این روزها شرایط در جریان اصولگرایی بسیار ملتهب است و از یک سو محمدباقر قالیباف صحبت از «نواصولگرایی» را مطرح می کند و از طرف دیگر وحید جلیلی از بخشی از جریان اصولگرایی تحت عنوان «مافنگیها» یاد می کند. البته این قبیل نظرات پیش تر هم در این جریان دیده میشد اما نتیجه انتخابات اخیر شرایط را تشدید کرده است.
فرارو: این روزها شرایط در جریان اصولگرایی بسیار ملتهب است و از یک سو محمدباقر قالیباف صحبت از «نواصولگرایی» را مطرح می کند و از طرف دیگر وحید جلیلی از بخشی از جریان اصولگرایی تحت عنوان «مافنگیها» یاد می کند. البته این قبیل نظرات پیش تر هم در این جریان دیده میشد اما نتیجه انتخابات اخیر شرایط را تشدید کرده است.
محمدباقر قالیباف طی نامهای خطاب به جوانان به نکات مختلفی اشاره کرد و در کنار انتقاد از دولت، نارضایتی و دلخوریهای خود از جریان اصولگرایی را به رشته تحریر درآورده بود. اما شاید مهمترین نکته در این نامه، اشاره شهردار تهران به مسئله «نواصولگرایی» بود.
وی در این نامه نوشت: «به این باور رسیدم که «تغییر اساسی در نحوه کنش جریانِ اصولگرایی» یکی از مطالبات اصلی امروز شما جوانان مومن و دلسوز انقلاب و کشور است. امروز دیگر روشن است که اصولگرایی باید با حفظ مبانی و ارزشهای انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاستورزی خود متحول شود و با گفتمان و چهرههایی نو، حرکت در راستایِ «نواصولگرایی» را هرچه زودتر آغاز کند. این مهم زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما امیدوارانه، فعالانه و آتشبهاختیار وارد صحنه شده، منتظر اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصولگرایی نباشید؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخابات برخی دوستان نشان میدهد تصمیمگیری در این مورد در رأس جریان همچنان دچار اختلال است.»
در جریان اصولگرایی چه خبر است؟ قالیباف نامه نگاری می کند و حضور امیر تتلو موجب اختلاف می شود و وحید جلیلی هم در اظهار نظر اخیر خود بخشی از اصولگرایان را مافنگی عنوان می کند و می گوید: «اصولگراهای مافنگی امروز همان پهلوان پنبه هایی هستند که به دوپینگ عادت کردند و با قدرت لابی و تشکیلات، شایسته تر ها را حذف کردند و نوچه بازی و قبیلهگرایی راه انداختند و حالا که عمرشان سرآمده می خواهند از طریق تئوریزه کردن فساد سیاسی شان و تسری دادن آن به بدنه اجتماعی؛ احتضارشان را عقب بیاندازند.»
در همین خصوص ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: آقای قالیباف به زودی باید از شهرداری تهران بروند و دیگر منصب رسمی خود را از دست میدهند و باید برای اینکه در صحنه سیاسی حضور داشته باشند فکری بیاندیشند و نامه اخیرشان هم آغازگر همین راه است و نشان می دهد که تمایل دارند، در چارچوب اصولگرایی به حیات سیاسی خود ادامه دهند. برداشت من از نامه اخیر آقای قالیباف این است که تاکید دارند در چارچوب اصولگرایی قرار بگیرند و نوعی حرکت جدیدی را در این جریان آغاز کند.
او در خصوص اینکه برخی معتقدند قالیباف در تلاش است طیفی را از جریان اصولگرایی به خود جذب کند و اصولگرایی جدید را پایه گذاری کند، گفت: صحت این مسئله در آینده مشخص میشود. اما به عقیده من آقای قالیباف پایبند چارچوب اصولگرایی است و قصد خروج ندارند. ما قبلا هم نمونه هایی داشتیم که برخی طیفها یا چهره های اصولگرایی به سمت اصلاحطلبان گرایش پیدا کردهاند اما آقای قالیباف در نامه خودشان تاکید دارند که می خواهند در چارچوب اصول گرایی فعالیت کنند.
وی ادامه داد: آنچه که آقای قالیباف در نامه به آن اشاره کرده اند مسئله ای نیست که صرفا از سوی ایشان مطرح شده باشد و قبلا هم برخی از چهره های اصولگرا موضوع بازنگری در جریان اصولگرایی را پیشنهاد داده بودند. آقای قالیباف بعد از انصراف از انتخابات جایگاه خاصی در جریان اصولگرایی پیدا کرده است به همین دلیل هم قصد دارد تحولی ایجاد کند.
