پروانه سلحشوری معتقد است؛ بسیاری از مسائل و مشکلات موجود در فضای فرهنگی کشورمان ناشی از قوانین نانوشتهای است که در کتاب قانون وجود ندارند و باید برداشته شوند. ازجمله این قوانینِ نانوشته؛ نشان ندادن ساز در تلویزیون است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پروانه سلحشوری که عضو کمیسیون فرهنگی دوره دهم مجلس شورای اسلامی است یکی از معدود نمایندگان متمایل به جناح اصلاح طلب مجلس محسوب میشود که در اتفاقات حوزه فعالیتش با صراحت عمل میکند. با این نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات پیرامون مسائل مختلفی چون "اعمال نظرهای سلیقهای و جزیرهای در زمینه موسیقی"، "نشان ندادن ساز در تلویزیون"، "دلیل مقاومت مسئولان موزه هنرهای معاصر از انتشار لیست آثار این موزه"، "ممنوعالتصویری فاطمه معتمد آریا" و برخی موضوعات دیگر در خبرگزاری ایلنا به گفتگو پرداختهایم که این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
یکی از عجیبترین حوزههای فرهنگی در کشورمان، حوزه موسیقی است که کاملا به صورت جزیرهای اداره میشود؛ به این معنا که تلویزیون ممیزیهای مستقل خودش را دارد؛ حوزه هنری نیز براساس معیارهایی کاملا مستقل در زمینه موسیقی عمل میکند و وزارت ارشاد نیز قوانین خاص خودش را دارد. یعنی در کشورمان برای یک موضوع واحد، برخوردهای سلیقهای صورت میگیرد. به نظر میرسد نوعی قانون سکوت در زمینه موسیقی وجود دارد که باعث تمام این اتفاقات سلیقهای میشود. نظرتان در این زمینه چیست و اینکه آیا کمیسیون فرهنگی مجلس قصد ورود جدی به این مسئله را برای حل اعمال سلیقههای جزیرهای را ندارد؟
به نظرم؛ قانون سکوت ندارد و متولی تمام اینها وزارت ارشاد مشخص شده است؛ اما بیقانونی حاکم است. یعنی به قول شما میبینیم هر کسی در این زمینه به صورت جزیرهای و سلیقهای عمل میکند. همین چند وقت پیش در بحث پخش فوتسال یا والیبال بود که در میان برنامه، دیدم یک آهنگ رپ پخش کردند. تا آنجا که من میدانم هنوز موسیقی "رپ" مجوز نمیگیرد؛ درست است؟
طی این سه چهار سال، از موسیقی "رپ" و مجوز دادن به آن با عنوان "گفتآواز" سخن گفته شده ولی هنوز مجوزی از سوی وزارت ارشاد در این زمینه صادر نشده است.
وزارت ارشاد که متولی موسیقی است هنوز مجوزی در این زمینه صادر نکرده اما در تلویزیون موسیقی "رپ" پخش میشود. یعنی تلویزیون خودش مجوز پخش موسیقی "رپ" را میدهد اما اجازه پخش مثلا "ربنای شجریان" را نمیدهد. البته من خودم به شخصه مشکلی با موسیقی "رپ" ندارم و به نظرم باید سبکهای مختلف موسیقی را داشته باشیم. موسیقی "رپ" بعضا حاوی پیامهای معترضانه است. جدا از آن کارهای "رپی" که احیانا از محتوای خالی و یا حتی جلف هستند، بسیاری از آثار این ژانر موسیقی اعتراض را به خوبی نشان میدهند.
