دکتر حسن دادخواه
اهالی خوزستان بویژه در این تابستان گرم، اگر بتوانند، هر چند برای روزهایی اندک، از داغی و رطوبت توان فرسای هوای خوزستان به استان های خنک و خوش اب و هوا در این سرای اهورایی پناه می برند.
گر چه می دانستم شهرهای ساحلی دریای مازندران نیز در ماه های تابستان نسبتا گرم و مرطوب است ولی به هوای دیدار با یکی از مفاخر دانشگاه شهید چمران اهواز یعنی پروفسور عطاالله قبادیان که در ساری سکونت دارند، همراه با خانواده به مازندران سفر کردم.
پرواز در فرودگاه ساری به زمین نشست.از بالا ، سرسبزی و حاصلخیزی این شهر به چشم می خورَد. یکسره به بابلسر و مجتمع خوابگاهی دانشگاه مازندران حرکت کردیم. مجتمعی که پیش از انقلاب برای اردوهای دانشجویان سراسر کشور در بهترین قسمت شهر و در ساحل دریا ساخته شده است.گر چه پس از انقلاب، پیرامون این مجتمع برج های مسکونی فراوانی ساخته شده و قدری از زیبایی ان منطقه کاسته شده است ولی ساختمان های خوابگاهی باقی مانده از این خدمت بزرگ، همچنان مورد بهره گیری دانشگاهیان است.
فردای ان روز به بندر ترکمن رفتیم. متاسفانه ناپاکیزگی جاده اصلی که شهرهای ساحلی را به یکدیگر پیوند می دهد، هر بیننده ای را آزرده می کند. در فاصله بین بابلسر تا بندر ترکمن این وضع ادامه داشت. سه روز را در یکی از دبیرستان ها سکونت گزیدیم. به رغم کاهش اب دریا، خلیج گرگان و بندر ترکمن و جزیره نزدیک به ان، هنوز دیدنی است. گرچه اثار خرابی و بی رونقی کسب و کار و اندک بودن ایرانگردان، آزار دهنده است. بلی! بی اعتنایی و در اولویت نبودن سازندگی و آبادانی در هر سرزمین، نتیجه ای بهتر از این به دنبال ندارد. مردمان ترکمن را ، انسان هایی شریف، با محبت و زحمتکش ارزیابی کردم.
پس از سه روز اقامت در بندر ترکمن، به بابلسر بازگشتیم تا بعد از ظهر به دیدار جناب پروفسور برویم. از یک ماه پیشتر، برای این دیدار با اقای مهندس امیری، یکی از دوستداران وی، هماهنگی شده بود. همکار خوبم اقای دکتر رونق عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر نیز با من همراه شدند.
جناب پروفسور عطاالله قبادیان دانش اموخته و مدرس دانشگاه وین است که تا چند سال پیش بطور دوره ای و فشرده در این دانشگاه تدریس می نمودند. وی عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه جندی شاپور( شهید چمران اهواز کنونی) است و سهم بزرگی در راه اندازی دانشکده های شاخه شمالی و جنوبی و دانشکده کشاورزی ملاثانی داشته، بلکه به نوعی موسس این سه دانشکده بوده اند. افزون بر این، در راه اندازی دانشگاه یزد و کرمان و انجام تحقیقات زیست محیطی و اب و خاک در فلات مرکزی و استان های تهران، زنجان و مازندران دست بالایی دارند.
خدمات علمی و مشاوره ای وی در دوران جنگ تحمیلی و همکاری با نخست وزیری در موضوعاتی مانند غذا و امایش سرزمین و بیابان زدایی از اهمیت خاصی برخوردار است.
دیدار با ایشان به نوعی ابراز تکریم و بزرگداشت از خدمات وی و ادای احترام به کوشش ها و زحمات توان فرسای پنجاه ساله این مرد فرزانه، در جنوب غرب کشور است . ایشان که در استانه ۸۴ سالگی هستند، به لطف حق با تندرستی و حافظه ای قوی خاطراتی را از دوران پیش و پس از انقلاب و برهه هایی از پیشینه شصت ساله دانشگاه شهید چمران اهواز بیان داشتند. وی همچنان وضعیت زیست محیطی ایران را می پاید و نگران حال و اینده این سرزمین و مردمان انست.
مهمان نوازی این استاد، موجب شد که به محل تولد وی یعنی سوادکوه و بخش زیراب و کمی انسوتر شهر پرخاطره و زیبا و محروم مانده الاشت برویم و از موزه تاریخی ان بازدید کنیم. هوا در این سرزمین کوهستانی متفاوت از شهرهای سواحل دریا بود. درنگ کوتاه در این شهر، با هوایی خنک و بارانی و مردمانی سخت کوش و مهربان و دوستدار ایران، به یادماندنی است.