شوشان / محمدسعید بهوندی:
مهرماه خاطرهانگیز نیز مثل هر سال دارد از راه میرسد، ولی اینبار بیش از هر زمان دیگری، نقائص و مشکلات اساسی و زیربنایی ما را در حوزهی مهم آموزش و پرورش به روشنی و صراحت کامل نشان میدهد.
با اینکه در قرن بیست و یکم، دروازههای علوم و فنون با سرعت خیرهکنندهای به روی انواع و اقسام راه و روشهای آموزش مجازی باز شده و در تمامی دنیا از این پتانسیل و مزیت سالهاست استفاده میشود، ولی باز به دلیل سبک و سیاق مدیریتِ باری به هر جهت و نوک دماغی و آموزش سنتی میز و نیمکت و قلم و کاغذی، تقریباً میتوان گفت؛ با بحران ناخواسته و ناگهانی کرونا، عملاً بجز بستن درب آموزشگاهها و بدون تکلیف ماندن میلیونها دانشآموز و استیصال خانواده هایشان، راه دیگری در شاهراه مخیلهی احدی از مسئولان بلند پایهی این دستگاه عبور و مرور نمینماید و گویا ما از پیشرفت علم و فن در امور آموزش مجازی، تنها گرفتن اطلاعات و اخبار از موتورهای جستجوگر را یاد گرفتهایم و این اقیانوس عظیم فرصتها و موقعیتها عملا برای ما قطرهای خیر و برکت به همراه ندارند!.
دستگاهی که به جهت ماموریت ذاتی، تجاربِ یکصدساله، خیل عظیمِ نیروی انسانی و ارزش و اهدافِ والای خویش، میبایست پیشروترین، چابکترین و بروزترین موتور حرکتی آموزشی و بالندگی کشور باشد، همواره میبینیم در چنین بحرانهایی زانوی غم بغل نموده و با در دست گرفتن کاسهی چه کنم چه کنم و شعارزده، پوپولیستیترین رفتارها را آنهم با نهایت بیرمقی و سردرگمی از خود بروز میدهد!.
تقریباً هشت ماه هست که از ماجرای کرونا میگذرد، ولی این زیربناییترین، بزرگترترین و گستردهترین دستگاه کشور، میتوان ادعا کرد که عملاً هنوز نه تنها فاقد راهکار عملیاتی برای مطلوبترین برون رفت از این مشکل است، بلکه حتی هنوز نتوانسته با خانوادههای دانشآموزان نیز در مورد چگونگی تحصیل فرزندانشان در چنین شرایط کاملاً خاص، ارتباطی مطلوب و موثر برقرار نماید و بیشتر مردم بجای شنیدن اخبار و نحوهی عمل و دانستن وظایف و مسئولیتشان از این دستگاه، از یکدیگر میپرسند؛ چه کنیم؟!
با اطمینان و صراحت و قاطعیت تمام میتوان ادعا نمود؛ آموزش و پرورش ما با چنین اوضاعی که دارد، بیش و پیش از هر چیزی به نجات دهنده نیازمند است و این نجات دهنده میبایست؛ جرّاحی ماهر، اصلاحگری باهوش و دلسوزی متعهّد بوده، انسان و نیازهایش را شناخته و به ملزومات منافع ملی، هنجارهای اجتماعی، فرهنگ بومی، باورهای دینی واقف باشد.
مسلح به علوم و فنون روز دنیا بوده و تا آنجا که ممکن و ضروری است، نسبت به بومی سازی آنها دارای مهارت بوده و برای بستر سازی جهت اشتغال و استفادهی جامعه از محصولات خود، دیگر دستگاهها را با خود همراه ساخته و یکپارچه نماید.
تا آموزش و پروش همانی شود که خود نجات دهنده گردد...!.