه داشت، به عنوان مدیرعامل باشگاه فولاد انتخاب شد تا همکاری او و اسکوچیچ آغاز شود ولی این مربی در سال دوم حضور خود در فولاد نتوانست انتظارات را برآورده کند؛ به طوری که خطر سقوط تا هفتههای پایانی این تیم را تهدید میکرد. در نهایت نیز باتوجه به این نتایج و عدم تمایل اژدریزاده به ادامه همکاری با اسکوچیچ و البته با تصمیم خود سرمربی کروات برای رفتن، وی راهی کشورش شد.
فولادیها که برای لیگ شانزدهم گزینههای بسیاری را مدنظر داشتند، در نهایت با یک مربی جوان و بومی یعنی نعیم سعداوی به توافق رسیدند. سعدوای با اندیشه بسیار پا به فولاد گذاشت، اما بازهم با کاهش بودجه این باشگاه و دیگر مشکلاتی که بر سر راه این تیم و باشگاه قرار گرفت، کار برای سعداوی سخت شد و اگرچه تیم او در نیمفصل اول فراتر از انتظار کار کرد ولی سعداوی در ادامه باتوجه به اینکه به خاطر مشکلاتی که سد راهش بود، نتوانست انتظارات مدنظر باشگاه را برآورده کند، سرنوشتی همچون اسکوچیچ داشت و باشگاه تمایلی برای تمدید قرارداد با او برای لیگ هفدهم نشان نداد.
و اما لیگ هفدهم و سپردن سکان هدایت سرخپوشان به سیداکبر پورموسوی؛ او در فصل موفقی که در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا با استقلال خوزستان داشت، مورد توجه باشگاه فولاد قرار گرفت و بر سر زبانها آمد که این فولاد باز رویای موفقیت و قهرمانی دارد.
پورموسوی هم خیلی زود کار خود را با تستگیری از تیمهای آکادمی فولاد و دادن لیست اولیه به باشگاه که شامل تمدید قرارداد با 6 بازیکن فصل گذشته این تیم بود، آغاز کرد؛ این لیست شامل بختیار رحمانی، ایوب والی، ساسان انصاری، یوسف وکیا، عبدالله ناصری و احمد عبداللهزاده بود که البته تنها با سه بازیکن مذاکره شد که توافقی هم حاصل نشد. در این بین انصاری، دومین گلزن برتر لیگ شانزدهم هم به سپاهان پیوست.
در ادامه روند جذب بازیکن، پورموسوی لیست دیگری هم به باشگاه ارائه داد؛ این لیست شامل بازیکنان آزاد فصل گذشته استقلال خوزستان بود؛ زهیوی، طیبی، سالاروند، شیرزادی و بیتسعید از جمله بازیکنان مدنظر سرمربی تیم بودند.
زهیوی تقریبا اولین بازیکنی بود که با فولادیها پای میز مذاکره نشست و در حالی که هواداران کار را تمامشده میدانستند، باز هم کاهش بودجه فولادیها که به نظر میرسد امسال نیز دامنگیر باشگاه است، باعث شده که هنوز زهیوی موفق به امضای قرارداد با باشگاه فولاد نشود، البته احتمال پیوستن این بازیکن طی روزهای آینده به فولاد بسیار است.
باشگاه با دیگر گزینههای مدنظر پورموسوی یعنی طیبی و سالاروند هم وارد مذاکره شد؛ این مذاکره در اولین جلسه به دلیل عدم توافق مالی، به نتیجه نرسید. کار به جلسه دوم کشیده شد و در نهایت توافق صورت نگرفت تا این دو بازیکن که با پیشنهاد مالی خوب از سوی تیم پارس جنوبی جم مواجه بودند، راهی این تیم تازه لیگ برتری شوند.
تاکنون تنها خرید باشگاه، یک بازیکن لیگ یکی بوده است و در واقع میتوان گفت عملا چرخ فولاد در بازار نقل و انتقالات به حرکت نیافتاده است.
در این بین و در حالی که خیلیها مدیرعاملی اژدریزاده را سد راه موفقیت فولاد میدانند، به نظر میآید مشکل فراتر از اینها باشد و نفرات دیگری که عملا برای این فولاد تصمیم میگیرند و اژدریزاده نیز مجبور به اجرای تصمیمات آنها است، دست مدیرعامل را برای جذب بازیکن و قرار گرفتن در مسیر موفقیت بسته است.
محدود شدن بودجه، دست پورموسوی را هم برای انتخاب بازیکن بسته و کار او را سخت کرده است، چراکه کمتر بازیکنی باتوجه به مبلغ قراردادی که این باشگاه به آنها پیشنهاد میدهد، حاضر به عقد قرارداد با فولادیها است.
در حال حاضر باتوجه به اینکه هنوز حرکت فولاد در بازار گرم نقل و انتقالات نتیجه چندانی نداشته است، آینده این تیم در هالهای از ابهام قرار دارد. مردم خوزستان که از آلودگی شرکت فولاد در امان نیستند و معتقدند سرمایهگذاری این شرکت برای "از ما بهتران" است، نسبت به کاهش بودجه و دردسرساز شدن این موضوع، بسیار گلهمند و در این راستا خواهان صداقت از سوی مسوولان و شفافسازی در این زمینه هستند.
حال باید دید این فولاد که دو سه سالی است، تنی نیمهجان دارد، جانی دوباره میگیرد و پس از سالها میتواند دوباره در مسیر خوشبختی قدم بردارد یا خیر.
یادداشت: پریسا زنگنهمنش