شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
این روند به هیچ وجه مورد قبول و تائید نمی باشد این که ما مرکز توجه اخباری شویم که خروجی نهایی آن خوشایند و بهینه نیست، زیرا، غلتیدن به این وادی، نه عقلی و نه منطقی است.
چنانچه می بینیم و ملاحظه می شود که مدیران ما اسیر روزمرگی شده اند و کمافی السابق دارند همچون گذشته، با تاخیر عملکردی مرگباری توسعه ی استان خوزستان را با رویکرد های غلط به تعویق می اندازند.
مثلا، چنانچه اگر می توانستند با یک برنامه ی زمانبندی دقیق و علمی، بحران های پیش رو را مانیتورینگ نموده و با یک تخمین و برآورد مطلوب محاسبه ی نمایند بخوبی می توانستند از بروز هر فاجعه ای جلوگیری نمایند و دقیقا، امروز آنها مجبور نبودند در برابر خسارات مادی و معنوی جریان سیلابها و زمین لرزه های سال جاری این گونه منفعل و شتابزده عمل کنند.
به هر حال ما اهل قلم و علم باید مدیران را به کارآمدی و اشتغال به امور کلاسه شده بر اساس آخرین متدها پیشرفته مرسوم در توسعه ی پایدار تشویق کنیم.
آری، مدیران ما باید معطوف به کارآمدی و اشتغال به امور اصلی در مدیریت بحران شوند همان اموری که با تاسی به آخرین شیوه های توسعه پایدار در جهان پیگیر می شوند.
آری، همان مدیریتی که امروز در هزاره ی سوم در دستور کار دولت های پیشرفته ی جهان گنجانده شده است.
همانطوریکه یکی از جامعه شناسان می گوید؛ جهان امروز از بصیرت فراتر رفته است، زیرا، بصیرت موضوع انسان بصیر است انسانی که با امروز بینی و واقع نگری متمایل و مونس است در حالیکه طبع زمانه بر فردا بینی و آینده نگری انسان امروز حکم می دهد و اگر انسان هزاره ی سوم نخواهد گردن به حکم او نهد بدون تردید او را محکوم به کناره گیری از قدرت سیاسی می نماید.
با این توصیف مدیران اجرایی ما نباید در هنگام بحران همگام با بعضی از ژورنالیست های بند کیف پرست راه بیافتند و مانند سلبریتی های عرصه ی هنر، خود را مرکز توجه قرار بدهند و فضای مجازی و نوشتاری رسانه را پر از عکس و کلیپ ها و رپرتاژ خبری مربوط به خود نمایند.
براستی این چه آفتی است که در استان خوزستان متوجه ی ماست و این نوع بحران زی بودن مدیران ما از بابت چیست. !؟