شوشان - سید ابراهیم آل رضا / کارشناس رسانه و گوینده : سال ۱۳۶۸ زمانی که تنها پنج سال از عمرم میگذشت متوجه علاقهام به رادیو شدم. وقتی رادیو گوش میدادم صدای دیگری نمیشنیدم؛اینقدر در صدای رادیو محو میشدم و گوش به صدای گوینده رادیو و برنامههای مختلفی که در طول شبانه روز پخش میشد میسپردم که متوجه گذشت زمان نمیشدم.
فرقی نمی کرد رادیو کجا باشد؛ عرضم این است که این رسانه صمیمی و یار قدیمی هر جایی میتوانست باشد. یا روی طاقچهی اتاق یا توی مغازه و ماشین یا حتی سر زمین کشاورزی، توفیری نداشت. هر جایی به مسئولیت خطیر خود می پرداخت.
این مسئولیتها آن زمان بیشتر ماهیت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی داشت و کمتر به مسائل آموزشی و تحلیلی می پرداخت. رادیوی زمان ما برنامههای مختلفی را در ساعات شبانهروز پخش میکرد. در ساعت های مشخص شده اخبار پخش میشد که یکی از پر شنوندهترین برنامههای رادیو بود و علاقهمندان خاص خود را داشت. البته در طول شبانه روز و بین کلیه برنامه هایی که روی امواج رادیویی پخش میشد موسیقی نیز از جایگاه ویژهای در بین مخاطبان برخوردار بود.
همانطور که مشخص است عنصر اصلی در رادیو صدا است و همه حسن و عیب رادیو در همین عنصر خلاصه می شود. دلیل این که از آن به عنوان یک رسانهی گرم یاد می شود نیز همین است. هر چند کارشناسان رادیو سه عنصر کلام، موسیقی و جلوه صوتی و برخی از سکوت به عنوان عناصر تولید در رادیو نام میبرند اما در واقع می توان گفت که همه این عناصر از یک جنساند و آن صداست.
دلیل تاثیرگذاری رادیو نیز وجود عنصر صداست چرا که بر خلاف دیگر رسانههای جمعی مثل تلویزیون که از جذّابیت های بصری نیز بهره میبرد مخاطب تنها و تنها به صدا توجه دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد رادیو که آن را به یک رسانه خاص تبدیل کرده است بهکارگیری زبان ساده و سهولت در ارسال پیام به آحاد مخاطبان است به طوری که کلیه اقشار جامعه اعم از افراد تحصیلکرده، کم سواد یا بیسواد را نیز در بر میگیرد.
علیرغم پیشتازی رادیو بر دیگر رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، این پیر عرصهی آگاهی رسانی صوتی از تغییرات زمان، آن هم در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات در امان نماند و مدت مدیدی را در کما به سر برد و جایگاهش را در همین عصر انفجار اطلاعات و گسترش دامنهی نفوذ اینترنت و رسانههای پیشرفته ارتباطی از دست داد، خیلیها بر این باور بودند که عمر صدا به پایان رسید و رادیو برای همیشه در تاریخ دفن شد. اما دیری نپایید که بر خلاف تصوّر مخاطبان، دوباره و با رویکردی نوین پا به عرصهی حیات گذاشت.
بیتردید میتوان از رادیو به عنوان یکی از پدیدههای اطلاع رسانی نام برد، چرا که هیچگاه عقبگرد نداشته و همپا با دیگر وسایل ارتباط جمعی پیش رفته است.
با گسترش اینترنت و شبکههای ماهوارهای تمام رادیوهای جهان رشد چشمگیری داشتند. فرقی نمیکند کجای زمین باشیم، می شود با چند کلیک ساده روی امواج رادیویی قایقسواری کرد و خوشبختانه امروز هیچ نقطهای از جهان را نمیتوان یافت که از قلمرو امواج رادیویی خارج باشد. حالا و هوای رادیو هم تغییر کرده و در عصر جدید جامهای نو به تن کرده است. به فراخور پیشرفت بستر اینترنت و نفوذ شبکههای اجتماعی شنوندگان سابق رادیو به تولید کنندگان آثار صوتی در قالبهای مختلف هنری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میپردازند و گاهی حتی از تولیدکنندگان رادیویی هم پیشی میگیرند.
تاریخ تاسیس رادیو در ایران به سال ۱۳۱۳ برمیگردد یعنی درست زمانی که پدربزرگ من ۷ سال داشت. سال ۱۳۱۹ رادیو تهران تاسیس شد و اداره آن به اداره کل انتشارات و تبلیغات واگذار گردید و بدین ترتیب ایران اولین فرستنده رادیویی دولتی را تاسیس کرد که کارکنان آن از میان فرهیختگان با ذوق انتخاب شدند. محمد حجازی( نویسنده و داستاننویس)، عبدالرحمان فرامرزی (نویسنده و مدیر روزنامه کیهان) حسینقلی مستعان (داستان نویس) ابوالقاسم پاینده (نویسنده) و ابوالقاسم اعتمادزاده (مترجم) از جمله اولین کارکنان رادیو بودند.
شاید جالب به نظر برسد که زمانی در کشور ما برای حمل رادیو و یا جابهجایی آن مجوز شهربانی لازم بود و در این خصوص پروانهای مبنی بر حمل صادر میگردید. جالبتر اینکه برای فروش و یا حتی هدیه آن به شخصی دیگر انتقال دهنده میبایست مجوزهای لازم را دریافت میکرد.
از نظر نگارنده رادیو رسانه بزرگ و قابل احترامی است، اقیانوس مهربانی است که می شود ثانیهها، دقیقهها، ساعتها، روزها، هفتهها، ماهها و سالها روی امواج آن زندگی کرد، بی آنکه ذرهای خسته شد. واضحتر آن که، آن چه رادیو را بزرگ مینماید و موجب اصالت آن میگردد صدا است. عنصری که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد.
رادیو به ما یادآوری میکند که آنچه موجب زیبایی طبیعت شده صداست، که اگر نبود جهان در سکوتی مرموز غرق میشد و سیاهی همه جا را فرا میگرفت! بر این اساس، بیراه نگفتهاند آن چه ماندگار میماند صدا است.