در فرهنگ ها و جوامع مختلف افکار عمومی مجازات را عاملی موثر در جهت کاهش جنایت می دانند و خواهان اجرای مجازات هستند . جرم در لغت به معنای گناه ،بزه و خطاست و در اصطلاح فقهی هم همین تعبیر معصیت و عصیان را دارد .
شوشان - دکتر سپیده حکمت :
فوکو در اکتبر هزار و نهصد و بیست و شش میلادی در شهر پواتیه فرانسه متولد شد. پدرش جراح مشهور و استاد کالبد شناسی بود .او در مصاحبه ای اذعان کرد که تجربه اش از جنگ جهانی دوم نقشه هایش را برای آینده کاملن تحت شعاع قرارداد.
فوکو در رشته ی روان شناسی و فلسفه فارغ التحصیل شد .چندین مسافرت به خارج از کشور داشت از جمله آلمان ،سوئد و لهستان .
برخی معتقدند دلیل مسافرت هایش به این خاطر بود که می خواست از چنگ نگرش سنتی و واپس گرایانه ای که در فرانسه نسبت به مسائل جنسی وجود داشت بگریزد .
وی در کشورهای مختلف به شغل معلمی پرداخت سپس در سال هزار و نهصد و شست به فرانسه بازگشت و عضو دانشکده ی فلسفه ی دانشگاه کلرمون فران شد .بازگشت فوکو مقارت شد با سرآغاز دوران شهرت فکری اش . اولین اثر او دیوانگی و تمدن بود و در طی بیست سال پس از انتشار این کتاب مهم کتاب های دیگری منتشر کرد از جمله مراقبت و تنبیه، تاریخ جنسیت ،نظم اشیاء و ....فوکو از سال هفتاد و یک تا زمان مرگش درژوئن هشتاد و چهار در کولژدوفرانس تدریس می کرد .عنوان کرسی او تاریخ نظام های اندیشه بود .فوکو در دوران تدریس شنوندگان زیادی داشت از جمله دانشجویان ،مدرسان ،پژوهشگران و علاقه مندان .در سال های پایانی زمان زیادی را به پاسخ گویی پرسش های شرکت کنندگان در دوره های درسی اختصاص داد.
از استادان فوکو می توان به موریس مرلوپونتی ،ژان هیپولیت و لویی آلتوسر اشاره کرد .فوکو در دوران کوتاهی عضو حزب کمونیست بود اما در سال پنجاه و یک میلادی آن را ترک کرد .
واحدبنیادین تحلیل های فوکو "گفتمان"یا "عمل گفتمانی"است که مجموعه ی قاعده مندی از گزاره هاست که اجتماعی از انسان ها آنچه را که دانش اش بپندارند در قالب آنها بیان می کند .
عمل گفتمانی از نظر فوکو مجموعه ای از قواعدتاریخی ناشناس است که همیشه در زمان و مکان معرف یک دوران معین تعیین می شوند و کارکرد ارتباطی کلامی در یک محدوده ی اجتماعی ،اقتصادی،جغرافیایی یا زبانی معین مشروط به آنهاست .این قواعد ناشناس اند یعنی قواعدی نیستند که گوینده ی خاصی آگاهانه از آن ها خبر داشته باشد بلکه تمام اعضای اجتماع مربوط به یک اندازه در آن سهیم اند.
هدف فوکو آن است که با نشان دادن اینکه حقیقت ابژکتیو وجود ندارد ما را از این اندیشه برهاند که انسان گرایی حقیقت ابژکتیو دارد و بدین سان کاویدن راههای نوین بودن ،عمل کردن و اندیشیدن را امکان پذیر کند .
فوکو فیلسوفی است که به مسائل و موارد زیادی پرداخته است .بعبارتی مسئله ای نبوده که دغدغه ی فوکو نباشد .آثار فوکو را می توان به دو دسته تقسیم کرد:یک دسته کتابهای تحقیقاتی هستند مانند تاریخ جنون ،تولد پزشکی بالینی و دیگر کتابها .دسته ی دیگر کتابهای روش شناسی اند شامل دیرینه شناسی دانش و نظم اشیاء.در این مقاله ما می خواهیم ببینیم فوکو مجازات و مراقبت را چگونه تبارشناسی می کند و چارچوب نظراتش را در این خصوص بررسی کنیم .
