به یاد دزدهای قدیم که اندک معرفتی داشتند

شوشان - نوید قائدی :

بسیاری از دزدهای نسل قدیم همین ایران خودمان رگه‌هایی از غیرت و جوانمردی در وجودشان بود؛ و تقریباً اکثرشان از شدت فقر و نداری بود که دست به دزدی و حرامی می‌زدند و اگر احساس می‌کردند باید جایی به کسی چیزی کمک کنند دریغ نداشتند و از مال دزدی کمک و مساعدت می‌کردند. البته قصد حمایت از دزد و حرامی‌ها را ندارم چون این حرکت با هر میل و انگیزه‌ای که باشد را باید تقبیح کرد؛ اما غرض من درجه غیرت و جوانمردی دزدها و میل و هدف آنان یا به‌نوعی انگیز آنان است.

قدیم کم داشتیم دزدهای که به مال ملت بزنند و از بیخ و بن درو کنند و بعد به ریش ملت بخندند. آن‌هم نه باانگیزه رفع جوع و گرسنگی بلکه از سر هاری و استغنا و به دلیلی که برای من هنوز مشخص نیست؟ که شیطان رجیم درون آنان چگونه آن‌ها را فریفته که مثل و مانندی تا حال نداشته‌اند. کسانی که مال مردم را در ابعاد میلیاردها به جیب می‌زنند و راست‌راست در خیابان‌ها قدم می‌گذراند و هر جا لازم باشد دم از انسانیت و مهر و محبت و کمک به هم نوع می‌زنند و گاهی در صفوف اول نماز هستند و بوده‌اند کسانی که جای مهر بر پیشانی داشتند و چفیه به گردن می‌آویختند.

قصه پردردی است که مردمی مظلوم و رنج‌دیده و فقیر و به قول امام خمینی (قدس) پابرهنه‌ها به پا خواستند تا بساط بی‌عدالتی و مال ملت خوری را از بیخ و بن برکنند اما اسیر مشی و منش کسانی شدند که روی خیلی از دزدهای قدیم را سفید کردند و در تاریخ ایران رکوردهایی ثبت کردند که تا سال‌ها بی‌رقیب خواهند ماند؛ اما آیا به‌راستی شیطان درون این حرامی‌ها با بقیه شیاطین فرق داشته و پرزورتر بوده‌اند که این‌چنین آن‌ها را فریب دادند؟ ایراد کار کجاست که کشوری بااین‌همه غرق بودن در ذکر و دعا و موعظه این‌چنین اتفاق‌هایی درونش می‌افتد؟ جایی از کار می‌لنگد که خیلی‌ها این‌چنین از رگ غیرت و جوانمردی دور شده‌اند و به جان ملت افتاده‌اند و خون ملت را در شیشه کرده‌اند. در همین قضایای اخیر که مردم گرفتار بالا رفتن سرسام‌آور قیمت‌ها هستند دیدید افرادی را که از این فرصت استفاده کرده و با دلارهای دولتی جنس‌های باقیمت دلار آزاد به خورد مردم دادند. یا بودند کسانی را که دلار را گرفتند و هیچ ندادند. یا بودند کسانی که با ایجاد التهاب در بازار قیمت‌ها شبانه بالا و پایین بردند و مردم زیادی را به خاک سیاه نشاندند. یا خیلی از افراد درون سازمان دولتی که با این افراد خبیث و از خدا بی‌خبر همراه و شریک جرم شدند و به جان ملت افتادند.

به نظر شما به‌راستی در این کشور چه اتفاق و رویدادهای اجتماعی رخ‌داده که دزدها تغییر رویه داده‌اند؟ این‌چنین بی‌رحم و بی‌مروت شده‌اند که از دارو و دوار و درمان و خوراک یومیه مردم هم نمی‌گذرند. بیایید یک‌بار برای همیشه بر این مقوله تمرکز کنیم و به بررسی علل و ریشه‌های این درد فراگیر که مثل خوره به جان این ملت و کشور افتاده بپردازیم تا ریشه‌های کار مشخص شود تا شاید بتوان علاجی برای آن یافت؛ که اگر این‌چنین نشود فردا خیلی دیر خواهد بود. کلی‌گویی فایده ندارد که بردند و خوردند و راه چاره‌ای نیست؛ که البته هست چون در دنیا مصادیق برچیدن این ریشه‌های فساد تجربه‌های ثابت‌شده‌ای دارد. نکته مهم حساس شدن و پیگیری و مطالبه عمومی مردمی است که باید در تمامی زمینه‌ها روشنگری عام باشد و مانند انرژی جنبشی مولکولی فراگیر همه را حساس و پیگیر نماید تا کار به سرانجام برسد مگر نه از دست یک نفر و دو نفر و یک رسانه کاری ساخته نیست.