شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
نگارنده برای این که نشان دهد که عقلانیت فردی در خوزستان به ناعقلانیت یا نامعقولی جمعی بدل شده است در نتیجه به آرای علمی "کالین های" در کتاب درآمدی انتقادی بر تحلیل سیاسی می پردازد.
"کالین های" در توضیح نظریه ی عقلانی، بر طبق جدول 1.1 در بخش مفروضه های اصلی، این گونه بر جریان غالب در علم سیاست به تحلیل می نشیند؛ بازیگران فردی، واحدهای اصلی تحلیل سیاسی هستند که بیشینه ی فایده خواهانه ی هدف دار خود را خادم هستند. آنها می کوشند تا فقط نفع شخصی خود را به حداکثر برسانند و لذا آنها در چنین مواردی صرفا می توانند بر معضلات کنش جمعی غلبه نمایند که گروه های نفوذ قدرتمند به رانت جویی روی آورده و برای قدرت و یارانه ی انحصاری و کم بازده ی خود لابیگری و چانه زنی کنند.
به هرحال با توجه به وجود یک چنین دستاوردی در تحلیل سیاسی است که ما می توانیم تمرکز خود را نسبت به آثار و نتایج اغلب زیانبار و تباهی ساز از لحاظ جمعی، به شکل غیر عقلانی کنش عقلانی فردی معطوف سازیم که سهم چشمگیری از مواهب قدرت را می برد، که به قول "کالین های" مجموعه رفتارهای عقلانی فردی اغلب به نتایج غیرعقلانی جمعی می گرایند که این مهم در بخش مفاهیم اصلی بر طبق جدول 1،1 نظریه ی انتخاب عقلانی به سه موضوع اصلی یعنی؛ عقلانیت، معضلات کنش، سواری گرفتن مجانی و رانت جویی مورد بررسی قرار می گیرند.
البته قبل از "کالین های" در این مورد ما با یک نمونه ی قدیمی تر و شناخته شده ی تحلیلی روبرو هستیم که نخستین بار توسط "گرت هاردین" تحت عنوان "تراژدی منافع عمومی" مطرح گردید. که نگارنده بر اساس آن قصد دارد به اوضاع سیاسی و معضلاتی چند که در روند "تراژدی منافع عمومی" در استان خوزستان بوقوع پیوست بطور دقیق اشاره نماید تا نسل های بعدی در این زاد بوم برخوردار از ثروت و موقعیت های طلایی چون گذشتگان خود، خام و سردرگم در کنش عقلانی فردی به نامعقولی جمعی دست به کنش نزنند.
آنچه باید نسل آینده کنشگر خوزستانی در وهله نخست به دنبال آن باشد به شرح زیر است.
1 - پیشگیری از استمرار "تراژدی منافع عمومی" که با ذهنیتی بیشتر اقتصادی با یک همدارِ مدیریت نشده ای همواره بوقوع می پیوندد .
2- با فرض چنین تعارضی، نسل آینده کنشگر خوزستانی ضمن قبول وجود عقلانیت فردی با غلظت غیر قابل تصوری که امروز میراث دار اوست چگونه دست و پنجه نرم می کند مزید بر این که او با پذیرش حل معمای سواری رایگان، بخوبی پی خواهد برد که تبعیت از نظریه ی انتخاب عقلانی به خودی خود، نه منفی است و نه مثبت، بلکه آنچه برای جامعه ی خوزستانی مهم است درک درست تعابیر و تفاسیری است که آنها از چگونگی نحوه ی حل آن معمای برای خود تصور می کنند که آیا با چه توان و ظرفیتی قادرند آن نتایج را به منافع و همکاری جمعی سوق دهند.
3- در این میان، نسل آینده ی کنشگر خوزستانی، با علم و آگاهی از نوع فرهنگ موجود در جامعه ی خودی و چگونگی فهم کردها از حل معمای سواری رایگان، در چارچوب انتخاب عقلانی، با چه معیار و کاربردی می تواند در چارچوب های فعلی در پی ساخت نوعی حیات سیاسی- اجتماعی- اقتصادی؛ در پروسه ی آزمون خطا و کسب تجارب تاریخی برای خوزستان چاره جویی کند.
4- آیا نسل آینده ی کنشگر خوزستانی، با تقدم قائل شدن فرد در برابر جمع، چگونه می تواند بر جمع گرایی و توده گرایی (پوپولیسم) غلبه کند و از طرفی دیگر مدنی خواه تر از نسل فعلی با تقدم قائل شدن برجمع در مقابل فرد، از فردگرایی عبور کند، یعنی؛ او چگونه می تواند به نقطه ی اعتدال نسبی برسد که بر جریان غالب تاریخی که نوعی هرج و مرج نیل بر کسب منافع فردی بوده غلبه نماید.
5 - آیا، نسل آینده ی کنشگر خوزستانی، می تواند با نه گفتن به "منافع کوتاه مدت منحصرا فردی" در تعریف و تالیف منافع بلند مدت شخصی و جمعی، که هرگز در گذشته مدنظر نبوده اقدام نماید و همواره در توزیع منافع "من" بطور خودخواهانه بدون توجه به منافع "ما" علاقه نشان ندهد. هرچند که کیفیت و کمیت منافع"من" بسیا با اهمیت است ولی باید تفکر نمود که آیا، این چگونگی در سیر منافع "من" زمانی به نحو احسن تأمین خواهد شد که"منافع جمع" نیز تأمین گردد. لذا در کنار منافع "من" است که " منافع ما" نیز اهمیت می یابد و در استمرار آن "منافع جامعه" بعنوان یک موجود زنده و در کلان منافع "کشور" در قالب وطنپرستی حائز اهمیت تر ظهور می کند.
اتفاقا اگر منافع کشور در این پروسه تامین گردد، در بلند مدت، نتیجه کار به سود شخصی "من" خوزستانی به بار می نشیند.