شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۹۰۹۷
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۵

شوشان – آرش قلعه گلاب :

 خبرنگار: باعث افتخار است امروز در کنار شما هستیم. از این که به ما برای این گفت‌و‌گو وقت دادید متشکریم. لطف کنید و خودتان را معرفی کنید.

کارگر: من یک کارگر هستم، همین حالا که دارم با شما صحبت می‌کنم هشتم گروی هشتادم است، همه‌ی هشت سال آینده‌ام را هم بدهکارم. فکر نمی‌کنم دیگر جای افتخاری برای شما در کنار خودم باقی گذاشته باشم. بهتر نبود برای افتخار کردن به خود با یک کارفرما مصاحبه می‌کردید؟

خبرنگار: می‌دانم که دل پردردی داری، به هر حال مشکلات در جامعه‌ی کارگری بسیار است و کسی هم منکرش نیست. باید به آینده چشم دوخت و به روزهای بهتر امیدوار بود. این طور نیست؟

کارگر: از دلداری‌ات ممنونم. ناامید هم نیستم. همیشه هم چشم به آینده‌ی بهتر داشته‌ام. ولی خود این آقای «آینده‌ی بهتر»یک روز برای پیام فرستاد که تا صدسال آینده زیاد به فکر دیدن آن نباشم. همه‌ی جلسات کاری و قرار و مدارهایش را هم با کارفرمایان هماهنگ کرده است.

خبرنگار: به هرحال تو تنها نیستی و جامعه‌ی کارگری را در کنار خود داری. شما می‌توانید با بودن در کنار هم پیگیر مطالبات خود باشید.

کارگر: ما همیشه پیگیر مطالبات مان هستیم. هرروز دارید به چشم خودتان می‌بینید که مطالبات مان را پیگیر هستیم و ناامید هم نیستیم ولی همین رسیدن به خط فقر هم برای ما کارگران آرزویی دست نیافتنی ست.

خبرنگار: خوب شد از خط فقر گفتی، فکر می‌کنی اکنون در کجای این خط قرار داری؟

کارگر: در هیچ کجای آن. با این حقوقی که من هر ماه دریافت می‌کنم، اصلن شاخص خط فقری نمی‌شود برایش متصور بود.

خبرنگار: پس شاخص شما در این میان چیست؟

کارگر: خط مرگ.

خبرنگار: بالاخره باید فاصله‌یی با خط فقر در شرایط فعلی داشته باشید. نمی‌شود گفت اصلن خط فقری وجود ندارد.

کارگر: اگر همین جایی که من و شما نشسته‌ایم را خط فقر تصور کنی، خط فقر ما کارگران درست جایی قرار دارد که میلیاردها دلار طلای سیاه در آن جا انباشته شده است.

خبرنگار: با این حساب شما خیلی ثروتمندید.

کارگر: گفتم خط فقرمان آن‌جاست نگفتم آن همه طلای سیاه مال ماست.

خبرنگار: پس شما آن جا چکار می‌کنید؟

کارگر: از همان جایی که خط فقرمان است، طلای سیاه را پمپاژ می‌کنیم به اتوبان‌های شمال تهران تا همان‌هایی که در شمال خط فقر قرار دارند وقتی عصر شد با پورشه و بنز و لکسوس شان بیایند دور دور.

خبرنگار: واقعن نمی دونم چی بگم.

کارگر: نمی‌خواد چیزی بگی. همین‌هایی رو که من گفتم برو چاپ کن

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار