اسم کتاب و کتابفروشی که میآید ناخودآگاه همه اهل کتاب کلانشهر اهواز و حتی خوزستان ذهنشان به کتاب فروشی رشد اهواز معطوف میشود.
در اهواز چهره شناخته شدهای است. اسم کتاب و کتابفروشی که میآید ناخودآگاه همه اهل کتاب کلانشهر اهواز و حتی استان خوزستان ذهنشان معطوف میشود به جوان بلندبالای خوشرو و خندهرویی به نام رضا مصیبی که از سال 1385 به عنوان کارشناس بخش ادبیات، هنر، فلسفه و... در کتابفروشی رشد اهواز مشغول به کار است.
متولد 1357 در اهواز و اصالتا اراکی است. متاهل است و خودش را خوزستانی میداند. دانشآموخته رشته علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در مقطع کارشناسی است. سیر مطالعه و کتابخوانی مصیبی متمرکز بر ادبیات، فلسفه، سینما و داستان است و در کنار اینها گوشه چشمی هم به اسطورهشناسی، علوم اجتماعی و صد البته علوم سیاسی دارد.
از بین نویسندگان خارجی به کافکا علاقه خاصی دارد و در همان ضمن کوندرا، کامو، داستایفسکی و در کل ادبیاتی که شاید بتوان اسمش را «ادبیات تلخ» گذاشت میخواند. همچنین از خواندن آثار نویسندگان ایرانی که عمدتا داستاننویس هستند از قبیل صادق هدایت، عباس معروفی، بهرام صادقی، صادق چوبک و رضا قاسمی غفلت نکرده است.
مصیبی دستی هم به قلم دارد و به گفته خودش یادداشتنویسی کرده؛ گو این که جایی آنها را به چاپ نرسانده است.
او در گفتوگو با ایسنا ـ منطقه خوزستان، گفت: من در رشته علوم سیاسی تحصیل کردهام اما با گذشت چهار سال تحصیلی و علیرغم موفقیتی که در این رشته داشتم، آن را مناسب خودم نمیدانستم. ناگفته نماند که نهایتا خواندن کتب درسی رشته علوم سیاسی، فلسفه، علوم اجتماعی و تاریخ سیاسی ایران به جنس علاقهای که به کتاب خواندن داشتم، جهت داد و در کار کتابفروشی هم تسلط کاملی به اکثرحوزههای مطالعاتی به وجود آورد.
وی با بیان این که وقتی سر کار میروم هنوز هم همان حس خوب دوازده ـ سیزده سال پیش را دارم گفت: وقتی به سمت محل کارم میروم مانند گذشته احساس میکنم هر لحظه کلی کار و برنامه وجود دارد که باید انجام بدهم. بنابراین با هیجان زیادی کارم را ادمه میدهم و مانند گذشته برایم تازگی دارد.
مصیبی با بیان این که در گذشته مطالعه جزء لاینفک زندگی مردم بود اظهار کرد: در گذشته شرایط زندگی با اکنون بسیار متفاوت بود و همه وقت بیشتری را برای مطالعه داشتند. از کودکی و نوجوانی به واسطه علاقه کتابی که در خانواده بود، همیشه کتاب در دسترس داشتم و فضیلت مطالعه و خواندن کتاب همیشه یک ارزش بزرگ برایمان بود و خواندن ادبیات داستانی همه چیز را کاملتر و زیباتر میکرد.
وی ادامه داد: گفت: با ورود به دانشگاه و آشنایی جدیتر با ادبیات و تبادل نظر دوستان، بسیار دقیقتر از قبل و در قالب یک نظم خاص، ادبیات را دنبال کردم و از همین طریق راه برای شناخت و مطالعات تخصصیتر باز شد.
این کتابشناس خاطرنشان کرد: میلان کوندرا در کتاب ارزشمند «هنر رمان» میگوید خواندن آثار ادبی در همه دوران بین مردم به مراتب در دسترستر از دیگر گونههای نوشتاری است و معمولا رمانهای بزرگ جهان شاهراهی از مفاهیم مهم بشری هستند و به همین دلیل است که وظیفه ادبیات و رمان را در انتقال مفاهیم مهم زندگی را بسیار مهم دانسته است.
مصیبی در پاسخ به این پرسش که خوانندهها و یا مشتریهای کتاب وقتی به طور مثال کتاب داستان تقاضا میکنند بیشتر به دنبال چگونه کتابهایی هستند و این که آیا تحت تاثیر فضای تبلیغاتی هستند و یا با تحقیق کتاب انتخاب میکنند اظهار کرد: از سالها پیش تاکنون به خصوص اوایل دهه 90 که به علت دسترسی بیشتر به اینترنت تغییر چشمگیری در زندگی مردم به وجود آمد، مخاطبان ما تغییرات زیادی کردهاند و تغییرات و یا انتخابها نیز پیامدهایی دارد.
او در همین زمینه تاکید کرد: ما اگر چیزی را انتخاب میکنیم باید پیامد آن را هم بپذیریم. در نتیجه انتخاب کتاب برای مطالعه هم از این تغییرات مصون نمانده است. در اوایل دهه 80 انتخابها، انتخابهای دقیقتری بود. اما حالا بیشتر مخاطبان، کتابهای خود را از طریق اینترنت پیدا میکنند تا حضور در کتابفروشی و ورق زدن کتابها و تبادل نظر.
این کارشناس کتاب تصریح کرد: چیزی که در همان روزهای اول به آن پی بردم این بود که ما خواننده کتاب کم نداریم، اما متاسفانه بسیاری از آنها با یک مشکل اساسی روبهرو هستند، آن هم انتخاب کتاب است. یعنی همه آنها به گونهای دنبال این هستند تا کسی نام کتابی را به آنها معرفی کند و بعد شروع به خواندن کند. به همین خاطر عده زیادی به محض این که در تلویزیون نام کتابی برده می شود این گونه پیش خود فکر میکنند که باید این کتاب را بخوانند. این در حالی است که انتخاب کتاب برای مطالعه کار سختی است و نمیتوان به سادگی با آن برخورد کرد.
وی با بیان این که امروزه در معرفی کتاب دست ما کمی بستهتر شده است، افزود: بسیاری از کتابخوانها کتاب مورد علاقه خود را از اینترنت تهیه میکنند، از سایت ناشران کمک میگیرند و یا به سراغ تبلیغات صفحات مجازی میروند. در این میان متاسفانه باید گفت که اینستاگرام تبلیغات کتاب را بسیار جهتدار کرده است. یعنی اگر یک پیج اینستاگرامی با تعداد مخاطب بالا نام کتاب مشخصی را تبلیغ کند یا عکس کتاب در صفحه گذاشته شود آن کتاب با هر محتوایی که باشد به بیشترین میزان فروش میکند.
مصیبی در خصوص چگونگی ارتباط با خریدار کتاب و راهنمایی او توضیح داد: وقتی مشتری برای خرید کتاب به کتابفروش میآید در ابتدا با او شروع به صحبت میکنیم و از او میپرسیم که آیا قصه برایت اهمیت دارد؟ به فرم اهمیت میدهد یا معنا در رمان؟ نام نویسنده یا کتاب مورد علاقهاش را میپرسیم یا موضوع مورد علاقهای که در رمان بیشتر دنبال میکند. به همین خاطر با تکنیک پرسش به راحتی میتوان با مخاطب کتاب ارتباط برقرار و گفتوگو را شروع کرد و کتاب مناسب روحیاتش را به او معرفی کرد.
وی با اشاره به نحوه سفارش و ورود کتاب به کتابفروشی گفت: سفارشها بیشتر به مراکز پخش کتاب و ناشرهایی است که خودشان کتابشان را پخش میکنند. بنابراین هر یک از بخشهای کتابفروشی به طور مجزا سفارشهای خود را ثبت میکند. سفارشهای ما دو دسته است؛ یکی کسریهای روزانه و دیگری سفارشهای خاص مشتری و البته کتابهای جدید.
