امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
عصر ایران؛ نهال موسوی - در چند روز گذشته که تمام علاقمندان سینمای جهان نگاهشان به جشنواره کن و اتفاقات آنجاست، 3 تشکل "کانون کارگردانان سینمای ایران" ، "جامعه صنفی تهیهکنندگان سینما" و "شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران" هر کدام با بیانیهای از رئیس سازمان سینمایی درخواست ادغام جشنوارههای ملی و بین المللی فجر را داشتهاند.
در بیانیه کانون کارگردانان ذکر شده است: «به نظر میرسد جشنواره جهانى فعلى در راستاى تفکرى است که قصد دارد بازار جهانى تنها با بخشی خاص و محدود از سینمای ایران مرتبط باشد»جامعه صنفی تهیه کنندگان هم اعلام کردند که از خواست معقول و مشروع شورای محترم و مرکزی کانون کارگردانان حمایت قاطع می کنند.
شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران نیز اعتقاد دارد: برگزاری مستقل این جشنواره به شیوه معمول چند دوره اخیر به جز اتلاف هزینه های سنگین و زائد و ایجاد انحصارگرایی و رانت برای مجموعه ای خاص نتیجه ثمربخشی نداشته و نخواهد داشت.
درخواست ادغام جشنواره جهانی و جشنواره ملی فجر نشان از نارضایتی دارد که به نحوه برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر وارد است، جشنواره ای که در رسانه ها به جشنواره محفلی دبیر و دوستانش از آن نام برده شده است و گویا فرصتی را که باید این رخداد بین المللی در اختیار همه ظرفیتهای سینمای ایران قرار دهد را فقط محدود به دایره خاصی از اطرافیان دبیر جشنواره کرده است.
ژان میشل فرودون منتقد فرانسوی و سردبیر سابق مجله «کایه دو سینما» که در سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر (سال گذشته) حضور یافته بود گفت: «خوشحالم که در این دوره از جشنواره حضور دارم و می توانم دوستان ایرانی خود را ببینم اما تنها چیزی که خیلی من را در این جشنواره متاسف کرد این است که بین جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر فاصله زمانی وجود دارد و این دو جشنواره در کنار هم برگزار نمی شود.
در واقع من به ایران آمده ام که فیلم های ایرانی را ببینم زیرا فیلم های خارجی را که می شود در جشنواره های مختلفی که در سراسر دنیا برگزار می شود، دید. فکر می کنم بخش ملی جشنواره فیلم فجر از اهمیت بسیاری برخوردار است و بسیاری از مهمانان آمده اند که آثار سینمای ایران را هم ببینند.»
حال که چند هفته از اتمام جشنواره جهانی گذشته، جدای از فیلم های خارجی که همگی در جشنواره های دیگری در دنیا نمایش داده شده بودند بزرگترین نقدی که می توان به این جشنواره وارد کرد دریغ کردن فرصتی برای نمایش استعدادهای جوان و مستقل سینمای ایران است.
انتقاد به بسته شدن درها به روی فیلمهای مستقلی است که اتفاقا شاید تنها راه به چشم آمدنشان درجایی مانند جشنواره جهانی باشد، مانند تمام جشنواره های دنیا که اولویت کشف استعداد دارند جشنواره جهانی فیلم فجر هم باید چنین رویکردی را داشته باشد.
گویا در جشنواره جهانی یا باید لابی خوبی داشته باشی یا اینکه در فیلم چهره های باشند که بتوانند با آنان تبلیغاتی پر سر و صدا راه بیاندازند والا جایی برای فیلم های ایرانی نیست، به عبارتی ساده تر هر فیلمی که امکان شوآف بیشتری داشته باشد از شانس بیشتری برخوردار است حتی اگر یک کمدی معمولی و تکراری باشد.
اگر جشنواره خصوصی بود و هیچ هزینه ای از دولت دریافت نکرده بود جای هیچ حرف و حدیثی نبود زیرا که در آنصورت سیاست برگزارکنندهگان جشنواره مطابق میلشان هر گونه که میخواستند میتوانست باشد اما وقتی که این جشنواره دولتی و با تکیه بر بودجه بیت المال برگزار می شود دیگر نمی توان فقط سلیقه شخصی یک نفر یا چند نفر از همراهان او را مد نظر قرار داد.
آفت دیگر انحصاری شدن جشنواره توسط افرادی است که سالهای سال تمام کارهایی که قرار بود انجام دهند را انجام داده اند و دیگر فقط تکرار مکررات می کنند. یک اقدام جدید یا نوآوری جشنواره جهانی فیلم فجر را نام ببرید، پیدا نمی شود. نمی خواهیم مته به خشخاش بگذاریم ولی برای هر شخص مرتبط با سینمای ایران روابط و ساز و کار این جشنواره با یک نگاه ساده قابل تشخیص است.
از عجایب دیگر این جشنواره می توان به موردی مشخص اشاره کرد که جای سوال است، انتخاب فیلم هایی که به جشنواره ملی ارائه شده اند ولی درآنجا پذیرفته نشده اند ولی در جشنواره جهانی انتخاب شده و جایزه هم گرفته اند.
انتخاب فیلمها هیچ اشکالی ندارد و هر هئیت انتخابی سلیقه یا سیاست های خود را دارد ولی این پراکندگی و دوری فیلمهای جشنواره ملی و جهانی باعث افتراق و جدایی در کلیت سینمای ایران خواهد شد.
هر فیلمی که در بخش ملی انتخاب نشده را می گویند به جشنواره جهانی می دهیم و وقتی در آنجا انتخاب می شود انگار دهن کجی به جشنواره ملی شده است، یک تناقض و دوگانگی عجیب در این اتفاق است چون اگر فیلم در حد انتخاب برای جشنواره ملی نبوده است چطور در جشنواره جهانی انتخاب می شود تا با محصولاتی از سینمای جهان رقابت کند؟ و اگر فیلم تا این حد ارزشمند بوده که در جشنواره بین المللی باید باشد پس هیئت انتخاب جشنواره ملی چرا آنرا کنار گذاشته است؟ در هر حال جواب تمام این پرسشها فقط متوجه رئیس سازمان سینمایی و سیاست های یک بام و 2 هوای آن سازمان است که معمولا سعی دارند با سکوت و بی اعتنایی آنرا مشمول گذشت زمان و فراموشی کنند.