بالاخره پس از حدود یک ماه کشمکش سیاسی و رایزنیهای دیپلماتیک پشتپرده و سه روز مذاکرات فشرده در سازمان ملل متحد، پیشنویس قطعنامه آتشبس در سوریه با اجماع ١٥ عضو شورا تصویب شد. این قطعنامه که از سوی کویت و سوئد به شورای امنیت ارائه شده بود، خواهان برقراری آتشبس ۳۰روزه در سراسر سوریه شده است. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در شرایطی تصویب شد که براساس گزارشها، تعداد کشتههای حملات هوایی به ناحیه غوطه شرقی در نزدیکی دمشق، به بیشتر از ۵۰۰ نفر رسیده است.
در قطعنامه، شورا از طرفین درگیر خواسته «بیمعطلی» آن را به اجرا بگذارند؛ باوجوداین، تاریخ دقیقی را برای شروع آتشبس تعیین نکرده و براساس برخی اخبار منتشرشده باوجود تصویب این قطعنامه بخشی از غوطه یک بار دیگر پس از تصویب قطعنامه بمباران شد. امید میرود که با برقراری آتشبس ۳۰روزه در سوریه زمینه برای امدادرسانی به مردم گرفتار در غوطه شرقی که دبیرکل سازمان ملل متحد آنجا را «جهنم روی زمین» نامیده، فراهم شود. غوطه در شرق دمشق بیش از یک هفته است که زیر بمبارانهای گسترده، قرار دارد. دولت سوريه ميگويد گروههای مسلح مخالف دولت از این منطقه برای ناامنکردن دمشق استفاده میکنند.
پس از موفقیتهای ارتش سوریه در شکست گروههای مسلح در بیشتر مناطق این کشور و بیرونراندن آنها از بخش وسیعی از اراضی سوریه، و بهویژه پاکسازی اطراف پایتخت که در اختیار این گروهها بود، اکنون غوطه تنها منطقه باقیمانده در حومه دمشق است که در اختیار تروریستها و شورشیان قرار دارد و آنها قادرند با سلاحهای سنگین و نیمهسنگین دمشق را هدف قرار دهند. غوطه از مناطق پرجمعیتی است که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدهند. ویژگی جغرافيايي غوطه شرقی را به مرکزی برای استقرار مخالفان مسلح دولت مرکزی تبدیل کرد که به دلیل همراهی ساکنان منطقه، نیروهای مخالف مسلح توانستند در این منطقه باقی بمانند.
آتشبس شورای امنیت شبهنظامیان گروه داعش و جبهه النصره را از این مصوبه مستثنا کرده و با توجه به حضور شبهنظامیان این گروهها در منطقه غوطه، بیم آن میرود که آتشبس در اجرا با موانعی جدی مواجه شود؛ بهویژه اینکه به نظر میرسد روسیه بهعنوان یکی از اعضای دائمی و دارای حق وتو، تحت فشارهای سیاسی و پس از سه روز مذاکرات فشرده شورای امنیت، با تصویب آن موافقت کرد. با وجود رد اتهام کارشکنی در مسیر تصویب پیشنویس قطعنامه از سوی واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه، با توجه به فاجعه انسانی و بهویژه کشتهشدن بیش از ١٢٠ کودک در بمبارانهای چند روز گذشته، این کشور بهشدت در مظان اتهام قرار دارد.
با گذشت هفت سال از جنگ داخلی سوریه و پیروزیهای ارتش با کمک همپیمانان روسی و ایرانی خود در شکست تروریستهای مسلح، به نظر میرسد بحران در این کشور مصیبتزده در بعد میدانی و سیاسی وارد فاز جدیدی شده که در آن رقابت اصلی بین قدرتهای منطقهای و بینالمللی برای تثبیت موقعیت خود در آینده این کشور است. از این منظر تبلیغات گسترده غربیها درباره وقایع تأسفبار غوطه شرقی و فراموشی عمدی فجایع مشابه در یمن را نیز میتوان در چارچوب بازی سیاسی برای خرید زمان در بحران سوریه تحلیل کرد.
روسها با تعلل در تصویب قطعنامه در صدد فراهمکردن فرصت و خریدن زمان برای نیروهای دولتی برای پایانیافتن عملیات دولت در منطقه غوطه بودند. فشار آمریکا و متحدان غربی برای تصویب قطعنامه آتشبس نیز از سر دلسوزی برای زنان و کودکان نیست. هدف غربیها ممانعت از تکمیل سلسلهپیروزیهای دولت و غلبه بر گروههایی است که برخی از آنها از حمایت همین دولتها برخوردارند. آنها میدانند منطقه بهطور کامل در محاصره قرار گرفته و کمکرسانی به گروههای مسلح مخالف دولت و تحت حمایت آنان امکانپذیر نیست. از دیدگاه مخالفان دولت نیز آنچه اهمیت ندارد، فاجعه انسانی و کشتار زنان و کودکان است. بعید نیست آنها در پی آن باشند که اعتبار دولت سوریه و حامیان دولت را در افکار عمومی از بین برده و دولتهای غربی را به فشار نظامی بیشتر به دولت اسد وادار کنند.
به نظر میرسد باوجود جنجالهای تبلیغی و فشارهای سیاسی برای تصویب قطعنامه آتشبس در شورای امنیت، غوطه به اندازه دیرالزور برای آمریکاییها اهمیت ندارد. با وجود تهدید آمریکا به اقدام علیه دولت سوریه و برخورداری از توانایی نظامی برای عملیکردن این تهدید و وادارکردن ارتش سوریه به عقبنشینی، ترامپ تاکنون وارد این فاز نشده و قصد رویارویی مستقیم با ارتش سوریه، مانند آنچه را در پایگاه الشعیرات و دیرالزور شاهد بودیم، ندارد. در آن عملیات جنگندههای آمریکایی هم نیروهای سوری و هم بخشی از نیروهای روسیه را هدف گرفتند ولی تاکنون قصدی از خود برای مداخله در این منطقه نشان ندادهاند. تمرکز واشنگتن در این مرحله از بحران سوریه در سطح داخل این کشور حفاظت از منطقه تحت کنترل اکراد، که بخش شایانتوجهی از منابع نفت و گاز سوریه در این منطقه قرار دارد، در سطح منطقه همراهی با اسرائیل در ممانعت از تثبیت حضور نظامی ایران علیالخصوص در مناطق نزدیک به مرزهای اسرائیل و در سطح بینالمللی فشار به روسیه در جهت محدودکردن این قدرت و تقسیم مناطق در آینده سوریه است.
با وجود همه ابهامات درباره آینده سوریه، تردیدی نیست که این جنگ دیر یا زود با حضور بشار اسد و یا بدون او به پایان خواهد رسید. آنچه مهم است حفظ تمامیت ارضی این کشور و جلوگیری از یک سایکس پیکو دیگر در این منطقه، ولی اینبار نه بهوسیله فاتحان جنگ بلکه توسط بازیگران اصلی برای تقسیم منافع است. اینکه این مهم چگونه باید تأمین شود، از امهات مدیریت بحران سوریه و یارگیریهای طرفهای درگیر بحران است. ترکیه با گذشت بیش از یک ماه از آغاز عملیات موسوم به شاخه زیتون، در مرداب عفرین گرفتار شده است. روشن است دلیل توقف ارتش نیرومند ترکیه، نهفقط مقاومت کردها که حمایتهای گسترده جانبی بهویژه آمریکا است. موضوعی که روابط استراتژیک واشنگتن- آنکارا و یکی از اعضای اصلی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. نکته مهم دیگر در این زمینه ضرورت پاکسازی کامل نیروهای مسلحی است که تحت عناوین اسلامی با دولت اسد میجنگند و با اعمال جنایتکارانه خود، چهرهای هولناک از اسلام در معرض افکار عمومی جهان قرار دادهاند. تحقق این مهم در گرو همکاریهای بینالمللی و منطقهای بین دولتهایی است که له یا علیه اسد از گروههای مسلح حمایت مالی و تسلیحاتی میکنند.
اما مهمترین نگرانی درباره آینده سوریه نگاه مردم این کشور به کشورهایی است که امروز نقشآفرینان مثبت یا منفی این کشور هستند. ایران بهعنوان کشوری اسلامی باید بهشدت نسبت به این مسئله حساس باشد. ایران بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در مناقشه سوریه بلافاصله از آتشبس اعلامشده در سوریه حمایت و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح ایران با اعلام این موضوع تأکید کرد: «ما به قطعنامه آتشبس پایبند خواهیم بود»؛ موضعی هوشمندانه و انسانی که برخلاف نیات شوم آمریکا باید آن را به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. ضروری است از این فرصت استفاده کرده و ایران نیز در ارسال کمکهای انسانی به اهالی این منطقه که از اهل سنت هستند، اقدامات عملی انجام دهد. این کار شائبه طائفیبودن حضور ایران در جنگ سوریه را تا حد زیادی خنثی خواهد کرد.
/ روزنامه شرق