حدود ٧٠ درصد آرای مجامع فدراسیونها در اختیار روسای هیاتهای استانی است و این مساله شائبه هایی را به وجود آورده است.
به نقل از شهروند، در روزهایی که انتخابات فدراسیونهای ورزشی به صورت متوالی برگزار میشود و وزارت ورزش روزهای شلوغی را پشتسر میگذارد، انتقادات زیادی به نحوه انتخاب روسای فدراسیونها مطرح میشود. به نظر میرسد با توجه به اینکه روسای هیأتهای استانی اکثریت اعضای مجمع را تشکیل میدهند، کار افرادی که چند دوره در رأس فدراسیونها قرار داشتند، برای ادامه کار سخت نیست. این مسأله که روز گذشته با معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش هم در میان گذاشته شد، باعث قابل پیشبینیبودن نتایج انتخابات فدراسیونها شده است.
چه کسانی حق رأی دارند؟
جالب است بدانید اعضای مجمع فدراسیونهای ورزشی که تصمیمگیرنده برای آن رشته هستند را چه کسانی تشکیل میدهند. ٣١ تن از روسای هیأتهای استانی در مجامع انتخاباتی حق رأی دارند که بیشترین سهم و چیزی حدود ٧٠درصد را شامل میشوند. نماینده داوران، نماینده ورزشکاران مرد(٢نفر)، نماینده ورزشکاران زن، نماینده باشگاهها(٢نفر)، رئیس فدراسیون، نماینده نیروهای مسلح، نماینده فدراسیون ورزشهای دانشآموزی، نماینده فدراسیون ورزشهای دانشگاهی، نماینده فدراسیون ورزشهای کارگری، نماینده کمیته ملی المپیک و وزیر یا معاون قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش (رئیس مجمع) دیگر اعضای مجمع را تشکیل میدهند.
تکرار قصه خادم برای پولادگر
روز گذشته انتخابات فدراسیون تکواندو در شرایطی برگزار شد که سیدمحمد پولادگر توانست با قاطعیت رأی اعضای مجمع را کسب کند. این درحالی است که او روی کاغذ یک رقیب جدی داشت اما وقتی رقبا متوجه رای بالای پولادگر در مجمع شدند، تصمیم گرفتند قبل از اینکه در رقابت شکست بخورند، انصراف دهند. درنهایت پولادگر با ٤١ رأی از ٤٣ رأی ممکن برای پنجمین دوره انتخاب شد. نکته جالب اینکه خود پولادگر به عنوان رئیس فدراسیون حتی در شرایطی که یکی از نامزدهای انتخابات بود توانست در رایگیری شرکت کند. این اتفاق چند روز قبل هم در انتخابات فدراسیون کشتی رخ داد؛ جایی که عباس جدیدی وقتی از رأی قاطع رسول خادم در مجمع باخبر شد، تصمیم به ترک مجمع گرفت.
آرای قابل پیشبینی
نکته مشترک در مجمع خیلی از فدراسیونهای دیگر این است که میتوان برنده را از قبل حدس زد و این موضوع برخی از افراد صاحبنظر را از ورود به رقابت انتخاباتی منصرف میکند. وقتی رئیس یک فدراسیون در طول ٤سال انتخابات هیأتهای ٣١ استان را برگزار میکند، قطعا در پایان دوره خود رابطه خوبی با اکثر روسایی دارد که در زمان ریاست خودش انتخاب شدهاند. همین مسأله خیال تمام روسای فدراسیونهای ورزشی را بابت گرفتن اکثریت آرا راحت میکند. در واقع تا زمانی که وزارت ورزش به ماجرا ورود نکرده و حکم برکناری صادر نکند یا اینکه خود رئیس فدراسیون تصمیم به کنارهگیری نگیرد، انتخابات فدراسیونها به همین شکل برگزار میشود و فرد جدیدی نمیتواند وارد رقابت انتخاباتی شود. این اتفاق در سالهای اخیر باعث شده افرادی چون مشحون، پولادگر، ناطقنوری و... بالای ١٥سال در فدراسیونها باقی بمانند.
قانونی که به تصویب نرسید!
چندی پیش صحبت از قراردادن بندی در آییننامه فدراسیونها بود که روسای فدراسیونها تا ٣ دوره بیشتر مجاز به حضور نباشند. این موضوع که با استقبال خیلی از اهالی ورزش روبهرو شده بود، به شکلی عجیب حذف شد تا افرادی همچون پولادگر باز هم بتوانند به راه خود ادامه دهند. به نظر میرسد محدودیت ٣ دوره ٤ساله برابر با ١٢سال برای یک رئیس فدراسیون کاملا منطقی و کافی باشد تا تمامی برنامههای خود را پیاده کند، حتی برخی این موضوع را با ریاستجمهوری مقایسه میکنند که یکی از مهمترین پستهای اجرایی یک کشور است و محدودیت ٢دورهای برای آن وجود دارد.
پاسخ داورزنی به انتقادات
محمدرضا داورزنی بعد از مجمع انتخاباتی فدراسیون تکواندو وقتی با سوالی مبنی بر اینکه نتایج انتخابات اکثر فدراسیونها از قبل مشخص است، مواجه شد، اینطور پاسخ داد: «در اساسنامه جدیدی که درحال تدوین است، تمهیداتی در نظر گرفته شده که دیگر حس انتخابات یکطرفه وجود نداشته باشد. ما در اساسنامه جدید تعداد افراد دیگری که خارج از حوزه انتخاب رئیس فدراسیون هست و از سوی نهادهای دیگر انتخاب میشوند را افزایش دادیم. این موضوع تعادلی را برقرار میکند و باعث میشود شک و شبهات کمتر شود.» وی همچنین میافزاید: «برخی از دوستان این نکته را مطرح میکنند، رئیس هیأت را رئیس فدراسیون مشخص میکند و طبیعی است که رئیس هیأت هم به همان فرد رأی میدهد. اگر این فرضیه را قبول داشته باشیم، رئیس فدراسیون را اکثر روسای هیأتهای استانی تعیین میکنند. بهعنوان کسی که هم در استان بودم، هم در فدراسیون و هم در وزارت ورزش؛ میگویم که ١٩نفر در استان رأی میدهند تا رئیس هیأت انتخاب شود. برای اینکه این شبهه هم برطرف شود، ما میخواهیم در اساسنامه جدید از بخشهای دیگر ورزش مثل باشگاههای لیگ برتری، داوران و مربیان تعداد نمایندگان افزایش دهیم.» داورزنی در پایان میگوید: «ما برای کمترشدن شائبهها سعی میکنیم تعادل برقرار کنیم تا حتما رئیس قبلی فدراسیون در مجمع انتخاب نشود و فضای رقابت برای سایر دوستان هم باز باشد. تا الان هم هر کسی به وزارت ورزش آمده و نظر خواسته، ما آن فرد را به حضور در انتخابات تشویق کردیم. هماکنون براساس اساسنامه قبلی عمل میکنیم و اساسنامه جدید در پروسه تدوین به سر میبرد.»
نیاز به بازنگری جدی
با توجه به اینکه حتی ورود متخصصان و قهرمانهای ورزش به انتخابات فدراسیونها هم اکثرا با شکست مواجه شده، به نظر میرسد وزارت ورزش باید در تدوین اساسنامه جدید دقت بیشتری به خرج بدهد، حتی سهم هیأتهای استانی کمتر شده و فقط چند نماینده از آنها در مجمع حاضر شوند. از سوی دیگر، سهم اهالی یک رشته و قهرمانهای سابق آن بیش ازپیش باشد. البته فدراسیون فوتبال تنها فدراسیونی است که اساسنامه متفاوتی دارد، چون علاوه بر روسای هیأتهای استانی ١٦ مدیرعامل لیگ برتری، ٤ مدیرعامل لیگ دسته اولی و چند مدیرعامل باشگاه از دسته دوم، فوتسال و فوتبال ساحلی هم حق رأی دارند تا اعضای مجمع تعدادشان به نزدیک ٧٠ برسد.