شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۷۶۱۱
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۷
شوشان - شهرام گراوندی ، ارشد علوم ارتباطات. مدیرمسوول هفته نامه پیوند ایرانیان :
در نشست خبری امروز، آقای لامی زاده، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر در انتقاد از عملکرد رسانه ها در امر مبارزه با مواد مخدر، عنوان نمودند: " آنقدر که رسانه ها برای انتصابات وقت می گذارند برای مبارزه با آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد وقت نگذاشته اند ووو " که حداقل در این نوشتار بنا ندارم به دیگر سخنان ایشان بپردازم و به یقین، دیگر دوستان به وجوه و ابعاد مختلف نقطه نظرت ایشان خواهند پرداخت. 
ولی عبارت در گیومه، که متعلق به ایشان است، حاوی نکات واقعی و در عین حال مغفول هم هست. واقعی از این جهت که ایشان درست می فرمایند. رسانه های ما شب و روز دارند در خصوص انتصابات سخن می رانند. ولی  باید این پرسش را هم مطرح کرد که چرا رسانه های ما شب و روز دارند در خصوص انتصابات سخن می رانند؟! آیا و مگر اهالی رسانه، بجز سودای بهبود اوضاع استان، و  با انتقاد از انتصابات ضعیف و فاقد تخصص گرایی و برخاسته از رفیق بازی و همشهری گری و یا تعلق به محافل خاص دوستانه و شبانه و یا یارانی که در صنف پروپاگاندای تبلیغاتی و در نقش حامی همدیگر ظاهر می شوند و یا با اعمال سلیقه و فشار نهادها و افراد دیگر در بده بستان های عشیره ای قومی، معرفی و در نهایت  در فلان و بهمان پست و مصدر و میز و صندلی می نشینند، چه سودی و یا چه دستاوردی خواهند داشت؟  
اگر استاندار ما وظیفه ی خودش را به درستی انجام دهد؛ اگر نماینده ی مجلس ما رفتاری شفاف و نگاهی جامع و کلان و نه قومی  و عشیره ای داشته باشد؛ اهالی رسانه مگر چه کاره اند و چه سودی برایشان دارد که شب و روز مدام در حال نوشتن و تحلیل اوضاع آشفته ی مدیریتی استان باشند؟! چرا همه چیز بر  سر رسانه ها خراب می شود؟ اگر رسانه ها  لال مانی بگیرند و از اساس و بنیاد به این مسائل ورود نکنند، آیا غایت منظور و هدف ایشان تامین می شود؟  اگر مدیران و  مدیریت کلان استان که انتقاد و حضور و پیشنهادات  اهالی رسانه را در رابطه با انتصابات معیوب و تباه و بی خاصیت و در عین حال مخرب، به هیچ می انگارند؛ فکر نمی کنند  چرا اصولن اهالی رسانه به این مباحث وارد می شوند؟ آیا معرفی  چهره های متخصص  که نیاز جامعه ی مدیریتی امروز خوزستان است و در عین حال مشهور به فساد و لابی و جریان های مسموم نیستند را باید یک انگ و برچسب کلی و عام زد که هر رسانه ای دارد در خصوص انتصابات نقد و نظری ارائه می دهد، به فکر منافع شخصی خود است؟! 
در ضمن ؛  چه کسی اطلاعات غلط به جناب لامی زاده داده است که رسانه ها در خصوص آسیب های اجتماعی استان خوزستان و منجمله اعتیاد  تلاش و تقلا و مقاله و یادداشت و گزارش و ارائه ی پیشنهاد و راهکارهای عملی نداده اند؟! اطلاع ایشان از آمار و اطلاعات و  گزارش ها و مطالب و نوشتارهای تولید شده در مطبوعات استان و رسانه های مکتوب و مجازی در خصوص  دیگر آسیب های موجود ؛ منجمله:   تیراندازی های عشیره ای قومی در مراسم های عزا و شادمانی؛  تیراندازی های شبانه و روزانه ی بی هدف در مرکز استان که گاه تیرهای شلیک شده روی شانه های مردم عادی و دانشجو و وکیل و استاد دانشگاه می نشیند؛ قتل های ناموسی در سراسر استان ؛ زورگیری ها و سرقت ها و کیف قاپی ها و حمله به مردم و رانندگان و مغازه داران و دانش آموزان و میزان خشم موجود در جامعه و ترس مردم از سرقت های بی شمار در خوزستان ؛ گزارش ها در خصوص دادگاه های مملو از مراجعین طلاق و بزه های متنوع اجتماعی ؛ گزارش های زیست محیطی در خصوص آتش زدن مراتع و جنگل ها و تجاوز به حریم رودخانه ها و حتا  مضامین علنی و آشکاری مانند تجاوز به حریم کارون که به احتمال بسیار هر روز که به محل کار خود می روند، چشم شان به سازه ها و تاسیساتی که در دل کارون ساخته شده می افتد ! وووو صدها معضل و مشکل دیگر ... آیا در رابطه با این وقایع هم اطلاعات و داده هایی به ایشان منتقل می شود؟! 
چرا همه چیز را بر سر رسانه ها خالی می کنید؟! چرا اوضاع برعکس و همه چیز در خوزستان خلاف حرکت ساعت دارد به پیش می رود؟! 
رسانه هایی که شب و روز در خصوص انتصابات حرف می زنند و انتقاد می کنند، از قضا بحران اصلی را کشف کرده اند ، برادر بزرگوار! 
بحران اصلی استان خوزستان، فقدان تخصص در مدیریت کلان استان و زیرمجموعه های مدیریتی انتخاب شده توسط مدیریت کلان استان است. بحران اصلی ما بی سوادی و ضد تخصص گرایی در مدیریت جامع و کلان و میانی است.  
بگذارید مصداقی  با مثال با شما سخن بگوییم! 
به  هر کسی در هر کجای کشور گفته شود که در واقعه ی سیل 98    یکی از متخصص ترین مدیران اهواز ( مهندس فردوس کریمی ) که تازه دوسال از حضورشان در آب و فاضلاب اهواز می گذشت و یک سیستم معیوب را با ابتکار عمل به سمت نظم و ترتیب سازمانی به پیش می برد؛ فقط و فقط برای لاپوشانی ضعف های بزرگ مدیریت استان احتیاج فوری و ضروری به یک قربانی  گُل دُرُشت! وجود داشت؛ و از سویی دیگر لابی های آلوده به فساد، چشم حضور مدیریت متخصص را در این نهاد نداشتند، با اعمال فشار ایشان را برکنار کردند؛ و سکان اختیار  این  مجموعه ی بزرگ خدماتی و حیاتی شهر را به دست مدیر جوان و شاغل در نهاد دیگری سپردند؛ که اگر به مجموعه ی تحت مدیریت و سازمان مربوطه ی خود هم به صورت قوی و کامل و وافی و کافی رسیدگی می کرد، جای شُکر داشت؛ سپردند که عملن این پروسه و اتفاق غلط و برکناری فردوس کریمی به عینه تبدیل به بحرانی فراگیرتر هم شده؛ و نه فقط شکل و شمایل منظور و هدف استاندار جوان تامین نشده و مساله ی آب و فاضلاب اهواز حل نشده؛ اعتراض کارگران و کارمندان آب و فاضلاب اهواز از یک سو، به هم ریختگی نظم و انتظام این شرکت از یک سو؛ بحرانی مالی موجود در این نهاد و انفعال شرکت از رسیدگی به حیاتی ترین امور روزمره ی شهری و  اختلال در خدمات عمومی ووو  نیز گواه اشتباه فاحش و صددرصدی استاندار در رابطه با برکناری مدیرعامل برکنار شده است! 
این در حالی است که میل و تمایل عام استاندار نه برای ثبات و انسجام و چینش و انتخاب و انتصاب مدیران متخصص و شایسته؛ که برای برگماردن مدیرانی مطیع  در احکام سرپرستی است! احکام سرپرستی که خیلی نیازی به پاسخگویی به وزارت کشور وجود  ندارد و امور استان و مرکز استان هم باری به هر جهت طی می شود تا خدا می داند بعدها چه اتفاقی بیفتد! شما بررسی کنید چند مدیر استان خوزستان با حکم سرپرستی در حال خدمت است! خدمت به مردم و اداره ی نهاد تحت امر را هم شما برای ما تعریف کنید! 
بنابراین به جای محاکمه ی رسانه ها، واقعیات را بپذیریم. رسانه ها نه دشمن مدیریت کلان و خرد و میانی استان هستند و نه برخلاف بخش کوچکی از رسانه های پاچه خوار و همواره تامین و اهل لابی و فساد و زد و بند ؛ قرار است همه قلم فروش! و روزی! نامه نگار  باشند. این عیب را خودمان می شناسیم و می دانیم چه کسانی مایه ی آبروریزی رسانه های استان هستند. انگل ها و چسبیده ها و امپراتوری های ثروت و اندوخته کردن مال و منال را می شناسیم. کسانی که مایه ی وهن رسانه های شریف و حداکثری استان هستند. ولی مکانیزم برخورد با این جماعت در دست ما نیست. کما اینکه رسانه ها حتا مکانیزم عوض کردن یک دهیار یا بخشدار را هم ندارند. سخن اهل رسانه، انذار و هشدار است. سوزن زدن است. آگاه کردن است. تا که قبول افتد و چه در نظر آید!  
شرافت اهالی رسانه و نگاه بلندمدت و دلسوزانه ی  اهالی راستین رسانه را با این ادبیات  آزرده نکنید! 
فاعتبروا یا اولی الابصار
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار