تاثیر هیجان زدگی جامعه در انتخابات ، فرصت سوزی های مکرر

آدمی به صورت غریضی و فطری دارای هیجانات درونی است . هیجان زدگی در تمامی رخداد ها در فیزیولوژی ساختار وجودی آدمی نهفته است . این هیجان زدگی گاهی قدرت تفکر را از انسان سلب کرده و باعث می گردد ادمی بین تمرکز بر عقلانیت و ‌اندیشه ورزی ، در یک فرایند مخاطره امیز احساسی تصمیم غلط و نسنجیده ای گرفته و سالها بخاطر همان تصمیم غلط تاوان پس دهد . مطالعات مختلف نشان داده که در ظهور و تکوین جلوه‌های هیجانی، فرهنگ هم نقش بسزایی دارد . بافت فرهنگی جامعه در بروز هیجانات نقش بسزایی دارد. در جوامعی که فرهنگ مطالعه ضعیف است و عامه جامعه در فقر مطالعاتی بسر میبرند هیجانات بسیار چشمگیر تر و موثر تر نمود پیدا می‌کند .

یکی از اثار مخرب ، بروز هیجانات به هنگام انتخابات است که در چند ساعت به اوج می‌رسد و چهار سال آثار ویرانگرش روح و روان را آزار میدهد و جامعه را در حالت انفعال قرار میدهد ، علاوه بر آن حاصلی جز واپسگرایی و عقب ماندگی و فزونی یافتن مشکلات عدیده و خسارت های ناشی از انتخاب غلط برجای نمی‌گذارد .

انتخابات رقابتی است بین عصاره ها و چکیده های احزاب ، قبایل ، عشایر و قومیت ها که باعث ایجاد فضایی هیجانی میشود و همین هیجانات کاذب آثار مخربی بر اوضاع و احوال کشور میگذارد . هیجانات اجازه تصمیمات صحیح و مطالعه بر روی نقاط قوت و ضعف افراد مختلف را از ما میستاند و در یک فرایند هیجان انگیز باعث میگردد در انتخاب بصورت احساسی و عاطفی تصمیم گیری و عمل نمایم . در این روند افراد نارسیسم یا خود شیفته و خود رایی یکتاز میدان قدرت میگردند با موج سواری از هیجانات کاذب و جاری جامعه بهره برده و خود را به صندلی ها و کرسی ها و مناصب ها می‌رسانند . افراد کم دانشی که در ساختار معیوب رشد نموده و سپس در فضایی مسموم خود را به جامعه تحمیل مینمایند افرادی که ماحصل همین انتخابات هیجانی هستند . دو قطبی سازی نیز در انتخابات باعث شور هیجان کاذب میشود و کافی است به این هیجانات ، قومیت گرایی ها اضافه گردد و ‌تهیج چاشنی کار شود آنگاه درصد خطا و اشتباه چشمگیر تر خواهد شد زیرا عقلانیت جای خویش را به احساس داده و تصمیمات غلط و احساسی و نسنجیده آثار و تبعاتش بعدها هویدا میگردد .در فضایی احساسی و هیجانی که نه به سواد افراد بها داده میشود نه به تخصص و تجربه و شایستگی موج سواران با بهره برداری از سادگی عوام خود را به آنان تحمیل نموده و جامعه را سکوی پرتاب خویش مینمایند . وعده های پوشالی عوام فریبی ، سود جویی از نقاط ضعف و استفاده ابزاری از مشکلات معیشتی و ده ها ترفند دیگر زمینه را به شکلی فراهم میآورند که به بالاترین جایگاه های سیاسی و اجتماعی میرسند عصارهای پوشالی که تهی از دانش و بینش هستند .کسانی که از درک سطحی ترین اطلاعات لازمه و موضوعات روز عاجز هستند ، آفرادی که نطق ها و متون و دست نوشته های معمولی و رایج را که خود قادر به تهیه نیستند ، با مشقت فراوان و غلط های بسیار ایراد کرده و خود را وکیل جامعه می‌نامند .

جامعه هیجان زده و بیمار وقتی بدون تامل و تفکر دست به انتخاب میزند نتیجه اش میشود همین که میبینیم هنگامی که غافل از اندیشه و تحقیق نسبت به انتخاب اصلح اقدام مینمایم ، چاره ای جز افسوس و خون دل خوردن نداریم. وقتی هیجان در انتخابات بر مدیریت آندیشه فائق میآید افرادی ناکارآمد و ناتوان در علوم مدیریتی و ناآشنا به قوانین مامور اجرای مطالباتمان میشوند افرادی که در بدیهی ترین امور جاری خویش درمانده و عاجز از انجامش هستند چگونه قرار است قوانین کلان را برایمان وضع کرده و نظارت بر همان قوانین را دنبال کنند .اینجاست که متوجه میشویم با یک هیجان کاذب فرصت سوزی عظیمی را مرتکب شده و چهار سال جامعه را در حالت کما فرو برده ایم . آدم های نامناسب و نامتناسب و منفعت نگر که اداره امور جامعه را بر عهده گرفته اند و جز فرصت سوزی حیف و‌میل کردن بیت المال ثمر دیگری ندارند .این قصور در دو محور قابل بررسی و تحلیل است ابتدا باید برای افرادی که قصد ورود به انتخابات را دارند شرایطی مهیا گردد تا میزان سواد ،  معلومات ،  تخصص و تجربه آن افراد توسط کارگروه های تخصصی ارزیابی و سپس جامعه بدور از هیجانات کاذب و بدور از قوم گرایی و تعصبات قومیتی و حزبی بر اساس سوابق مثبت و درخشان و ‌شایستگی ها دست به انتخاب بزند در غیر اینصورت هر دوره باید شاهد پرش عده ای از موج سواران و عوام فریبان فاقد شایستگی و ناکارآمدی در ساختار مدیریتی باشیم .