مدیریت حلقه مفقوده

شوشان – صباح مزبان پور :

مدیریت را ، به کارگیری علم و هنر در هماهنگی و هدایت منابع مالی یا انسانی و یا هردو ، در رسیدن به هدف سازمان با حداکثر کارایی تعریف کرده اند.

امروزه احساس نیاز به مدیران توانمند در همه سازمان ها به شدت احساس می شود.

مدیرانی لائق و کاردان که بتوان سازمان های تابعه خود را در این دریای متلاطم و طوفانی به وادی امان برساند.

محیط پیرامون سازمان های امروزی محیطی که به شدت در تکاپو و در حال تغییر است و در این جنب و جوش درنگ جایز نیست و سازمانی موفق خواهد بود که مدیری توانا سکان هدایت و راهبری آن را در دست داشته باشد.

در این میان یکی از آفات تمامی جوامع بشری را می‌توان به‌کارگیری افراد نالایق و نداشتن مهارت کافی در زمینه مورد نظر عنوان نمود. اگر مدیران شایسته و تربیت یافته در رأس سازمان‌ها قرارگیرند، کیفیت فعالیت‌های سازمانی به طور فزاینده‌ای بهبود خواهد یافت زیرا مدیریت شایسته، محور اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت‌ها به شمار می‌آید.

بنابراین انتخاب و انتصاب افراد در رده‌های مختلف سازمانی باید بر اساس معیارها و ملاک‌هایی باشد تا افراد شایسته جهت تصدی پست‌های سازمانی انتخاب و به ‌کار گمارده شوند. معیار شناخت و ارزیابی مدیران توانمند را می‌توان در دو بخش انتخاب مدیران و صفات مدیران تعریف نمود. اگر چه خصوصیات  و معیارهای بخش انتخاب مدیران لازمه و جز صفات یک مدیر توانمند می‌باشد اما برای انتخاب و انتصاب یک مدیر، بایستی این ویژگی‌ها ملاک نظر قرار گیرد. بنابراین معیارهای انتخاب یک مدیر را می‌توان به عنوان شاخص‌های انتخابی مدیران کلان در نظر گرفت تا بر مبنای آن بتوانند یک مدیر لایق و شایسته برای زیر مجموعه خود انتخاب نمود.

معیارهای انتخاب یک مدیر به ترتیب اولویت عبارتند از:

الف – شاخص تشکیلاتی – سیاسی

ب-  شاخص ارزشی – عمومی

ج – شاخص شخصیتی

د-  شاخص تخصصی

الف – مولفه های شاخص تشکیلاتی – سیاسی :

ایمان تشکیلاتی

پیروی از خرد جمعی

شفافیت در مرام سیاسی – حزبی

سوابق مناسب حزبی موثر

اعتدال گرایی توسعه طلب

فعالیت های تاثیرگذار و کمک به حزب

ب- مولفه های شاخص ارزشی – اخلاقی :

ایمان و اعتقادات

رعایت اصول و موازین شرعی

ولایت مداری

صداقت و پاکدامنی

رازداری و حفظ‌ اسرار

عدم سوء پیشینه در فساد های اجتماعی و مالی

سعه صدر

امانتداری

ج – مولفه های شاخص شخصیتی

تحول خواه

خودانگیختگی

روحیه کار تیمی

تعهد در برابر هدف‌

تحلیل گر سیاسی اجتماعی

مثبت اندیشی و خوش بینی

خلاق

عملگرا

سخنور بودن

روحیه نقد سازنده و نقد پذیر

برخوردار از مهارت مذاکره و گفت و گو

د- مولفه های شاخص تخصصی

دارای مهارت های سه گانه مدیریتی ( فنی ، انسانی و ادارکی)

حسن سابقه در مدیریت

تجربه کاری و شغلی در حوزه مرتبط

سطح تحصیلات.

تحصیلات و رشته تخصصی  دانشگاهی مرتبط با سازمان و مدیریت.

نگاه نو و تخصصی علمی به آموزش و پرورش.

قدرت تصمیم گیری سازمانی.

آشنایی با تکنیک های حل مساله و مواجه با بحران در محیط سازمانی.

همگرایی سازمانی.

در سال های اخیر ما بیشتر شاهد انتصاب مدیران سیاسی بوده ایم تا مدیران اجرایی.

 انتصاب مدیران سیاسی هزینه های هنگفتی را برای یک سازمان به دنبال داشته است.

مدیران سیاسی که توسط لابی گری های سیاسی منصوب می شوند می بایست خواسته افرادی که در این انتصاب دخیل بودند را برآورده نماید؟ زیرا بقای این مدیر به میزان رضایت مندی افراد ذی نفوذی و حامیان سیاسی از ایشان بستگی دارد.

 ولی یک مدیر اجرایی که بر اساس ارائه یک برنامه  مدیریت سازمانی را برعهده می گیرد بقای خود را مرهون میزان موفقیت و عملکرد خوب خود نسبت به برنامه ارائه شده می داند لذا این مدیر هزینه هایی را که یک مدیر سیاسی برای بقا بر سازمان متحمل می کند نخواهد داشت.

حال باید دید که مدیران فعلی در چه سطحی قرار دارند؟میزان موفقیت در عملکردشان چقدر بوده است؟ آیا شاخصی برای بررسی میزان موفقیت این مدیران از سوی افراد بالا دست در نظر گرفته شده است؟

و در پایان چند در صد مدیران ما اجرایی هستند؟