همچنین این فعال اصولگرا در خصوص دلخوری و کدورتی که میان قالیباف و اصولگرایان در نامه دیده میشد، اظهار کرد: قطعا دلخوری هایی در جریان اصولگرایی وجود دارد اما اینها اهمیت چندانی ندارند. زیرا زمانی که یک حرکت جناحی انجام میشود، افراد باید از موضع خود تنزل کندد. واقعیت این است که اختلاف در یک حزب هم وجود دارد چه برسد به اینکه چندین حزب کنار یکدیگر قرار بگیرند.
او تصریح کرد: آقای قالیباف هم دلخوری هایی دارند اما اینکه آیا این تا حدی است که وی از جریان اصولگرایی خارج شود؟ پاسخ این سوال خیر است. اگر نمونه های مشابه را بررسی کنید می بینید که این اتفاق رخ نخواهد داد. به عنوان مثال در ماجرای آقای ناطق نوری دلیل ایشان از خارج شدن از جریان اصولگرایی و گرایش به سمت اصلاح طلبان، همین دلخوری ها بود اما میزان کمی و کیفی آن تا حدی بود که ایشان از جریان خارج شدند. اما ماجرای آقای قالیباف اینگونه نیست.
ایمانی درخصوص اظهارات اخیر وحید جلیلی نیز گفت: من خیلی نگران این اظهار نظرها نیستم. اتفاقا بیان این مسائل نشان می دهد که اصولگرایی یک جریان پویا است که برخی می توانند دلخوریهای خود را اینگونه بیان کنند . اما آنچه که محل نگرانی است افتراق و انشقاق است... قاعدتا جریان اصولگرایی دارای کاستی هایی است که باید رفع شود و من هم انکار نمی کنم که بعد از این چند انتخابات وضعیت اردوگاه اصولگرایان عادی نیست و نیاز به توجه بیشتر دارد.
همچنین حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با فرارو؛ با بیان اینکه قالیباف در خصوص مطرح کردن «نواصولگرا» صرفا با کلمات بازی کرده است گفت: در قاموس سیاسی وقتی از الفاظی مانند نواصولگرا استفاده می کنیم به این معنی است که براساس تئوری و ایدئولوژی جدیدی بحث می کنیم که در تفکر قبلی شکل گرفته است. اما ما هنوز چیزی از نواصولگرایان ندیده ایم.
وی ادامه داد: بطور کلی زمانی صحبت از نواصولگرایی مطرح می شود که این جریان سیاسی در حال افول باشد. در چنین شرایطی فعالان و طرفداران این جریان دست به یک بازنگری می زنند و به نوعی نواصولگرایی را پایه گذاری می کنند. اما این نیازمند بررسی از سوی اندیشمندان این جریان است. ضمن اینکه اصولگرایی به هیچ عنوان رو به افول نیست. زمانی می توانیم بگویم که یک جریان سیاسی درحال افول است که در انتخابات 14میلیون رای نیاورده باشد و پایگاه اجتماعی نداشته باشد.
او افزود: به نظر من آقای قالیباف گویا نمی دانند که جریانسازی در ایران پایین به بالا است. یعنی اشخاص نمی توانند جریان ساز باشند و هر آنچه باید اتفاق بیافتد از سوی مردم است. به عقیده من طرح چنین موضوعی از سوی آقای قالیباف کاملا اشتباه بوده و موضوعیت ندارد و صرفا به نوعی با الفاظ بازی کرده است و هیچ جایگاهی در گفتمان سیاسی ندارد.
کنعانی مقدم تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز چندین گفتمان موفق شدند سکان قوه مجریه را در اختیار بگیرند اما نواصولگرایی اصلا گفتمان نیست. اما اگر ایشان به دنبال این است که خود را محور اصولگرایان یا حداقل بخشی از اصولگرایان تحت عنوان نواصولگرایی قرار دهد باید بداند که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. زیرا جریان اصولگرایی یک بار فرد محور عمل کرد که نتایج خوبی به همراه نداشت. بنابراین بعد از آن تجربه تلخ به این نتیجه رسیدند که تنها راه هدایت و رهبری اصولگرایان، خردجمعی است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید کرد: امثال آقای قالیباف که سبقه سیاسی و حضور در ردههای بالای کشور را دارند نباید فکر کنند که حتما باید در جایگاه ریاست جمهوری حضور داشته باشند. آقای قالیباف هم می توانند در جایگاه دیگری فعالیت کنند... اگر بتوانند یک یا دو معضل موجود در کشور را رفع کند بیشتر با اقبال عمومی مواجه میشوند تا اینکه بخواهند رئیس جمهور شوند.