امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - علی عبدالخانی / قسمت دوم :
1) چرا مناطق محروم در شعاع دیدِ مدیر ورزش و جوانان قرار نمی گیرند ؟! یکی از پیشکسوتان فوتبال و مسئول سابق ورزش محلات اهواز تعریف می کرد: "اداره ورزش
و جوانان بعنوان متولی ورزش و اماکن ورزشی همواره در برابر مردم (کم یا زیاد و متناسب
با شرایط و امکانات ) مسئولیت پذیر بوده اما در این دوره ی مدیریتی، چیزی بنام مسئولیت
پذیری که در قالب توزیع عادلانه ی فرصتها و امکانات تجلی پیدا می کند، در اداره ی ورزش
و جوانان خوزستان دیده نمی شود و انگار همه چیز با معیار علایق و سلایق سنجیده می شود.
همه ساله وزارت ورزش وسایل و تجهیزات کمکی و حمایتی خود را به اداره ی کل ارسال و مناطقی
مثل رفیش آباد، کمپلو، لشکر آباد، الهادی به وسایل کمکورزشی همچون توپ، تور، لباس
و... دست می یافتند اما در سال جاری دریافتی مناطق محروم (فوق) از کمکها صفر بوده است.
این در حالی است که برخی مناطق در شهرهای دور و نزدیک استان از لطف این اداره و مدیر
کل آن بی نصیب نمانده اند..." همانطور که می بینید وضعیت اداره ی ورزش و جوانان بدون شرح تر از آن است که
بشود در باره آن چیزی نوشت، با این وجود تنها از مدیر این اداره ی مهم و نمایندگان
حامی ایشان می پرسیم که آیا وزارت متبوع دستور اعمال سلیقه و محروم کردن عده ای از
شهروندان و بهره مند کردن عده ای دیگر را صادر کرده یا اینکه این شیوه از تعامل دوگانه
اختصاص به شخص شما دارد؟ آیا نمایندگان مردم راضی هستند که عده ای از جوانان و نوجوانان
صدرصد محروم جامعه توسط اداره ای که باید حامی آنها باشد، اینگونه تنبیه و از ابتدایی
ترین امکاناتشان محروم شوند؟ بنا به اهمیت موضوع ورزش و جوانان، در قسمتهای بعدی این
نوشتار، بخش دیگری از اظهارات این پیش کسوت دلسوخته، تقدیم خوانندگان خواهد شد.
2) می دانیم سرانه ی نرمال و تعریف شده ی فضاهای ورزشی برای هر نفر باید دو و نیم متر باشد که این سرانه در اهواز ۲۳ سانتی متر یعنی کمتر از یک دهم و در خوزستان ۳۰ سانتی متر است. تصور کنید اگر فضاهای مجهز ورزشی اهواز ۱۰۰۰ درصد رشد کند، هنوز نتوانسته ایم به حد نرمال یعنی دو و نیم متر برای هر نفر برسیم و با نحوه ی مدیریت و نگاه موجود مگر می توان شاهد بهبود این وضعیت بود. یکی از شاخص های ارزبابی عملکرد یک مدیر نحوه سخن و شیوه ی اظهارات ایشان یا نزدیکی و دوری ایشان به نماینده و استاندار نیست بلکه بررسی این سرانه است که اگر در دوره مدیریت یک شخص رشد مثبت داشته، قطعا عملکرد مدیر مثبت بوده و اگر رشدی نداشته، عملکرد آن مدیر منفی است. آیا مدیر فعلی ورزش و جوانان قادر به نزدیک کردن فاصله ی فضاهای ورزشی موجود در اهواز با بخشی از اندازه ی استاندارد یعنی دو و نیم متر به ازای هر نفر بوده است یا خیر؟!... "
همانطور که می بینیم، سئوال این پیشکسوت ورزشی سئوالی کاملاً اساسی و مرتبط
به حقوق ورزشی تک تک شهروندان است. شاید گفته شود که محروم کردن بخشی از شهروندان از
سهمیه های مرسوم و حمایت های سالانه ی ورزشی امری گسترده و دربرگیرنده همه ی مردم نیست
و تنها مناطق محروم اهواز را در بر گیرد، با این فرض ناصحیح می دانیم که سرانه ی فضاهای
ورزشی موضوعی عام و فراگیر و نشان دهنده ی تدبیر و توان مدیریتی مدیر ورزش و جوانان
از یک سو و قدرت تاثیرگذاری نمایندگان اهواز از دیگر سو دارد که در کمال تاسف باید
اعلام کرد، اهواز و خوزستان در این زمینه پیشرفت ملحوظی نداشته اند. حق این است که
مطالبه ی نمایندگان استان در حد و اندازه ی توسعه فضاهای ورزشی و خارج کردن شهر و استان
از محرومیتهای فراوان در این زمینه باشد. دفاتر نمایندگان ما باید محل هماهنگی جهت
افتتاح فضاهای ورزشی جدید یا ساماندهی فضاهای قدیمی و فرسوده باشند، نه اینکه آن دفاتر
به محل نگهداری مقداری توپ و لباس ورزشی که اتفاقاً از سهم مناطق محروم کسر گردیده
و به این اماکن منتقل شده است، تبدیل شوند.
نمایندگان بهتر از هر شخص دیگری می دانند که امید مردم به آنها در کمترین حد
تصور قرار دارد و همگان تصدیق می کنند که خوزستان و خصوصاً اهواز ضعیفترین فصل کتاب
نمایندگان ادوار پس از انقلاب را در این دوره می خوانند. آری، امید و انتظار مردم از
نماینده های شهرشان در بسیاری از زمینه ها بویژه در موضوعی مثل ورزش به صفر رسیده است،
با این وجود باید ببینیم نمایندگان ما در این یک سال باقیمانده حاضر به استقرار و ایستادن
در سمت و سوی مردم هستند یا در این یک سال نیز به مسیر کمافی السابقشان در کنار این
مسئول و فلان مدیر از جمله مسئول ورزش خواهد گذشت. همه دلایل و قرائن در دوره ی مدیر
فعلی ورزش استان دال بر سکوت نمایندگان در برابر عملکرد اداره ی کل ورزش و جوانان است
وگرنه چرا در امور پیش پا افتاده و کم ارزش همچون توزیع امکانات و تجهیزات ورزشی باید
شاهد تبعیض آشکار میان برخی مناطق و شهرها باشیم؟ مگر مبنای توزیع فرصتها و تجهیزات
امری شخصی و سلیقه ای است یا آنکه وزارت مربوطه خط الرسم معینی را تعیین کرده است؟
آیا نمایندگان نظارت حداقلی در این زمینه داشته اند؟ چرا ارتقای شاخص فضاهای ورزشی
در حد مرگباری ( حداقل در مناطق محروم اهواز ) متوقف شده باشد؟
چرا عده ای از جوانان از ابتدایی ترین حقوق خود یعنی توپ و لباس و تور و امثال
اینها محروم می شوند؟ چنانچه وزارت متبوع چنین مساعدت هایی را جهت ترویج ورزش و کمک
به ورزش محلات ارسال می کند چگونه است که آن حمایت ها به دست صاحبان اصلی آنها نمی رسد
و سر از جاهایی دیگر!!! در می آورد؟ و در پایان این خطاب متوجه نمایندگان اهواز است:
▫ " عالیجنابان
خوش بیان، اندیشمند، محبوب و احتمالاً دلسوز !! : مگر ورزش محلات چه دارد که چشمتان
بدنبال توپ و تور و اندک لباسهای ورزشی آنهاست؟ "
انسان حیرت زده می شود، " وقتی دست اندرکاران از این اقلام که عادتاً کم
اهمیت به شمار می روند، نمی گذرند چگونه می توان به صحت و دقت در جذب اعتبارات کلان
و هزینه کردن درست و توزیع عادلانه ی آنها امیدوار بود "؟ این معادله بسیار تناقض
آمیز است.
این سخن ادامه دارد...