شوشان - صادق تمیمی :
نام خرمشهر با نام محمد جهان آرا یه جورای عجین شده و به قول خرمشهری ها "مَمَد" ، یعنی خرمشهر و خرمشهر یعنی "مَمَد" ...
اما خرمشهر یک "مَمَد" نداشت ، خرمشهر شهر "مَمَد"
ها بود ، "مَمَد" تنها نبود ، این را همه می دانیم ، می دانیم که "مَمَد"ها آمدند و رفتند تا خرمشهر آزاد شد...
اما بعد از رفتن "مَمَد"های دوران دفاع مقدس گویی واقعا شهر بی "مَمَد" شده و دیگر کسی به فکر شهر نیست!
مردم امیدشان بعد خدا به "مَمَد"ها بود ، اما انگار "مَمَد"های خوب ، همه شهید شده اند...
آن زمان که نوحه
"ممد نبودی" را گوش میدادیم فقط دلمان برای غربت جهان آرا میگرفت اما الان دلمان برای غربت خرمشهر می سوزد!
برای نخل ها سوخته اش که هنوز سمبل مقاومت و ایستادگی هستند!
برای شکاف مرمت شده پل خرمشهر که هنوز چشم را آزار می دهد!
برای اثر تیر و ترکشهای که روی در ودیوار شهر بجا مانده و دل را بدرد می آورند...
امروز پس از گذشت بیش از سه دهه خرمشهر شهر تشنه است ، شهر دستهای نیازمند است ، شهری که هوای غبارگرفته اش نفس کشیدن را سخت کرده ، و کشتیهای لنگرگاه بندرخرمشهر به گل یأس و ناامید نشسته اند و جوانان جویایی کار هنوز انتظار میکشند ، آیا این همه سال انتظار کافی نیست؟
خرمشهر فقط سوم خرداد نیست ، خرمشهر تمام روزهای سال است ، خرمشهر جاودانه میماند حتی با زخمهای همچنان التیام نیافته اش ، با وعدههای همچنان محقق نشده اش...
درسته که دیگر "مَمَد" نیست ، درسته که "مَمَد" رفته ، اما روزی خواهد آمد که مسولین و دولت مردها با "مَمَد" و "مَمَد"ها رو در رو خواهند شد!
این دلنوشته را پنجشنبه ۳ خرداد ۹۷ نوشتم و امروز مجدد در سالروز آزادسازی خرمشهر عزیز آن را تقدیم میکنم به شهدای خرمشهر و علی الخصوص روح بلند محمد جهان آرا و تمام شهدای هشت سال دفاع مقدس