شوشان- علی حسنی پور
دیدار رهبر انقلاب با مسئولان نظام و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، در 27 آذر سال 95، حاوی نکات آموزنده و اساسی در آگاهی از برخی توطئههای پنهان حاکم بر منطقه اسلام بود.
رهبر انقلاب در جریان این دیدار در قسمتی از سخنان خود، با اشاره به اوضاع حساس فعلی منطقه و حاکمیت دو اراده متقابل وحدت و اراده تفرقه، تنها راه نجات را تکیه بر قرآن و تعالیم پیامبر اعظم عنوان کردند و این کلید اساسی را به عنوان دارویی وحدت بخش در نجات از محنتهای دنیای اسلام نامیدند.
رهبری در ادامه با اشاره به حمله و کشتار مسلمانان میانمار و رویارویی مسلمانان منطقه بسیار مهم غرب آسیا، این ظلم و ستم را از نتایج توطئههای تفرقه انگیز مستکبران دانستند. توطئهای که در این روزگار با دو ابزار شیعه انگلیسی و سنّی آمریکایی مانند دو لبه یک قیچی سرگرم آتش افروزی و اختلاف افکنی میان مسلمانان است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به رویارویی اراده شیطانی تفرقه با اراده عزتبخش وحدت فرمودند: سیاست قدیمی انگلیسی ها مبنی بر تفرقه بینداز و آقایی کن، در دستور کار جدی دشمنان اسلام قرار دارد.
تشیع انگلیسی" یا " شیعه لندنی"؛ اصطلاحی که مدتی است بر سر زبانها افتاده است. پس از "اسلام آمریکایی" که امام خمینی (ره) در برابر اسلام ناب محمدی تبیین کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام "تشیع انگلیسی" پرده برداشتند. تشیعی که از لندن و با حمایت سرویس اطلاعاتی این کشور حمایت و ترویج میشود تا محصول "تفرقه" را در کشورهای اسلامی برداشت کند. تشیعی که با هزینههای سنگین تبلیغاتی تمام توان خود را برای پیوند "شیعه" با خشونت و قرار دادن آن در مقابل سایر فِرَق اسلامی تجمیع کرده است.
جریان موسوم به تشیع انگلیسی میکوشد اولا جاذبههای تشیع را به دافعه تبدیل کند و با ارائه چهرهای متفاوت و زشت از تشیع در منظر جهانیان، مانعی در مقابل نفوذ تفکر انقلاب اسلامی ایران به وجود آورد. در ثانی از درون مذهب به مقابله و ایستادگی در برابر تشیع اصیل بپردازند و با این مبارزه درون مذهبی، در قدمهای شیعیان تزلزل به وجود آورده و آنها را از آرمانها و شعارهای والای تشیع دور سازد.»
خطری که تشیع را از درون تهدید می کند خطر ” تقابل تشیع با تشیع” است. این خطر از شگردهای استعمار پیر انگلیس است که در فرقه سازی ید طولانی دارد.
در کشورهای مهمی مثل مصر، عراق و دیگر کشورهای منطقه همچون ایران، فرقه هایی را می بینیم که توسط انگلیس تاسیس و مهندسی شدند.»
رهبر معظم انقلاب در موارد و مناسبتهای مختلف نیز بر کلید واژههای "تسنن آمریکایی" و "تشیع انگلیسی" تأکید داشتهاند.
در آخرین مورد نیز ایشان در سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در بیاناتشان در حرم مطهر امام بار دیگر ضمن تبیین اختلاف افکنی آمریکا در میان شیعه و سنی تصریح کردند: "به این هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورند. آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود به دنیا، اینها مثل هم هستند. هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند."
در هفته وحدت سال 92، امام خامنهای نیز نسبت به تشیع مرتبط با انگلیس و تسنن مزدور آمریکا هشدار دادند. رهبر انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند.
تشیع انگلیسی، شعبهای از "اسلام آمریکایی" است؛ فرقهای که با شهادت و جهاد نسبتی ندارد. بیخطر برای طاغوت و ظالمین و از کنار آمریکا و اسرائیل نیز با سکوت عبور میکند. "شیعه انگلیسی" ترجیح میدهد بر پیکر خونین امام حسین (ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود.
تشیع انگلیسی هدفش حرکت در مسیر اصلاح دین رسول خدا نیست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکید دارد. "تکفیر" میکند. ناسزا میگوید. به مقدسات سایر مسلمانان توهین میکند و به تنها حکومت شیعی جهان میتازد.
رهبر انقلاب بر اصلی و فرعی کردن دشمنان تأکید فراوان داشته و دارند. تشیع انگلیسی دشمن فرعی نیست. نقشه همان دشمنان اصلی است؛ توطئه شومی که یک شاخهاش در لباس داعش سر برآورده است، شاخهای در هیبت "وهابیت و جاهلیت"، شعبهای هم در لباس "بهائیت" مُتِهَتِک به احکام و اصول اسلامی. "تشیع انگلیسی"، شیعه را خونریز و غیرعقلانی و افراطی نشان میدهد؛ حال آنکه امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) مظهر عقلانیت و عدالت هستند.
تیغ شیعه در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام از نیام بیرون میآمد؛ و میآید. شیعه انگلیسی تیغ بر روی برادر مسلمان خود میکشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع میکند. شیعه انگلیسی، در یک کلام "بیخاصیت" است.
یکی از ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع به زمانی بازمیگردد که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت میدادند.
دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از مراجع شیعه شد و با بهرهگیری از از محبوبیت آنها در اروپا، بستر پرورش طلبههای جوان با گرایشهای ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کردند.
این پرورش "روحانی لندنی" ادامه پیدا کرد تا امروز به مرحله معرفی "مرجعیت انگلیسی" رسید و مراجعی از خاندانهای شناختهشده، متأسفانه در مسیر طراحی شده MI6، تا مرحله زیرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامی، مراجع گرانقدر شیعه و ولایت فقیه و ... پیش رفتهاند. اسلام و تشیع مورد نظر این افراد، نه کاری به سلطهگری آمریکا دارد و نه مشکلی با اشغالگری رژیم اسرائیل. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظیفه خود میداند و نه نسبت به داعش حساسیتی نشان میدهند؛ انگلیسی که به تعبیر امام خمینی(ره) خبیثتر از آمریکا و شوروی است و آمریکا را به آزادی بیان میستایند و علنا اعلام میدارند که ما را با کار آمریکا و انگلیس و اسرائیل چه کار است.
روحانیون مورد حمایت انگلیس در این شبکهها - متشکل از مراکز فرهنگی، حوزههای علمیه و شبکههای ماهوارهای - با ترویج افکار و اعتقادات افراطی از یکسو شیعیان را به لعن و برائت از اهل سنت دعوت و تشویق میکنند و از سوی دیگر مجاهدان شیعه در مبارزه با تروریستهای تکفیری را با زشتترین الفاظ خطاب میکنند تا از این منظر نیز تشیع انگلیسی گزندی را متوجه تروریستهای مورد حمایت غرب و در صدر آن انگلیس نسازد.
"تشیع انگلیسی" اصولا و در راستای اجرای دستورات تفرقهافکنانه انگلیس، مناسبتی با وحدت اسلامی در برابر استکبار جهانی ندارد؛ چه اینکه خود نیز در دامان استکبار جا خوش کرده است. هواداران فریبخورده و سادهدل - و بعضا مغرض - این جریان، در اوج تلاشهای جمهوری اسلامی برای خاموش کردن فتنه جنگ شیعه - سنی، در هفته وحدت، مراسم و راهپیماییهایی تحت عنوان هفته برائت - از اهل تسنن - برگزار میکنند تا آتش اختلافات شعلهور باقی بماند؛ در حالیکه بنابر تأکید مؤکد جمیع مراجع عظام در قم و نجف، لعن و توهین به مقدسات اهل تسنن از جمله خلفای و همسر پیامبر اسلام (ص) حرام است.
امروز انگلیس تمام تجربیات تاریخی خود را بکار گرفته است تا با اختلافات تازه، انتقام خود را از جبهه مقاومت در برابر استعمار بگیرد. انتقامی که با شهادت میرزای شیرازی نتوانست دل این جبهه را آرام کند و داغ فتوای تحریم تنباکو را با ایجاد اختلاف در فتاوای ضد استعماری نظیر تحریم قمهزنی و لعن و امثالهم جبران کند.
اما تشیعی که مظهر عقلانیت و آگاهی و ایستادگی در برابر ذلت و ظلم است، با ضدتبلیغ این گروه کوچک اما با شبکه گسترده رسانهای، به عنوان جریانی کمخرد، عصبانی و خشن معرفی میشوند. مصداق این تبلیغ را میتوان با جستجوی ساده عبارت "Shia Muslim" مشاهده کرد که تصاویری که موتورهای جستجو برای عبارت "مسلمان شیعه" پیشنهاد میدهند، عمدتا عکسهای مراسم قمهزنی و مشابه آن است. تغییر چهره "تشیع" از عقلانیت به کمخردی و خشونت از جمله کارکردهای "تشیع لندنی" است.