موسیقی "رپ" یا هر نوع دیگری از موسیقی که شما بحثاش را میکنید متولی اصلیاش وزارت ارشاد است؛ بقیه جاها به صورت غیرقانونی در این زمینه عمل میکنند و میبایست خودشان را با وزارت ارشاد هماهنگ کنند. البته همانطور که میدانید سازمان صدا و سیما از نظر اداره شدن سازمان مستقلی محسوب میشود. نکتهای که من از روزی که آمدم مجلس مطرح کردم همین بوده که مباحث فرهنگی میبایست همسانسازی شود و ما نباید شاهد این چندصدایی در زمینه فرهنگی باشیم. این مسئله میبایست در تمام زمینههای فرهنگی مانند موسیقی، سینما، تئاتر و سایر حوزهها حل شود. بعضا شما میبینید که قیلمی اکران میشود اما حوزه هنری که این همه سینما در اختیار دارد با سلیقه خودش اجازه پخش آن را نمیدهد.
به نظرم این چندصدایی فرهنگی باید خاتمه پیدا کند این مسئله بسیار مهمی است چون دارد بسیار آسیب میزند. یعنی فقط یک متولی مشخص در این زمینه تصمیم بگیرد. به غیر از کمیسیون فرهنگی ما در مجلس کمیته هنر، رسانه را نیز داریم که افراد دیگری در آن حضور دارند و میبایست آنها نیز در این زمینه فعالیت کنند. ما برای مصوب کردن اساسنامه صدا و سیما تلاشهایی کردیم ولی متاسفانه موفق به این کار نشدیم.
این انتظار از مجلس شورای اسلامی وجود دارد که در تمامی مواردی که قانون وجود دارد و این قانون زیر پا گذاشته میشود سکوت نکند؛ اما در زمینه موسیقی موارد بسیاری پیش آمده و میآید که به راحتی قانون زیر پا گذاشته میشود اما به آن صورت مجلس وارد عمل نمیشود تا مانع ادامه پیدا کردن این اتفاقات شود. این موضوع صرفا محدود به موضوع موسیقی نیست و در بسیاری دیگر از زمینههای فرهنگی نیز ما شاهد اتفاقاتی از این دست هستیم.
ما واقعا در این زمینهها سکوت نکردهایم. من خودم در بحث لغو کنسرتها بسیار اظهار نظر کردم و بسیار مصاحبه کردم. در زمینه فیلمها نیز به همین صورت عمل کردهام. با اینکه من به صورت تخصصی در این زمینه کار نمیکنم اما هر گاه مسئلهای پیش آمده به سرعت واکنش نشان دادهایم و ورود پیدا کردهایم. مثلا در بحش جشنواره فیلم فجر یا در بحث تئاتر نیز وارد عمل شدیم. البته من از آنجا که در کمیته کمیته ورزش، زنان ، خانواده هستم بیشتر فعالیتم در این حوزه است.
برای مثال در بحث موزههنرهای معاصر که مسائل و سر و صداهای بسیاری را به وجود آورده بود با اینکه به کمیته هنر و رسانه مربوط میشد اما من هم ورود پیدا کردم و پیگیر این موضوع شدم. همچنین در حوزه میراث و گردشگر و ورزش و زنان فعالیت میکنم که البته جمع کردن این سه حوزه با یکدیگر کار چندان راحتی نیست. با این وجود هر جا بحث حمایت و اظهارنظر بوده فکر میکنم ما بد عمل نکردهایم.
نزدیک به چهل سال از انقلاب گذشته است اما هنوز موسیقی را از تلویزیون پخش میکنیم که تصویر ساز را نشان نمیدهیم. یکی از دوستان هنرمند تعریف میکرد در شبکه جام جم پشت یک گلدان داشت ساز میزد که یک خانمی پشت خط تلفن شبکه آمد و گفت تو را به خدا این گلدان را از جلوی ساز بردارید، پسر کوچک من گمان میکند این صدای موسیقی از گلدان تولید میشود به خاطر همین یک چوب برداشته و روی گلدانهای خانه میکوبد و آنها را میشکند و هر چه برایش توضیح میدهم قبول نمیکند. واقعا پس از 40 سال هنوز نمیتوانیم این مسئله را حل کنیم که چطور شنیدن صدای موسیقی حلال است اما دیدن خود ساز مشکل دارد؟
البته من خودم به خاطر دارم یک بار در تلویزیون دیدهام که تصویر ساز را هم نشان دادهاند...
به صورت موردی در بعضی از مواقع خاص این اتفاق میافتد منتهی همین رویکرد نیز بیشتر به سوءاستفاده از اهالی موسیقی در چنین مقاطعی تعبیر میشود و باعث ناراحتی اهالی هنر شده است.
ببینید باید به یک موضوع توجه کرد؛ تلویزیون ساز را نشان نمیشود اما مگر مردم به کنسرت نمیروند و ساز را نمیبینند؟ ما بعضی اوقات صورت مسئله را حذف میکنیم بعد فکر میکنیم مسئله حل شده است. در مورد ساز هم همین حالت است؛ میگوییم ساز دیده نشود تمام شد رفت اما همین ساز در کنسرتها دیده میشود و یا در آموزشگاههای بسیار آموزش داده میشود. بسیاری از جوانهای ما علاقمند هستند و در این زمینه فعالیت میکنند. در جایی که مجوز برگزاری کلاس موسیقی و برگزاری کنسرت داده میشود و به طور مقطعی ساز نیز در تلویزیون نمایش داده میشود دیگر اینکه وقتی کلا ساز را نشان نمیدهیم اعتبار خود را آن رسانه را دارید زیر سئوال میبرید. کما اینکه شما شاهد هستید که تلویزیون روز به روز دارد مخاطبان بیشتری را از دست میدهد و این هم دقیقا به دلیل رفتارهای غیرمتعارفی است که انجام میدهد. یعنی اگر صدا و سیما همگام با مردم بود وضعیت بهتری از نظر فرهنگی داشتیم. اگر روحانیت ما با موسیقی مشکلی داشت قطعا با صدای آن میبود نه اینکه با صدایش مشکلی وجود نداشته باشد اما با تصویر خود ساز مشکل وجود داشته باشد. صدایی که از خود ساز بیرون میآید که مهمتر از خود ساز است. اگر قرار بود علمای ما با موسیقی مشکل داشته باشند با کلاش مشکل داشتند و دربارهاش فتوای میدادند.
بعضی مواقع به نظرم میرسد در این چهل سال ما یکسری قوانین نانوشته داریم که بعدا آنقدر برای ما دردسر درست کردهاند که امروز ماندهایم با آنها چه کار کنیم. در زمینه تصویر ساز و موسیقی امروز تمام تابوهایش از بین رفته و حساسیتی وجود ندارد و حتی خودمان این قانون نانوشته نشان ندادن ساز در تلویزیون را بعضی وقتها زیر پا میگذاریم ولی چون این قانون نانوشته را داریم ماندهایم با آن چکار کنیم. به نظرم فقط یک جسارت و شجاعتی میخواهد که شروع به نشان دادن ساز شود و هیچ کس هم مخالفت نخواهد کرد. من بارها "توییتر" را مثال زدهام. بعضی مقامات جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان مجلس و خبرنگاران "توییتر" دارند. در مورد فیسبوک و بسیاری دیگر از موارد مشابه نیز همینگونه است. بارها پیشنهاد دادهام که بیاید مانند گوگل که برخی واژگان خاص را فیلتر کردهاید برای توییتر و فیسبوک و یوتیوب هم برخی واژهها را که فکر میکنید آسیب زننده برای کل جامعه است، فیلتر کنید و اجازه بدهد از سایر مصارف مفید آن استفاده شود.
پس میبینید که چنین رویکردهایی فقط به موسیقی محدود نمیشود و قوانین نانوشته در موراد مختلفی وجود دارد. البته در زمینه قوانین نوشته شدهای وجود دارد که باید اجرا شود و نمیشود. من نماینده مردم هستم و وظیفه دارم اینها را بگویم که میگویم؛ و هم اینکه این افراد کم کم به این نتیجه خواهند رسید که این قوانین نانوشته که در کتاب قانون وجود ندارد کم کم باید برداشته شود.
نمیدانیم تا چه حد مطالبی که برخی رسانهها در انتقاد به صحبتهای شما منتشر میکنند در منش و ادامه روند کاری شما تاثیر میگذارد؛ اما یک نکته مهم را میخواهیم بدانیم؛ در دوره قبل فشار مجلس بر وزارت ارشاد بیشتر بود و آزادانه حرفشان را میزدند. ولی متاسفانه در این دوره، هم آن فشار مثبت و هم آن اعتراضاتی که شما به آنها اشاره میکنید وجود ندارد و انگار فقط آقای علی مطهری است که صحبت میکند و انتقادش را بیان میکند. آیا پس از چند مرتبه انتقاد به یک موضوع خاص از جایی به شما فشار وارد میکنند که دیگر از این حرفها نزنید؟
ببینید بالاتر از مسئله "حصر" که چیز دیگری نبوده؛ وقتی که حتی درباره مسئله "حصر" هم حرف زدهام هیچ مسئلهای پیش نیامده است. حتی در مورد مسئله "حجاب" هم که صحبت کردم هیچ مسئلهای پیش نیامد که مثلا از یک نهاد خاص یا جایی پیام بدهند یا بگویند حق ندارید در این مورد حرف بزنید. این را صادقانه بگویم این که میگویند در برخی موارد که صحبت میکنیم تهدید میشویم حداقل در مورد من که هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است. خود من به شخصه در مورد بسیاری از مسائل هنری و فرهنگی وارد شدهام مثلا برای فیلمهای اکسیدان و لانتوری و کنسرتها بسیار اظهارنظر کردهایم. نکته عجیب اینجاست که صدای ما را آنها میشنوند دوستان ما صدایمان را نمیشنوند. درست است که رسانههای راستی بسیار قویتر هستند اما ما حق داریم حداقل حمایتهای رسانهای را از دوستانمان انتظار داشته باشیم.
این نکات و اظهارنظرهایی که میگویید بسیار مهم است اما چرا وزارت ارشاد بسیاری از این موارد را اجرا نمیکند؟
مگر وزارت ارشاد دست فرد اصلاحطلب افتاده است؟ مگر نه اینکه وزارت ارشاد باید دست فرد اصلاحطلبی باشد تا اصلاح طلبی صورت بگیرد؟ آقای صالحی امیری مگر چه کار کرد؟ خود صالحی امیری که به او قول پنج سال را داده بودند به راحتی جا به جا شد. بعد اینکه صالحی امیری مگر چه کاری انجام داد که نشد دوباره بیاید، دقیقا درست مانند زنان که نتوانستند بیایند؛ اینها در هالهای از ابهام برای خود نیز قرار دارد. شما چطور انتظار دارید وزارت ارشادی که افراد داخلاش همان افرادی هستند که رویکردشان همانند همان دوره است؛ بیایند و کار خاصی انجام بدهند؟
من در دوره خاتمی تمام فیلمها را در سینما میدیدم اما در دوره احمدینژاد احساس کردم سینما دچار لودگی و بیهدفی شده بود که مسیر مناسبی را طی نمیکرد و از این رو با سینما قهر کرده بودم. اما امروز شما ببینید چه فیلمهایی تولید میشود؛ هرچند که با فیلمهای اجتماعی بسیار تلخ هم چندان موافق نیستم چون معتقدم خود جامعه به اندازه کافی دچار افسرگی هست ما هم اگر به آن تلخی اضافه کنیم دیگر چه میماند؟ ولی وقتی برای مثال فیلم "ابد و یک روز" را نگاه کردم دیدم این فیلم چقدر زیبا است و در عین اینکه تلخیهای خاصی داشت اما پیامهایش را نیز به خوبی انتقال میداد. کارگردان جوانی این فیلم را ساخته که نشان دهنده باز شدن عرصه برای فعالیت جوانهاست.
در این دوره اگرچه شاید انتظارات ما بر آورده نشود اما نباید منکر بسیاری از فعالیتهایی که دارد صورت میگیرد نیز شد. وقتی وزیر به همراه معاونت سینماییاش به مجلس آمده بود من پرسیدم شما چقدر سینمای انتقادی دارید؟ آیا سینماگر و تهیهکننده و کارگردان ما میتواند و اجازه به او داده میشود تا مثلا درباره فساد مالی من نماینده فیلم بسازد و برای مردم روشنگری کند؟ خب یک سیستم بستهای درست شده است که اجازه این کار را نمیدهد؛ این در حالی است که ما نیاز بسیاری به سینمای انتقادی داریم. ما نیاز به فیلمهای خوب کودک نوجوان داریم؛ فیلمهای با کیفیت کمدی از نیازهای جامعه است.
در دورههای قبل، صدا و سیما صحبتهای نمایندههایی که نسبت به عملکرد وزارت ارشاد انتقاد میکردند را بسیار پوشش میدادند اما در این دوره صدا و سیما اظهارات شما و سایر نمایندگان را پخش نمیکند. بخصوص در مورد همین اتفاق چند روز قبل که خانم معتمدآریا دوباره ممنوعالتصویر شده است و او را از یک سریال حذف کردهاند و بازیگر دیگری را جایگزین کردهاند.
بله همین الان هم ما شاهد این هستیم که هنوز از نمایندگان دوره قبل در برنامههای تلویزیون استفاده میکنند. این اتفاقی است که میافتد.
مسئولان تلویزیون مدام میگویند ما مشکل بودجه داریم. من آشکارا در کمیسیون فرهنگی به آقای عسگری گفتم یعنی شما به اندازه یک کانال شبکههای جم هم بودجه ندارید؟ ولی تعدادمان در کمیسیون فرهنگی کم است؛ ما وقتی برای کیسیون فرهنگی ثبتنام کردیم فکر میکنید چند نفر از لیست امید به عنوان گزینه اولشان در این کمیسیون ثبتنام کردند؟ آقای مازنی تنها شخصی بود که به عنوان گزینه اولشان در کمیسیون فرهنگی ثبتنام کرده بودند. من گزینه اولم آموزش بود و بعد کمیسیون فرهنگی.
اتفاق عجیب و غریبی نیز در زمینه هنرهای تجمسی طی سالهای اخیر در حال روی دادن است که انتظار میرفت مجلس شورای اسلامی ورود جدی به آن داشته باشد. و آن هم مسئله موزه هنرهای معاصر است...
ما به این موضوع ورود کردیم...
بله از مجلس هم به موزه هنرهای معاصر رفتید ولی با وجود تمام فشارهایی که از سوی مجلس و بسیاری از نهادهای دیگر اتفاق افتاد لیست امولال و آثار بسیار گرانبهای این موزه منتشر نشد.
ولی لیست اموال و آثار موزه هنرهای معاصر را به ما نشان دادند.
شما بهتر از هر کسی میدانید تا زمانی که این لیست منتشر نشود و در جایی خارج از موزه به ثبت نرسد هر آن امکان تغییر چنین لیستی وجود دارد. این اتفاق بسیار سئوال بر انگیزی است که چرا تا این حد مقاومت برای انتشار لیست آثار موزه هنرهای معاصر وجورد دارد؟ واقعا این همه مقاومت دلیلش چیست؟
ما قطعا این موضوع را پیگیری خواهیم کرد. من و سایر همکارانم به وزیر در این باره نامه زدیم و پیگیریی هم کردیم. در آن زمان آقای صالحی امیری مرا بسیار حمایت کرد. الان که آقای عباس صالحی آمده ما باید مجددا این کار را پیگیری کنیم تا این لیست منتشر شود.
من خبر ممنوع التصویری خانم فاطمه معتمد آریارا هم شنیدهام و اگر این خبر صحت داشته باشد به عنوان نماینده مردم این مسئله را پیگیری خواهم کرد.