شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
شاید برای آموزش و یادگیریِ نتایج ناکارآمدی مدیریت و شکست برنامه ها و ناخوشایندی مردم ، استان خوزستان بهترین سوژه بشمار آید، استانی که در گذشته ای نه چندان دور بعنوان الگوی توسعه ای سایر استان ها ، در بخش اشتغال ، کشاورزی، آموزش و ... بشمار میآمد ، گویا کنون در «عنفوان کهولت» قرار گرفته است! کهولتی که قبل از انتها و مرگ به انواع و اقسام بیماری دچار شده و حوصله شادی و شادمانی را ندارد .
از اینکه خوزستان و بخصوص اهوازش که بیش از یک ، سوم جمعیت کل استان را در خود جای داده و چند سالیست در صدر اخبار ناگوار کشور قرار گرفته قلب هر خوزستانی را بدرد میآورد ، وضعیت آموزشی ، عمرانی ، پزشکی ، ناهنجاریهای اجتماعی ، فقر ، و عدم آمادگی وکنترل پدیده های طبیعی از قبیل باران یا طغیان رودخانه و ... باعث گردیده که مردم خوزستان دیگر آن مردم صبور و لبخند بر لب نباشند ، آنها طوری دردمند شده اند که به هیچکس و هیچ دستوری اعتماد نمیکنند .
انصافاً این حق اهواز و خوزستانی که زمانی با داشتن دهها کارخانه و کارگاههای فعال و سود ده و سرزندگی اجتماعی باعث شده بود از اقصای نقاط کشور برای کار و حتی تفریح به آن میآمدند و مهاجر پذیر بود ، حالا جوانانش با مدارک دانشگاهی جهت کار به کارگاههای سفال گری «لالجین »و گارسونی در رستوران های «شیراز و اصفهان » مجبور به کوچ شده اند .
در عوض متاسفانه در خوزستان بجای افزایش کارگاهها و جذب سرمایه گذار و تسهیل اشتغال زایی با واگذاری غیرهوشمندانه و غیر قانونمندکارخانجات به بهانه واگذاری به بخش خصوصی دهها کارگر را بیکار و میلیاردها ضرر به بیت المال وارد میکنیم .
آیا تاکنون بصورت منصفانه و خداپسندانه کنکاش و بررسی جامعی رخ داده که چرا استان در مسایل رضایت عمومی ، آموزش ، اشتغال و سایر گزاره های مقایسه ای در قعر جدول قرار دارد و نقش عامل انسانی و مدیریتی در آن به چه مقدار است ، و اگر انجام گرفته چرا چاره اندیشی نمیشود؟
واقعاً مرکز نشینان مگر خبر از آمار و اوضاع و نابسامانی در استان ندارند که اینچنین دست روی دست گذاشته و نظارگر مرگ استانی هستند که در ارزش های دینی ، ملی، و تولید ناخالص ملی استان برتر بشمار میآید ، مگر قرار است دیگر چه بلایی بر سر استان بیاید که بفکر چاره ای برای تصحیح روش مدیریتی در این حوزه از کشور باشیم ، بعنوان مثال و مشتی از خروار :
برای مجاری آب های سطحی فکری نمیشود ، فاضلابها لایروبی نمیگردند ، دستگاههای مربوطه و پمپ های تخلیه آماده نمیشوند ، آنگاه با بارش رحمت الهی فاجعه آبگرفتگی طوری بروز میکند که رحمت به مصیبت تبدیل و خانه و زندگی مردم از بین رفته و صحنه هایی دردناک ایجاد میشوند که یادمان میرود شادی و خنده نیز بخشی از رفتارهای بشری است !! آنگاه برخی از همان کسانی که مقصر موضوعند با چکمه و بارانی و بازدیدهای شبانه فضای مجازی را پُر از فیلم و عکس میکنند و مثل قهرمانان هالیوودی میخواهند با دستور خود یک شبه خانه های ویران به جای خود برگردند و مشکل خانه و خیابانهای آب گرفته به طرفه العین حل گردد .
بخدا مردم حاضرند مسوولان روی پر قو بخوابند اما برای اداره شهر و استان برنامه دقیق و علمی و خداپسندانه پیاده کنند .
کنون تنها راه تزریق امیدواری در مردم همانا تغییر وضعیت روش اداره کردن و اهتمام به پیگیری عمل گرایانه و نه شعارگونه مشکلات این استان است. نباید کاری کنیم که استانمان برای ناکارآمدی ضرب المثل سایر استان ها گردد .