تمامی آثار فوکو را می توان در این پرسش خلاصه کرد :
"وقتی کسی از شما مراقبت می کند چه چیزی به شما می بخشد و چه چیزی از شما می ستاند ؟"
همیشه چشمانی هستند که ما را می بینند و می پایند و از ما مراقبت می کنند این چشم ها در همه ی جوامع و موقعیت ها حاضر بوده اند .هر چند اشکال آنها متفاوت بوده است : چشمان استاد ،چشمان خداوند، چشمان پدر و مادر ، پلیس ، روان شناس ،دولت و بسیاری چشم های دیگر
قبل از اینکه به بررسی نظرات فوکو در این خصوص بپردازیم لازم است تعریف کوتاهی از جرم و مجازات داشته باشیم . در کشورهای مختلف تعریف حقوقی واحدی از جرم در دست است و هر فعل یا ترک آن که در قانون برای آن مجازات معین شده باشد جرم محسوب می شود و فردی که مرتکب آن شود مجرم تلقی خواهد شد. در فرهنگ ها و جوامع مختلف افکار عمومی مجازات را عاملی موثر در جهت کاهش جنایت می دانند و خواهان اجرای مجازات هستند . جرم در لغت به معنای گناه ،بزه و خطاست و در اصطلاح فقهی هم همین تعبیر معصیت و عصیان را دارد .
افلاطون معتقد بود که ارتکاب جرم و جنایت نتیجه ی مستقیم جهل است. بنابراین مجازات نیز باید به شیوه ای باشد که امکان خطاکارانی را که استعداد بازپروری دارند فراهم سازد (قطعه ی سیصد و بیست و چهار پروتاگوراس)فوکو به بحث درباره ی مراقبت می پردازد و اذعان می کند که مراقبت با آزادی منافات ندارد و در این خصوص جوامع یونانی را مثال می زند که یک جامعه ی مراقبت از خود است نه مراقبت شدن توسط دیگران .اما این به این معنی نیست که یونانی ها بی نیاز از مراقبت دیگران بوده اند آنها مراقبت را امری موقت می دانستند .
مثلن برای اینکه کودک بتواند راه برود نیاز به مراقبت مادر دارد اما به محض اینکه راه رفتن آموخت مراقبت کمرنگ تر می شود یا از میان می رود .
فوکو کتاب مراقبت و تنبیه را با تصویر کشیدن روایت رنج دامی ین که به جان پادشاه سوء قصد کرده بود آغاز می کند و می خواهد نشان دهد که هر گونه تخطی بی هیچ اغماض سرکوب می شود .
صحنه ی نمایش شامل حضور پادشاه است و بدن محکوم .بدن محکوم را از تاریکی به روشنایی می آورند تا به نمایش گذارند و بعد از محکومیت به تاریکی ابدی رانده می شود . قدرت مدام خود را به نمایش در می آورد تا حضورش را بر عموم مردم یادآوری کند .در قدیم تنها در دایره ی نمایش بود که قدرت به رسمیت شناخته می شد و خبری از سیستم نظاره گر سراسر بین نبود که با نظارت پنهانی افراد اعمال قدرت کند و فردی که مرتکب جرم میشد با ذره ذره ی بدنش تاوان کار اشتباه خود را در انظار پس می داد و تعذیب و شکنجه می شد .
نمایش تعذیب تکثیر ارعاب همگانی بود . حاکم مستبد با تکرار نمایش ، هرباره تهدید خود را خطاب به توده ی مردم تکرار می کرد ،ترس منتشر می شد و از بدن محکوم به بدن جمعیت انتقال می یافت ولی مکانیسم تولید این رعب همگانی ،افشاسازی شگردها و تکنیک هایی است که قدرت برای سلطه به کار می بندد.
محکوم کسی است که به جامعه اش خیانت کرده است .این خیانت بیان گر آن است که توده ها بالقوه مستعد انحرافند پس برای حفاظت از جامعه ی آینده و تامین امنیت و توسعه باید خطرات احتمالی جمعیت را پیشاپیش ،پیش بینی کردو به مقابله با آن برخاست.برای دستیابی به یک مراقبت تعمیم یافته ،قدرت از تمرکز در نقاطی ممتاز و محدود باید اجتناب کند . تکثیر قدرت از طریق "انضباط منتشر"امکان یافت انضباطی که با ظهور تکنولوژی سراسر بین جرمی بنتام محقق شد . منظور بنتام نشان دادن این نکته بوده است که می توان انضباط ها را از "حبس"در آورد و آنها را به شیوه ای انتشار یافته و چندگانه و چند ظرفیتی در سرتاسر پیکر اجتماع به کار انداخت.بنتام در فکر آن بود که این انضباط ها را در قالب شبکه ای از ساز و کارها بریزد . کارهایی که همه جا و همیشه مراقب و گوش به زنگ باشند و سرتا سر جامعه را بدون هیچ خلاء یا وقفه ای در نوردند. فوکو توضیح می دهد که با شکل گیری نظام سراسر بین نوعی فرایند درون فکنی شکل می گیرد و سوژه ای نظاره شده به وجود می آید یعنی یک بیرون درون فکنی شده .و در اینجا ما تغییر شکل قدرت را می بینیم که از یک رابطه ی بیرونی و تحمیلی به رابطه ای درونی و پذیرفته شده برای شخص تبدیل شده است. عبور قدرت از جامعه ی نمایش به جامعه ی مراقبت یعنی عبور از جسم به روح و تصاحب آن . در جامعه ی مراقبت هر زندانی در درون خویش انسان های مراقبه گر را می بیند که او را نظاره می کنندو این کار از طرف قدرت برای این صورت گرفت که سوژع بدون عکس العمل و واکنش باشد زیرا اگر همچنان جامعه ی نمایش ادامه می یافت احتمال اعتراض و شورش هم وجود داشت.
بنابراین سیستم مجازات به فکر بازنگری و اصلاح افتاد، نه به جهت خیر بلکه از آن جهت که بتواند توده ها را کنترل و بعبارتی سرکوب کند .
فوکو نسبت به هرگونه اصلاحات و تجدیدنظرطلبی های سیستم قضایی مدرن مشکوک است و موفقیت قدرت را در توانایی اش برای پوشاندن چهره ی خشن خود و به کارگیری سیمایی انسانی می داند .
کاری که قدرت در عصر مدرن انجام داده است این است که بدن رام را جایگزین بدن تعذیب شد کرده است و این کار را به وسیله ی
تسخیر روح انجام داده است دلیل نقد عمده ی فوکو به قدرت مدرن اینست که وی هرگونه انضباطی را زندان ساز می داند زیرا یک رابطه ی نامتقارن و یک سویه وجود دارد که در یک طرف فاعلیت و در طرف دیگر درماندگی و انفعال است به حدی که فرد خودش متوجه نیست که چه بر سرش آمده .در این تحلیل حق با فوکوست اما اگر نتیجه ی مراقبت و انضباط منجر به بندگی و انفعال نشود نظر فوکو مورد نقد واقع می گردد و نمی تواند مطلق باشد .بطور مثال جهت مبارزه با بیماری ایدز فقط افرادی می توانند به مداوا بپردازند که استطاعت مالی کافی داشته باشند زیرا هزینه ی مداوا و درمان بالاست بنابراین تنها سرمایه ی افراد نیازمند در مواجهه با این بیماری همان سیستم مراقبت و انضباط است.
از نظر فوکو کاستی های آموزش ،سرایت سرمشق های بد ،بیکارگی و ...جرمها را به وجود آورده اند .و باید بکوشیم تمام این سرچشمه های فساد را بخشکانیم و قاعده های یک اخلاق سالم را در زندان ها به کار بندیم محکومان را به کاری وا داریم که سرانجام به آن علاقه مند خواهند شد و وقتی ثمره ی این کار را بچینند عادت و ذوق و نیاز به اشتغال را کسب خواهند کرد .بکوشیم محکومان به نوبه ی خود سرمشق یک زندگی پرتلاش را به یکدیگر عرضه کنند .
مسئله ی دیگری که فوکو تحت سیستم انضباط و مراقبت می داند مسئله ی جنون است و اینکه آیا جنون مشمول مجازات میشود و یا دلیل کافی برای مصونیت از کیفر است؟فوکو در کتاب بررسی پرونده ی یک قتل به بررسی جنایتی می پردازد که تامل افراد زیادی را برانگیخته بود که در مقاله ی بعدی به ادامه ی بحث خواهیم پرداخت.
منابع مورد استفاده :
کتاب مراقبت و تنبیه فوکو ترجمه ی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده نشر نی /
گفتمان سارامیلز ترجمه ی فتاح محمدی /میشل فوکو سارامیلز ترجمه ی مرتضی نوری نشر مرکز /
تاریخ جنون میشل فوکو ترجمه ی فاطمه ولیانی نشر هرمس
زهد زیبایی شناسانه به مثابه گفتمان ضد دیداری عارف دانیالی انتشارات تیسا