شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۶۱۷۹
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۸
عضو هیات علمی دانشکده امور آب دانشگاه شهید چمران اهواز:
قمشی: بخدا ما اساتید و کارشناسان ماهر و منصف در کشورکم نداریم اما چرا شرایط به گونه ای شده است که همین اساتید و کارشناسان از ترس ملاحظات معیشتی و امنیتی حاضر به بیان واقعیات نیستند؟
به گزارش شوشان نشست هم اندیشی اساتید دانشگاه های کشور در مورد چالش های برنامه ریزی منابع آب در محل دانشگاه شهر کرد برگزار شد.

دکتر مهدی قمشی عضو هیات علمی دانشکده امور آب داشنگاه شهید چمران اهواز در این نشست بیان داشت: متاسفانه مسئله مشکل و بحران آب از دایره بیان نکات کارشناسی گذشته است. من از بیان مسائل کارشناسی و آمار و ارقام در خصوص مدیریت غلط منابع آب کشور خسته شده ام، تاکنون 15 سال است در مورد اشکالات مدیریت منابع آب کشور و بحث اشکالات و عواقب انتقال آب بین حوضه ای صحبت می کنیم اما دریغ از یک بار که مسئولین مربوطه ما را صدا کنند و بگویند دردتان چیست؟ 

قمشی افزود: به نظر می رسد ما باید بیشتر مسائل ابتدایی را با مسئولان بحث نماییم زیرا اشتباهات و تصمیمات مسئولان بسیار پیش پا افتاده است. ما باید مسیر کارون، کاربرد آب، مسائل اولیه محیط زیستی، مسائل آب و هوایی مناطق مختلف کشور، استعداد های هر منطقه از کشور را یک بار دیگر با هم مرور کنیم.

این استاد دانشگاه ادامه داد:  برای من غیر قابل درک است از یک طرف خوزستان به جهت مشکلات زیست محیطی ناشی از آب با مشکل گرد و غبار دست و پنجه نرم می کند و مسئولین مشکل نبود آب را برای تغذیه کانون های فوق بحرانی فریاد می زنند و یا مشکل آلودگی آب کارون در مقطع اهواز و پایین دست را به عینه می بینند و یا در مورد مشکل آب شرب مردم اهواز و آبادان و خرمشهر را ملاحظه می کنند و یا می بینند که شهروندان بسیاری در استان های خوزستان و چهارمحال بختیاری از داشتن آب شرب لوله کشی محرومند اما در همان زمان سازمان محیط زیست کشور که باید داعیه دار حل این مشکلات باشد مجوز برداشت آب از بالادست کارون را تحت عنوان بهشت آباد و یا ونک سولکان صادر می کند.

برای چه منظوری؟ برای حل مشکل احتمالی 15 سال آینده یک منطقه دیگر از کشور. با این تصمیم های عجیب و غریب آیا باز هم حرف علمی و کارشناسی برای گفتن باقی می ماند؟ می گویید چرا بحران ها در کشور زیاد شده است. مشکل در چیست؟

قمشی تصریح کرد: دوستان علم همان علم است که در دسترس همه دنیا است. هوش و سواد ما ایرانی ها هم از سایر نقاط دنیا که کمتر نیست حتی ادعا داریم که بالاتر است. پس مشکل چیست؟ چرا ما عاجزیم از حل مشکلات خودمان؟

عزیزان مشکل در خودمان است. مشکل در انسان هاست. مشکل در انسان هایی است که در نقش مدیر و یا متخصص و یا کارشناس و یا حتی استاد دانشگاه، حل مشکل به آنها ارجاع داده می شود. ولی تعهد لازم را از خود بروز نداده اند، خود سانسوری کرده اند و یا فقط به مصالح شخصی و خوشایند مسئول و کارفرما توجه داشته اند.

عضو هیات علمی دانشکده امور آب داشنگاه شهید چمران اهواز گفت: متاسفانه مدیران بر اساس علایق و کشش های شخصی و منافع منطقه ای تصمیم می گیرند. مشاوران علم را به سخره می گیرند و خروجی کار مطالعات را بر اساس خواست مدیران تنظیم می کنند. (نمونه اش مطالعات بهشت آباد است که در اواخر سال 1384 دستور مطالعات و اجرا با هم صادر می شود. این یعنی چه؟ یعنی مشاور مطابق آنچه که تصمیم گرفته شده و پیش می رود گزارش را تنظیم کند و پولش را بگیرد).

یعنی وقتی دستور می رسد که انتقال آب فقط به منظور تامین کمبود آب شرب باشد، اعداد و ارقام گزارش ها به همان صورت قبل، به نیاز شرب تغییر عنوان می دهند و ابعاد سازه های انتقال تغییر محسوسی نمی کنند.

