شوشان :
بر کمر گاه
شاهین منتظر
مبتلای باد
راه هارا برف بلعیده
از لا به لای دندان های کرم خورده ی پنجره
پرچم آغشته به خون و باروت
در اهتزار است
کهنه سرباز
تنهایی اش را قورت می دهد
اتاق های ناخوش وناشتا
به انتظار مستمری نشسته اند
چه بازیگر خانه ایست
سوهان سرای بی سوده ی جهان
ای کاش
ایفل
برج آهن نبود
ای کاش
ای کاش
گذرگاه میخک بود