او همچنین در خصوص کتاب گویا (صوتی) اظهار کرد: حوزه کتاب گویا بخش بسیار خوشایند و جالبی است که به تازگی جای خودش را در میان مخاطبان باز کرده است به خصوص برای مخاطبانی که وقت کمتری برای مطالعه دارند و ناشران به خوبی در این زمینه فعالیت میکنند. اما به طور کلی مخاطب کتاب اگر فرصت خواندن نسخه چاپی کتاب را داشته باشد به عنوان یک مخاطب حرفهای کتاب به جرات میگویم که هیچ چیز نمیتواند جایگزین ورقهای کتاب باشد. تصویرهایی که با خواندن سطر سطر کتاب برای ما به وجود میآید را در هیچ نسخه صوتی از کتاب نمیتوان پیدا کرد.
مصیبی با غیرواقعی دانستن بسیاری از تیراژهای درج شده در شناسنامه کتابها اظهار کرد: بنده به عنوان کسی که نزدیک به دو دهه است به طور تخصصی در حوزه کتاب فعالیت میکنم موضوع تیراژ بالای درج شده در کتابها را رد کنم،= زیرا این مساله بسیار شک برانگیز و تقریبا غیرممکن است.
مصیبی با گلایه از وضعیت کتاب در شرایط حال به پدیدهای به نام «قاچاق کتاب» اشاره کرد و گفت: بزرگترین معضل کتاب، ناشران و کتابفروشها در حال حاضر قاچاق کتاب است. جالب است که ما از زمانی که در این راستا شروع به فعالیتهای مبارزه با قاچاق کتاب کردیم و پوسترهایی را در محل کتابفروشی نصب کردیم بیشتر مخاطبان کتاب و حتی مخاطبان قدیمی اصلا تصوری از قاچاق کتاب نداشتند و مدام از ما در این باره سوال میپرسیدند و عبارت «قاچاق کتاب» برای آنها تازگی داشت.
وی تصریح کرد: واقعیت این است که امروزه کتاب و وضعیت کتاب متاسفانه در حالت احتضار است. بسیاری از مخاطبان کتاب ما اصولا به مسایل پیرامون خود کم توجه هستند و به جای توجه به کیفیت چاپ، ترجمه و... فقط به قیمت توجه میکنند و تلاش می کنند کتاب خود را با کمترین قیمت و بیشترین تخفیف تهیه کنند. بنابراین میبینیم در همه جوانب ذهنیتی در خصوص این که ما نباید تن به کالای قاچاق دهیم به وجود نیامده است. اکثرا به دنبال این هستند که با کمترین هزینه، بیشترین بازدهی را داشته باشند.
وی با بیان این که با قاچاق گسترده کتاب در سطح کشور مواجه هستیم افزود: قاچاق کتاب این گونه است که برای مثال شما که صاحب انتشاراتی هستید یک نفر میآید و کتاب موفق انتشارات شما را به صورت زیرزمینی چاپ افست میکند و در بازار میفروشد. در این میان هیچ پولی به صاحبان حقوقی و معنوی کتاب اعم از نویسنده، مترجم و ناشر به عنوان زنجیرهای اصلی چرخه کتاب نمیرسد. این چرخه از نویسنده و مترجم شروع میشود تا به مرکز پخش و کتابفروشی و البته خوانندگان کتاب میرسد. لذا اگر هر کدام از اعضای چرخه وظیفهاش را به درستی انجام ندهد، به تمام این چرخه ضربه میزند.
او افزود: وقتی حقوق مادی و معنوی نویسنده و ناشر رعایت نشود نهایتا در آینده تاثیر خود را روی خریدار کتاب هم میگذارد. هر گاه دوستدارن و علاقهمندان، کتاب را از جایی به جز کتابفروشیها تهیه کنند به راحتی به دنیای قاچاق کتاب وارد شدهاند. تمام نمایشگاههایی که کتاب را با تخفیف 40 یا 50 درصد به فروش میرسانند در حقیقت به قاچاق کتاب دامن میزنند. شرکتهایی هستند که کارشان توزیع همین کتابهای بیکیفیت، پر از غلط و اشتباه چاپی و تایپی و البته قاچاقی است و با برپایی این نمایشگاها با کمترین قیمت و بیشترین تخفیف بسیاری از اهالی کتاب را ترغیب به خرید میکنند. حال آن که اگر اطلاعرسانی درستی صورت گیرد خیلی از اهالی کتاب از این نمایشگاهها خرید نمیکنند و این امر همت عالی میطلبد. همه ما به طور قطع میدانیم به کالای بسیار ارزان با تخفیف بالا باید شک کرد. بنابراین از خودمان سوال کنیم علت این همه تخفیف و پایین بودن قیمت چیست؟
مصیبی با اشاره به دیگر مشکل پیش روی کتابفروشیها گفت: متاسفانه در کمال ناباوری بسیاری از ناشرها و مراکز پخش به جای این که کتابهایشان را به کتابفروشیها عرضه کنند، خودشان به طور مستقیم دست به عرضه کتاب از طریق سایتهای اینترنی زدهاند. با این حال اما هنوز عدهای اخلاق را رعایت میکنند. در این میان تخفیف کتاب آفت دیگری است که سایتهای فروش آنلاین به تن بیجان کتاب انداختهاند.
این کتابفروش تصریح کرد: ما کتابفروشیها انباردار انتشاراتیها نیستیم که آنها بیایند با همان تخفیفی که به ما کتاب میفروشند مستقیم نیز خودشان همان کتابها را عرضه کنند. بنابراین کسی که در خانه نشسته و زحمت خرید کتاب از کتابفروشی را به خودش نمیدهد نباید از سرویس تخفیف استفاده کند. بنابراین تا جایی که میتوان نباید از نمایشگاه مختلف کتاب خرید و نه حتی از سایتهای فروش آنلاین. سایتهایی هستند که با تخفیفهای خارج از قاعده کمر به نابودی کتاب بستهاند و در کنار قاچاقچیان کتاب تیشه به ریشه کتابفروشیها زدهاند. این در حالی است که در بسیاری از شهرهای ایران این کتابفروشیها هستند که تنها مرکز فرهنگی آن شهر به شمار میآیند و تنها دلخوشی اهالی یک شهر آمار نگران کنندهای است که هر روز میشنویم مبنی بر این که یک کتابفروشی تغییر شغل داده و یا تعطیل شده است.
مصیبی همچنین در خصوص طرح پاییزه کتاب اظهار کرد: طرح پاییزه کتاب طرح خیلی خوبی بود که اوایل انتظار داشتیم که بهتر برگزار شود اما در نهایت یکی از رؤیاهای ما را برآورده کرد؛ رؤیای تبدیل شدن کتابفروشیهای سراسر ایران به نمایشگاه حقیقی کتاب. اما متاسفانه شاهد این هستیم که این طرح هر چه رو به جلو میرویم بیشتر از کیفیت آن کاسته میشود، هم به لحاظ مدت زمان و هم به لحاظ شرایط اختصاص اعتبار مالی.
او در همین زمینه خاطرنشان کرد: در چهار سال گذشته که درطرحهای فصلی فروش کتاب شرکت کردهایم، همیشه کتابفروشی رشد و محام در اهواز جزء چند کتابفروشی برتر ایران بودهاند. لذا با توجه به آمار فروش بالا و اختلاف نجومی با دیگر کتابفروشیهای ایران انتظار داریم که اعتبار بیشتری را نسبت به دیگر کتابفروشیها به ما اختصاص دهند.