دوستان این برای ما ننگ نیست که مهمترین قسمت در اکثر مشاوران و پیمانکاران بزرگ کشورمان قسمت رسیدگی و دادن سرویس به مسئولین و کافرمایان است. برای ما ننگ نیست که اساتید ما با وجود داشتن نظرات کارشناسی در مورد مسائل تخصصی کشور، بنا به ملاحظات مختلف خود سانسوری کنند و از بیان واقعیات صرفنظر نمایند. و یا آنها که صادقانه و خیرخواهانه اظهار نظر می کنند دچار محدودیت شوند و منافعشان را از دست بدهند و یا به روشهای گوناگون از گردونه حذف شوند.

بخدا ما اساتید و کارشناسان ماهر و منصف در کشورکم نداریم اما چرا شرایط به گونه ای شده است که همین اساتید و کارشناسان از ترس ملاحظات معیشتی و امنیتی حاضر به بیان واقعیات نیستند؟

قمشی اضافه کرد: فلان استاد خوب و متعهد به جلسه بررسی مسائل انتقال بین حوضه ای دعوت می شود و در جواب می گوید "من اعتقاد راسخ دارم که انتقال آب بین حوضه ای صد در صد اشتباه است اما با عرض شرمندگی نمی توانم این نظر را در جلسه اعلام کنم و وارد مباحثات شوم". (چون نمی خواهند در لیست سیاه وزارت نیرو قرار گیرند و از پروژه های تحقیقاتی محروم شوند)

فلان کارشناس خبره در وزارت نیرو می گوید بسیاری از کارشناسان وزارت نیرو می دانند که طرح های انتقال آب بین حوضه ای اشتباه است. می دانند که کارون کشش طرح های انتقال های آب جدید را ندارد اما نمی خواهند مسئولیت و کار و معیشتشان را به خطر بیاندازند.

فلان مسئول، جلسه سخنرانی "بررسی طرح های انتقال بین حوضه ای" را کنسل می کند می گوید نمی خواهم خود را با وزارت نیرو درگیر نمایم.

این ملاحظات است که کشور را به قهقرا می برد. که کشور را نابود خواهد کرد. که ما را از خودمان نا امید می کند. 

مگر نه این است که همه برنامه های توسعه ای در بخش کشاورزی و صنعت و سد سازی و شهرسازی با مطالعات جامع کارشناسی باید انجام شوند. پس چطور می شود که بعد از انجام کار متوجه می شویم که آب نداریم و محیط زیست نابود شده و با بحران آب مواجه شده ایم.

وقتی ده میلیون نفر از جمعیت کشور بخاطر مطالعات و یا سیاست های غلط مدیریت منابع آب درگیر گرد و غبار می شوند، وقتی دریاچه ارومیه خشک می شود، وقتی هورالعظیم خشک می شود، وقتی زاینده رود خشک می شود وقتی سد گتوند دچار مشکل شوری می شود، چرا کسی مورد سوال قرار نمی گیرد؟ چرا در این مملکت کسی سراغ مقصر نمی گردد؟ چرا کسی با کسی کاری ندارد؟ 

می دانید چرا؟ چون در اکثر پروژه هایی که  این نتیجه را سبب شده اند مجری و کارفرما و مشاور و ناظر و پیمانکار همه به شکلی به هم گره خورده اند و لذا خودمان نمی توانیم از خودمان شکایت کنیم و این است که دود همه این نابسامانی ها تنها در چشم مردم محروم خواهد رفت و ضرر آن بر بودجه کشور تحمیل خواهد شد.

همکاران عزیز ما باید در مدیریت منابع و مصارف آب شیرین دست به یک جراحی عمیق بزنیم. ما برای مصالح کشورمان و آیندگان ناچاریم در این مقطع تصمیمات مهم اتخاذ کنیم. 

مسئله ابتدایی مهم این است که با توجه به ملاک های علمی موجود و شرایط کشورمان، چه مقدار از آورد تاریخی آبهای سطحی و زیرزمینی را می توانیم برای امور توسعه ای (شرب و بهداشت، صنعت و کشاورزی و آبزی پروری) به کار گیریم.

برای این کار اگر آورد 62 ساله کارون بزرگ را به عنوان یک نمونه ملاک قرار دهیم نتیجه خواهیم گرفت که در نظر گرفتن متوسط آورد بلند مدت که تا کنون ملاک عمل بوده است ما را دچار بحران نموده و مخاطرات زیست محیطی بسیاری را دامن زده است.

پیشنهادم این است که در کشور 60 درصد متوسط آورد بلند مدت که احتمال وقوع آن در دوره آماری 87 درصد خواهد بود برای امور توسعه ای (شرب و بهداشت، صنعت و کشاورزی و آبزی پروری) ملاک عمل قرار گیرد و مازاد آن که 40 درصد آورد تاریخی رودخانه است و ریسک بیشتری نیز دارد برای مصارف زیست محیطی در بستر رودخانه ها و یا برای تامین نیاز تالاب ها باقی بمانند.

با این تغییر در برنامه ریزی ما می توانیم رفته رفته مشکلات حادث شده را کاهش داده و شرایط بحرانی رودخانه ها را به وضعیت مطلوب نزدیک نماییم.

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار