شوشان - محمدسعید بهوندی :
دوباره تابستان، هوا گرم و آلوده و اسیر باد و خاک و... و خیابانهای زُمُخت و داغ از آهن و سنگ و سیمان و عاری از دار و درخت و بوته و سرسبزی و لطافت، نه سایهی درختی و نه صدای آواز پرندهای و نه نسیم خنکی، آنگاه در نادیده گرفتن سادهترین منطق سکونت و زندگی یعنی؛ احساس آسایش و آرامش، کسی هم توقّع هم باشد که چنانچه مدیر توانمندی، کارمند مجرّبی، متخصص باهوشی و تجّار و سرمایهگذار دلسوز و باکرامتی، امکان جلای از اهواز برایش فراهم آید، ولی همچنان بماند و باز هم بر عشق خدمت امّا لبریز از مرارت خویش پافشاری نماید، این دیگر از آن منطقهای غیرقابل شنیدن است.
برای تمیز و سرسبز و قابل سکونت نمودن این شهر در حداقل هشت ماه از سال، تازه اگر چشمانمان را بر فصل زمستان و بالاآمدن بستر کارون و گرفتگی فاضلابها و آبهای سطحی بسته و این مصیبت عظمی را با جان سختی خویش، همچون همیشه تحمّل نموده و در نظر نیاوریم، مطمئناً تنها و تنها از اعتبار و همّت ملی کاری ساخته است. وگرنه دلخوش نمودن به پایینتر از آن، در بهترین حالت و اگر شانس و اقبال نیز با ما یار باشد، شاید ادامهی همین وضع تاسفانگیز و اندوهبار خواهد بود.
حداقل یکصدسال و شماها بگویید بیشتر، کارون زیبایت ساحل داشته باشد و هنوز هم پس از اینهمه تلاش و هزینهی شهردار و شهرداریها و استاندارها و ارگانها و سازمانها و جر و بحثها و یقهی هم چسبیدنها و ... بقول معروف؛ باز هم توی ذوق بزند و سیلابهای زمستان هر سال یک سمتش را باخود همراه نموده و سخاوتمندانه به خلیج فارس هدیه نماید، اسمش را چه میتوان گذاشت و تبر حادثه را بر گردن که میتوان آویزان نمود؟! حادثهی غیرمترقبه؟! قهر و غیظ طبیعت؟! بلای سماوی؟! کمبود اعتبار و نقدینگی؟! سمبلکاری؟! ندانمکاری؟! باری به هر جهت؟! مظلومیت کارون؟! مظلومیت اهوازیها؟! مدیریت ضعیف و غیر متخصص؟! کدامیک...؟!
بیشک هر چه هست و نیست، این شهری که به دلایل فراوان و غیرقابل خدشه، بعد از پایتخت مهمترین شهر کشور است، مردمش، کارمندان، کارگران و تجّار کسبهاش و حتی تمامی موجودات زندهی فرای انسانش، از این عدم طراوات، سرسبزی، سرزندگی و آرامش و لذّت، در تمامی مدت شبانهروز رنج برده و افسوس میخورند و لذا طبیعی است که هر کس موقعیّتی حتی کوچک برایش فراهم آید تا اینکه از این شهر کوچانده! شود، در انگیزه و میل رفتن، یک آن به خودش شک و تردید راه نخواهد داد.
در پایان این دردوارهی مختصر، از زبان مردم شریف و سختکوشش میگویم؛ مردم اهواز از مدیران ارشد کشور میخواهند، مشکلات متنوع و متکثّر شهری، زیستی و سکونتی این شهر را بصورت ملی چاره جویی نموده و سریعاً در پی حل اساسی آنها باشند. بخدا قسم اهواز نیز ساکنین خوب و باصفایی دارد!