شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۹۵۵۵
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۳

شوشان - علیرضا طاهر پور / کارشناس ارشد زراعت و منخصص طب سنتی :

تجلی قدرت خداوند در عالم خلقت و بوجود آمدن موجودات زنده ، شکوه وعظمتی که در جلوه های حیات مشاهده می شود همه ، ما را به نظم مسلط بر چرخش زندگی دراجزاء طبیعت رهنمون می کند، تخطی از نظم سبب انهدام آن جزء خاطی شده و نعمت حیات از وی صلب می گردد.

دانش وسیعی که طی اعصار با مشاهده و تحقیق و تدبر، به وسیله انسان کسب شده ، ما را از بسیاری از تنگناها رد کرده، لیکن بی توجهی و سهل انگاری های عدیده ، سبب شده که فرع را به اصل ترجیح دهیم و کار امروز را به فردا بسپریم.

مثلا؛ در تغذیه انسان بالغ بر نود نمونه گیاهی قابل مصرف بوده که در حال حاضر از تعداد زیادی از آنها صرفنظر شده و برای تغذیه روزانه به عده قلیلی اکتفا می کنیم.

لذا بدن را با کمبود عناصر مورد نیاز مواجه ساخته ، ضعف را تدریجا بر بدن تحمیل می نمائیم.

بدن ما برای رشد و حفظ و نگهداری خود نیاز دارد که دائما حمایت شود و حس های پنجگانه ، خصوصا ، بویائی و چشائی و لامسه و بینائی ، در یافتن و بهره برداری از آن بدن را یاری می رسانند.

غذائی که خورده می شود از پنج گروه اصلی می تواند تشکیل شده باشد (آب، هیدرات های کربن، چربی ها، نمک ها، پروتئین ها) قندها ی مختلف ، مثل قند میوه (فروکتوز) و قند شیر(گالاکتوز) و ساکارز که در قند و شکر یافت شده از دو نوع قند اولی سنگین تر است .

جزء هیدرات های کربن می باشند. ویتامین ها نیز جزء پروتئین ها هستند.

بهر حال هر ماده ای که بعنوان غذا به مصرف می رسد باید تحت تاثیر مواد هضم کننده به اجزاء سازنده خود تبدیل شده ، سپس مجددا به شکل مواد مورد نیاز بدن انسان باز سازی شود .

یعنی ، پروتئین های حیوانی یا گیاهی که خورده می شوند ابتدا به اسید های آمینه تجزیه شده و از این اسیدها ، بدن ما پروتئین های مورد نیازش را می سازد.

و بدینوسیله غذا طی فرایندهای پیچیده بیوشیمیائی در دستگاه گوارش سیر کرده و تحت نظارت کبد به تمام اندام ها رسیده و در موقع مقتضی از آن توسط سلول ها بهره برداری می شود .

اینگونه امورات بدن در طی روز مدیریت می شود.

مبحث فوق بسیار وسیع است و تنها پیش درآمد کوتاهی عرض شد ، لذا دوستان عزیز نباید زندگی را سرسری گرفته و به اهداف اللهی بی توجه باشند.

دستیابی به کمال معنوی تنها از طریق حفظ سلامت تن محقق می شود و بدن رنجور قادر نیست بار گران عبادت را به نحو احسن بدوش بکشد.

سلامت روح نیز به سلامت تن وابسته است .

در مبحث مزاج شناسی که در طب سنتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. راجع به مزاج مطلوب اعضای بدن گفتگو شده ، مثلا مزاج طبیعی مغز سرد و خشک است و تغییرات رطوبتی و به تبع آن فشار داخلی مغز و نهایتا گرم شدن آن سبب بروزاختلالات رفتاری و حتی جنون خواهد شد.

مغزی که غذایش (گلوکز) را از کبد دریافت می کند ، و کبدی که خون را از دستگاه گوارش می گیرد ، چنانچه در دستگاه گوارش دائما غذاهای سنگین و ثقیل و دیر هضم و حاوی مواد نامطلوب باشند سبب انسداد تدریجی مجاری صفراوی شده ، این تنگ شدگی مجاری کبدی مانع انتقال خون کبدی به مغز می شود و اصطکاک ناشی از این گرفتگی عروق کبدی ، خون عبوری را گرم کرده خون گرم وقتی به مغز می رسد باعث افزایش حرارت مغز می شود.

حرارت افزوده شده فشارداخلی مغز را بالا برده و از سوئی دیگر حرارت سبب تعرق سلول های مغز شده و آب از سلول ها خارج گردیده در فضای بین سلولی جمع می شود.

همین فشردگی مجددا به سلول ها ی لطیف عصبی وارد شده سبب اختلال درعملکرد آنها می گردد.

پس نوع غذا و رفتار ما باید به شکلی باشد که به انجام صحیح تر کار اندام های داخلی کمک کند.

مثلا ورزش ، سبب فشرده شدن ماهیچه ها شده به جریان خون در رگ ها کمک می کند و بدینوسیله قلب را در انجام عمل انتقال خون به اقصا نقاط بدن یاری می دهد.

عقل ، چیز خوبی است و عا قل ، عالم که به دانش خود عمل کند ، نور چشم مردم فکور است.

اصلا ، تمام جدال های عالم بر سرهمین عاقلی و بی عقلی است.

به قول مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی رحمه الله علیه ، چهار دیو (حرص ، آز ، شهوت و اشکم ) را بر شمرده و آنها را موانع سعادت دنیا و آخرت دانسته است و گفته که اگراین چهار دیو تحت کنترل در نیایند ، دمار از روزگار آدمی در دنیا و آخرت در می آورند.

در روزگاری که مردم کمتر به هم توجه می کنند . سرشان گرم اطلاعات دنیوی است ، عدم توجه به حفظ و تقویت سلامتی همه چیز را بهم خواهد زد و مانع استفاده بهینه از دارائی ها می شود.

چه هزینه های سنگینی که مردم تقبل می کنند و متاسفانه نتایج درمانی خوب بدست نمی آورند.

پرخاشگری درونی و کم تحملی و عدم سعه صبر هم مانع ایجاد مودت بین مردم شده ، همجواری را جانشین همدلی نموده است.

زندگی در بین جمعیت هائی دور از هم و بی محبت نسبت به یکدیگر که به هم رشک برده و متفاوت از خود می دانند ، مانع اتحاد شان شده ، اینچنین جامعه ای به سادگی دستخوش فروپاشی می شود .

یاد قدیم به خیر ، مردم صمیمی درعین فقر ، با دارائی اندک شاد بودند. کم می خوردند و نسبت به هیچ چیز حریص نبودند. کار می کردند و به مفهوم حلال و حرام اعتقاد داشتند. به موقع به کارهای مختلف خود می پرداختند . عبادت و استراحت کافی می نمودند. شادی های ساده آنها از ته دل بود . خیر خواهی را بدرقه اندیشه هایشان داشتند. از پشت خنجر نمی زدند . برای رسیدن به دنیا ، اخرت را تباه نمی کردند. واقعا مسلمان بودند و به خدا و پیامبرانش عشق می ورزیدند.

آنها گوی سبقت را ربودند و رو سفید در عالم محشر حاضر خواهند شد و بار گران گناهان عدیده بر روحشان فشار نمی آورد .

در حالی که حیات آخرت بسار طولانی تر و مواهب آن بسیار برتر از این عالم است .

راست و درست گفت خداوند بلند مرتبه.

اما شیطان اعمال تباه ما را در چشم ما بزرگ جلوه داده است و آرزوهای حقیر را جانشین آرمان های انسانی متعالی ساخته ، گوئی پیامبری نیامده و تعلیمی آسمانی شامل حال بشر امروز نشده است! چنین مردمی باید منتظر عذاب های سنگین باشند.

کائنات ، جای ارواح خبیث نیست ، ارواحی که به شکل انسان ، به اعمال شیطانی دست می زنند و برای بلعیدن دنیا ، همه را تباه می کنند.

آدم که از حقیقت نمی تواند فرار کند. همه ما شاهد مرگ نزدیکان خود بوده ایم ، این راه را باید ما هم برویم ، عزیزان در توشه خود برای خداوند چه هدیه ای از سفر عالم به همراه می برید!؟

سلامت روح و روان با اتکاء به دنیا و بدن و بهره گیری از این مرکب روح به نحو احسن میسر است و زمانی که مرگ را درک کنیم ، شادمان از عملکرد صحیح خود ، در پیشگاه خداوند مهربان ، با دست پر و عشقی بی پایان حاضر خواهیم شد .

باشد که چنین شود.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار