شوشان - محمد فاضلی / عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی :
سیلاب تقریباً نیمی از کشور را فرا گرفته است و به قول معروف جهان را آب برده، اما دانشگاه را نباید خواب ببرد. دانشگاهیان در دو سه دهه گذشته دهها و صدها هزار کتاب، مقاله و پایاننامه درباره عرصههای مختلف مرتبط با سیل نوشتهاند. درست همین الان، بدون فوت وقت، موقع فریاد کشیدن محتواها، نتایج و هشدارهای این متون است.
محال است در میان آثار دانشگاهیان، درباره نظام هواشناسی کشور و کیفیت پیشبینی و هشدارهای سازمان هواشناسی آثار معتبر و قابل ذکری یافت نشود. غیرممکن است اقلیمشناسان کشور تحقیقاتی انجام نداده باشند که به آنها امکان بدهد درباره بارشها، تغییر اقلیم و تحولات رخ داده در الگوهای بارش اظهار نظر کنند. بعید است آنها چیزی درباره بایستههای تغییرات در تحقیقات و فعالیتهای اقلیمشناسی کشور تولید و منتشر نکرده باشند.
مگر میشود استادان و دانشجویان رشتههای علوم آب درباره وضعیت رودخانهها، پهنههای خطرناک آسیبپذیر در مقابل سیلاب، بهرهبرداری از سدها، مهندسی رودخانه و تغییرات در الگوی بارشها، پیشبینی و هشدار سیل یافتههایی قابل تأمل که باید به آنها توجه میشده، نداشته باشند.
امکان ندارد هزاران دانشجو و استاد دانشکدههای مهندسی عمران درباره کیفیت ساخت سازهها و زیرساختهای ریل، جاده، پل و ساختمانهای کشور و استانداردهای تابآوری در برابر سیل پژوهشهای دندانگیر انجام نداده باشند؟ آیا امکان دارد متخصصان شهرسازی و معماری درباره طراحی و برنامهریزی سکونتگاههای شهری و خطرپذیری آنها در برابر سیلاب کارهای معتبر و مهمی انجام نداده باشند؟
شما باور میکنید که دانشگاهیان ایرانی پس از سالها حساسیت داشتن به شیوه بهرهبرداری از جنگلها و منابع طبیعی، تحقیقات درباره فرسایش خاک و تخریب محیطزیست در ایران، آثار قابل توجهی درباره محیطزیست و سیلاب پدید نیاورده باشند. آثاری که باید نظام حکمرانی کشور به آنها توجه میکرده است.
همین الان، درست همین الان، موقع آن است که دانشگاهیان، خط به خط سوابق کارهای علمیشان را بگردند و هر اثر، یافته، نتیجه آزمایش، مقاله یا کتابی را که نوشتهاند و به سیلاب و تابآوری کشور در مقابل آن ربط داشته و به آن بیتوجهی شده است، بیرون بکشند و آنرا به جامعه، به نظام فنی و اجرایی، به نظام حکمرانی کشور نشان دهند.
موقع آن است که دانشگاهیان اندکی، از آزمایشگاه و آکادمی بیرون بیایند، زبان تخصصی مقالات و کتابهایشان را به زبان روشن و قابل ارتباطگیری با عموم مردم تبدیل کنند، روزنامهها، سایتها و سایر رسانهها را با نوشتارها و گفتارهای خود اشغال کنند و نشان دهند که سهمی در تولید عقلانیت و خرد داشتهاند. اگر آنچه تولید کردهاند اثری داشته و کارکردش مثبت بوده، به جامعه نشان دهند و امید ببخشند؛ و اگر به آن بیتوجهی شده، برای پایان دادن به این بیتوجهی تلاش کنند. موقع پایان دادن به خمودگیهای دانشگاه است.
موقع آن است که مدیریت دانشگاهها، استادان و دانشجویان را فرابخوانند، همه یافتههای گذشته ایشان که مرتبط با تابآوری و سیلاب بوده است را جمع کنند و برای مراجع مرتبط، و برای «#هیئتویژهگزارشملیسیلابها» ارسال کنند.
چه اتفاقی بزرگتر از سیلاب در نیمی از کشور باید رخ دهد تا دانشگاه به بازاندیشی در خودش و روشهایش بپردازد؟ آیا این از بهترین فرصتها و واقعیترین مسألهها برای تأمل کردن در کارکردهای نهاد دانشگاه نیست؟ این بهترین فرصت است که دانشگاه نشان دهد اگر کشور را سیل هم ببرد، دانشگاه را خواب نمیبرد.