شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۱۳۳۱
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۶
شوشان - هادی کحال زاده:

 در میان خبرهای امروز، شاید داستان دریافت وام ۴هزار میلیارد تومانی سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت مصارف خود با نرخ بهره ۳۵٪ از نظام بانکی کشور هیچ حساسیتی ایجاد نکرد. اما این خبر نوک کوه یخی را نشان میدهد و نشانه‌ی از تلاش سازمان برای پوشش کسری ۱۶ هزار میلیارد تومانی امسال خود و ناتوانی از وصول طلب ۳۰۰ هزار میلیارد تومان از دولت است.

با نگاهی به چند آمار میتوان صدای فاجعه‌ی بزرگی را هم اکنون شنید و از مجموعه‌ی حاکمیت خواست برای جلوگیری از وقوع آن چاره‌ی بیاندیشند. 

سازمان برای تامین تعهدات خود اعم از درمان و بازنشستگی در سال جاری نزدیک ۱۳۰ هزار میلیارد تومان منابع لازم دارد. بدون در نظر گرفتن بار مالی کرونا به سازمان، در بهترین حالت سازمان بین ۱۵ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان کسری خواهد داشت. فروش بخشی از سهام شستا صرفا ۶ هزار میلیارد تومان از این شکاف منابع-مصارف را پوشش خواهد داد. هرچند فروش کل شستا ولو به "قیمت واقعی” هم نهایتا ۸۰ درصد نیازهای امسال سازمان را میتواند تامین کند.

سازمان هرسال بیشتر و بیشتر برای تامین نیازهای خود به نظام بانکی مقروض می شود و احتمالا بین ۴۰ تا ۴۵ هزار میلیارد تومان بدهی با نرخ بهره ۳۰ تا ۳۵درصدی به نظام بانکی دارد. گفته می شود بالغ بر ۲هزار میلیارد تومان هر ماه صرفا نزول به بانکهای کشور می دهد. 

در حالی که دولت نه تنها ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی خود به سازمان را نمیدهد- که اساسا چنین امکان مالی را اکنون ندارد- بلکه بی کفایت ترین مدیران کشور را در سازمان انتصاب میکند، به صندوق سرمایه گذاری آن به چشم امکانی برای توزیع پست، رانت و پاداش برای صدها نیروی سیاسی و نظامی می نگرد و از همه بدتر بصورت مداوم بار مالی جدید به آن اضافه میکند یا افراد جدیدی برسر سفره کارگران مینشاند. 

اما بدهی دولت هم نهایتا دوسال هزینه های سازمان تامین اجتماعی را پوشش خواهد داد. 

مشکل دیگر سخاوتمندی صندوق تامین اجتماعی در مقایسه با سایر صندوقهای بازنشستگی در جهان است. افراد بطور متوسط با ۱۶-۱۷ سال پرداخت حق بیمه به طور متوسط ۲۳-۲۴ سال مستمری دریافت میکنند. فرمول محاسبه روزآمد و متناسب با ویژگی‌های اقتصادی اجتماعی و جمعیتی کشور نیست و اصلاحات به اصطلاح پارامتریک و تعریف جدید‌ی از نسبت های شرکای اجتماعی و چگونگی و دوره بهره مندی از سازمان ضروری است. 

اما بزرگترین مشکل عدم تولید در اقتصاد ایران است. چنانچه اقتصاد ایران به روال دوره دوم آقای خاتمی ادامه می یافت. هم اکنون اقتصاد ایران با رشد متوسط۶٪ نه ۴۵۰ میلیارد دلار که بالغ بر هزار میلیارد دلار حجم و ۱۵میلیون شغل ایجاد کرده بود. که حداقل نیمی از آنان به صندوق تامین اجتماعی بیمه می پرداختند. درحالیکه بعد از برجام صرفا ۳.۵ تا ۴ میلیون شغل ایجاد شده که انهم عمدتا در بخش غیرسمی که منابعی برای سازمان ایجاد نکرده است و‌کرونا بخش قابل ملاحظه‌ی از ان را نابود خواهد کرد. 

تامادامی که مساله رشد پایدار و طولانی اقتصادی و مساله اشتغال و سرمایه گذاری حل نشود تغییری در سرنوشت سازمان‌های بازنشستگی رخ نخواهد داد. اما تغییر رفتار دولت و مسولیت پذیری در قبال کارگران وصاحبان اصلی سازمان تامین اجتماعی میتواند این سقوط دردناک را به تاخیر بیاندازد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار