شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۱۱۶۹
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۷
نوشتاری از مرتضی آژند:
به احتمال زیاد کسانی که سال82 اولین مورد ریزگردها را در اهواز تنفس کردند به فکرشان هم خطور نمی کرد که این معضل عمری به این بلندا داشته باشد.....
به احتمال زیاد کسانی که  سال82 اولین مورد ریزگردها را در اهواز تنفس کردند به فکرشان هم خطور نمی کرد که این معضل عمری به این بلندا داشته باشد، حداقل فکرش را نمی کردند که 14 سال بعد حتی در پیش بینی وقوع این بحران عاجز باشند و مسئولان مربوطه با فرافکنی توپ را در زمین هم بیندازند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. 

دیگر وقت آن نیست که بخواهیم از زیان های اقتصادی، اجتماعی و محیطی این معضل صحبت کنیم، وقتی اراده ای بر رفع این بحران نباشد صحبت از چند برابر حد مجاز بودنش هم دیگر معنی ندارد. همین قدر بدانند که در عرض چند دقیقه بر سر ما طوفانی از خاک می بارد و بر روی زندگی مان یک وجب خاک می نشیند، شاید هم روزی کارشناسی پیدا شود و با بررسی ترکیب این خاک ها بگوید در این سال ها بر ما چه گذشته است. 

بحران بهمن ماه 95 با همه سختی هایی که برای مردم داشت یک فرصت ویژه برای خوزستان بود تا برای همیشه از شر مصیبت گرد و غبار خلاص شود، ریزگرد ها قبل از این بحران آنقدر آمده بود که دیگر حساسیت درباره پیامد های زیان بار آن از بین رفته بود و اگر اتفاق های بهمن ماه رخ نمی داد بی توجهی به این بحران تا سالیان سال ادامه داشت. نکته مثبت دیگرش، اعتراف مسئولین بر داخلی بودن بخش عمده ای از کانون گرد و غبار ها بود، تا مشحص شود همه ی این سال ها می شد کارهایی کرد و انجام ندادند. 

بعد از آن بحران ترکیب اعتراض مردم و فریاد رسانه ها باعث شد تا بالاخره حل شدن این معضل به یک خواست ملی تبدیل شود. همه جا صحبت از لزوم مقابله با گرد و غبار بود و هفته ای نبود که وکیل یا وزیری از کانون های داخلی بازدید نکند، کارگروه مقابله با گرد و غبار تشکیل دادند و از ارقام چند ده میلیاردی برای حل اساسی این معضل طی چند سال صحبت به میان آمد. ما هم باورمان شد که قرار است این بار کار اساسی صورت بگیرد. 

داشت باورمان می شد که از این فرصت طلایی ناخواسته به بهترین نحو برای حل این مشکل استفاده می شود تا اینکه در یک ماه گذتشه 2 بار این معضل تکرار شد و هر 2 بار از پیش بینی آن و انجام اقدامات لازم عاجز ماندند. بعد از آن همه سر و صدا، جلسه و رفت و آمدها، انتظار پیش بینی به موقع این پدیده و تعطیلی مدارس و ادارات پیش پا افتاده ترین و ساده ترین اقدامات سناریوی حل این معضل بود که از عهده اش برنیامدند، حال چطور باور کنیم که توانایی جذب بودجه های قول داده شده و اجرای مناسب طرح های مقابله ای در مسئولین مربوطه وجود دارد؟ 

مدیر کل هوشناسی خوزستان در چرایی پیش بینی نکردن پدیده گرد و غبار اخیر گفته که کانون فوق بحرانی گرد و خاک در 20 کیلومتری جنوب اهواز است و قابل پیش بینی نبود، نیاز است دستگاه های سنجنده لیدار که 2.5 میلیارد تومان قیمت دارد در این کانون ها نصب شود تا به محض فعال شدن این کانون متوجه آن شویم، معاون عمرانی استانداری خوزستان نیز در جوابش گفته که این پدیده از جهاتی قابل پیش‌بینی بود زیرا سرعت و جهت وزش بادهایی که به سمت استان می‌آیند، کاملا در مدل‌ها مشخص است. وظیفه مدیریت بحران استان هم در چنین مواقعی تنها در اعلام تعطیلی مدارس خلاصه شده که به دلیل نرسیدن گزارش پیش بینی توانایی انجام آن را هم نداشت. 

در جواب این صحبت ها باید گفت؛ اولاٌ چرا از این کانون فعال در 20 کیلومتری اهواز قبلاٌ صحبت چندانی به میان نیامد و آیا این احتمال وجود دارد که کانون گرد و غبار بعدی در دل اهواز باشد، دوماٌ سلامتی مردم نیازمند تنها 2.5 میلیارد است، یعنی استان نفت خیز خوزستان 2.5 میلیارد پول برای خرید یک دستگاه ندارد، نفت خیزی به کنار، نمی شد 2.5 میلیارد از آن بودجه نجومی که برای مقابله با این پدیده قولش را داده اند برای خرید این دستگاه هزینه می شد، اصلاٌ گزارش خرید این دستگاه ارائه شد و نخریدند؟  

سوما این تناقض صحبت های معاون عمرانی استانداری و مدیر کل هواشناسی استان چه چیزی را نشان می دهد، یعنی در ابتدایی ترین مورد هم اختلاف و عدم اطلاعات صحیح  وجود دارد، پس در آن کارگروه مقابله از چه چیزی صحبت می شود، اصلاٌ اولویت بندی، تعامل و ارائه برنامه زمان بندی برای مقابله در بین دستگاه های درگیر این معضل معنی دارد؟ مهم تر از آن آیا قرار است که وظیفه مدیریت بحران استان در این معضل اساسی تنها در تعطیلی ناقص مدارس و ادارات باشد و در بررسی کانون های گرد و غبار، ارائه گزارش، اولویت بندی مراحل مقابله، تعامل و همکاری با سازمان های درگیر، آمادگی قبل، حین و بعد از پدیده نقشی را ایفا نکند؟ بماند که جایگاه محیط زیست استان در کجای این معادلات قرار دارد و در این بحران چه نقشی را ایفا می کند. 

این رفتارها نشان می دهد که باید با نگرانی بیشتری برنامه های مقابله با گرد و غبار را دنبال کرد تا فرصت به دست آمده به راحتی از بین نرود و یک مطالبه ی جدید بر مطالبه های قبلی استان اضافه نشود، چرا که گرد و غبار خوزستان دیگر به 2 دوره تاریخی تقسیم می شود، قبل از بحران بهمن 95 که مورد توجه نبود و بعد از بحران 95 که یک عزم استانی و ملی برای برطرف کردن آن به وجود آمده است. پس مراقب باشید که با ندانم کاری زمان از دست نرود و دوران مسئولیتتان با از دست دادن این فرصت و تشدید بحران عجین نشود.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار