شوشان - شاپور زندی:
دیگر ، کمتر کنشگری سیاسی ؛ نمانده است که خبر نیشکر هفت تپه و اخبار کناری اش را نشنیده باشد!
به زبان عامه باید گفت :
فقط خواجه ی شیراز نشنید!
اما
در ضرورت پاک و مقدس بودن قلم هم زیاد گفتند و نوشتند و نیز به همان اندازه که ، برای استاندار درخواست آبرو داری شد؛ برای سیل زده های دربند و گرفتار خوزستان ، بدهی کشاورزان ، کم آبی دهدز وایذه ای های کنار کارون سه وچهار ، مشکلات امنیتیِ جاری در اهواز و خوزستان ، فرار نیروهای نخبه از استان ، افت رتبه آ.پ خوزستان ، کمبود پانزده هزار معلم ،گزینش و جذب محفلی و خانوادگی معلمان حق التدریس، خانواده گزینی و تبار سالاری و و و و نیز بگوییم و بنویسیم !
مگر تا حالا نگفتیم و ننوشتیم !
چه شد ؟!
بهتر شد یا بدتر ؟!
ای مردم !
خوزستان ، گرفتار نفرین و بلای منابع شده است !
تاکنون که به یاد داریم حال واحوالمان بهتر که نشد ، بدتر شد !
این هم تقصیر شریعتی است !
تنها شریعتی ، بانی و مسئول همه ی این بد بیاری هاست !
پس
علمای اعلام ، دانشگاهیان ، مراکز ونهادهای حاکمیتی در خوزستان و تهران ، شخصیت های مرجعِ در مرکز، مراکز تصمیم گیرِ بدون پاسخ ، چه و ظیفه و سهمی دارند ؟!
ما در راهی پر اشتباه قدم می گذاریم !
این راه باید بازسازی شود تا هر رونده ای که در آن می رود ، راحت برود!
شریعتی هم برود ، خوزستان آباد خواهد شد!؟
مشکل را نه در افراد ، که در نظام کاغذ باز و سهم خواه و زیرک و متمدن و تبار سالار و نوکر و نوچه و مریدپرور، باید جست !
نظام قضایی در قانون مستقل تعریف شده است .
به کنش و عملکرد آن در هر دوره ای ، نقد ونظر فراوان بود وهست و خواهدبود ؛ ولی برای دیدن نتیجه و خروجیِ آن در این پرونده ، باید صبر کرد.
زیر پای شریعتی و هر کسی دیگر را زدن ، تلاش برای رایج کردن سهراب کُشی در خوزستان است !