بیابان زایی یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی کشور است که در خلال سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی به ابعاد نگران کنندهای رسیده است.
بیابانزایی یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی کشور است که در خلال سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی به ابعاد نگران کنندهای رسیده است. ایران ۱.۲ درصد از خشکیهای جهان و ۳.۰۸ درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است. حدود ۶۱ درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که ۳.۱ برابر درصد جهانی (۱۹.۶ درصد) است.
به موازات تخریب منابع طبیعی ناشی از افزایش نیازها بدون توجه به محدودیتهای سرزمین، ظرفیت نگهداشت این مناطق برای تامین نیازها به شدت تنزل خواهد کرد که در صورت عدم اتخاذ سیاستها و برنامههای مناسب جمعیتی، این فرآیند میتواند به از همگسیختگی اجتماعی و عدم تامین نیازهای غذایی منتهی شود. پناهندگان زیست محیطی متاثر از عدم تعادل رابطه بین جمعیت و منابع است و به گسترش حاشیهنشینی منجر میشود؛ پدیدهای که در حال حاضر در بسیاری از کشورها از جمله ایران مشهود است.
بیابانزایی نگرانکننده در ایران
بیابانزایی یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی کشور است که در خلال سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی به ابعاد نگران کنندهای رسیده است. ایران ۱.۲ درصد از خشکیهای جهان و ۳.۰۸ درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است. حدود ۶۱ درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که ۳.۱ برابر درصد جهانی (۱۹.۶ درصد) است.
اگرچه ۳۲.۵ میلیون هکتار از اراضی کشور در وضعیت بیابانی قرار دارد، اما در تقسیمبندیهای اکوسیستمی، ۴۳.۷ میلیون هکتار آن در زمره اکوسیستم بیابانی است. حدود ۲۰ میلیون هکتار از اکوسیستم بیابان تحت تاثیر فرسایش بادی است. از این سطح ۶.۴ میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی قرار دارد که در ۱۸۲ منطقه، ۹۷ شهرستان و ۱۸ استان کشور پراکنده است.
بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل میدهد
چنین شرایطی باعث شده که بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند. در حال حاضر سرانه بیابان در کشور ۰.۵ هکتار است، در حالی که سرانه جهانی آن ۰.۲۲ هکتار است.
در مناطق خشک و فراخشک ایران با توجه به شرایط اقلیمی همچنین عوامل انسانی از قبیل افزایش جمعیت، چرای مفرط، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی آبهای زیرزمینی از طریق پسابهای صنعتی، شهری و کشاورزی، تغییر کاربری اراضی، مدیریت نامناسب مراتع و مدیریت غیراصولی اراضی کشاورزی، پدیده بیابانزایی رشد فزایندهای دارد.
بر اساس کتاب تحولات جمعیت در ایران یکی از اهداف سیاستهای کلی جمعیت، بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت، متناسب با ظرفیت زیستی با تاکید بر تامین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیتی است. بر اساس آمار و اطلاعات موجود، وضعیت شرایط اقلیمی در ایران نه تنها شرایط مناسبی ندارد بلکه در برخی از زمینهها از جمله منابع آبی و میزان استفاده از منابع طبیعی، در شرایط بحرانی قرار گرفته است. توجه به استفاده بهینه از منابع و پیشگیری از استفاده از بیرویه این منابع بایستی در لیست اولویتهای برنامه توسعه سیاستهای جمعیتی قرار گیرند.
/ایسنا