امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
داریوش احمد رضا بهمنیار: عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانى و صدقات و احسانش، بسترى براى جارى ساختن مفهوم عبودیت و بندگى است و فصلى است براى قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت، و این ها نشانه و گواه مسلمانى آن پدر و پسر و شاهد صدق آن دو عزیز الهى در قلمرو بندگى بود پس عید قربان فصل فدا کردن عزیزها در آستان عزیزترین است یعنى خداى متعال.
عید قربان، عید شرافت بنی آدم است و کرامت انسانی اش ، جشن رها شدن از قید پدرانی است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه معشوق می کردند، عید قربان روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است روزی است که انسان در برابر معشوق، هیچ بودن همه چیز را می پذیرد، خود و همه چیز را فدای او می کند و «تعبّد» را که نتیجه عرفان، شهود و دیدن یار است، به معرض دید می گذارد.
الهی! حج درونی ام را به قربانی کردن نفس پایان ده تا اسماعیل وجودم را که در من به ودیعه نهاده ای ، باهمان معصومیت کودکانه به دیدار تو آورم چرا که عید قربان ٬پاک ترین عیدها است، عید سر سپردگی و بندگی به درگاه معشوق است، عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست، عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است، عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است.
آنچه انسان را به خدا نزدیک مى سازد، اطاعت است و عبودیت و آنچه دور مى گرداند غفلت است و معصیت و اگر ما، پاى خلاف، از مرز طاعت فراتر ننهیم و اگر با تیغ عصیان، دامن عصمت ندَریم و اگر دست تعدى به حرمات اللّه نگشاییم، آن روز، عید ما و عید راستین خواهد بود و برگزارى نماز عید در عید قربان در همین بستر معنوى است که جریان مى یابد و عید قربان مى تواند زمینه ساز رهایى ما از این گونه قیود و بردگى ها باشد تا به قلمرو بندگى خدا در آییم و خجستگى عید قربان نیز در همین نهفته است.
عيد قربان جلوه گاه تعبد و تسليم محض است، فصل قرب يافتن مسلمانان به معشوق، در سايه عبوديت و بندگی است لذا یکی از رمز و رازهای عید قربان از همه چیز گذشتن خویش است که فلسفه آفرینش انسان و روحیه تعبد تسلیم و سیر کمال انسانی را تنظیم می کند.
در روز عید قربان باید معلوم شود که عشق و ایمان ما، در چه مرتبه ای و آروزی وصل در چه حدی است و تا چه اندازه ای به تعبد و تسلیم دست یافته ایم، عید سربلند بیرون آمدن از امتحان عبودیت است و این از اسرار این عید است پس در این روز ما نیز منیت ها و خودهواهی ها را در مسلخ عشق و بندگی خدا قربانی می کنیم.
هرگاه انسان بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار گرفت و غریزه را انتخاب كرد، به سوی حیوانات گرویده بلكه از حیوانات هم پست تر شده است، چون از عقل و فكر و رهنمودهای انبیا استفاده ننموده است ولی همین كه انسان در این دو راهی خطرناك وظیفه را انتخاب نمود و در خط ملائكه و پاكان قرار گرفت آن را عید می گیرد.
عید قربان، عيد عارفان است، جان باختن و قرباني كردن جان خويش در پاي معشوق است و نماد ظاهری آن ايام حج است كه حج گذار براي كامل شدن عبادت خود و فدا شدن در پای محبوب، نفس خويش را قرباني ميكند، در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را، يعني هر آنچه بدان دلبستگی دنيوي پيدا كرده است را قرباني ميكند تا سبك بال شود، روز عید قربان است و بنده عاشق در منا است، و اسماعيلش را به قربانگاه آورده است ولی فقط خود ميداند كه اسماعيلش كيست يا چيست، هر كه هست و هر چه هست، بايد برای قربانی ذبح كند قرباني كردن همه آرزوهای پوچ دنيوي است تا خود را براي سفری بزرگ آماده كند.
رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پاى اراده و مشیت الهى، درس بزرگ دیگرى از عید قربان است، باید نفس اماره را در مسلخ ایمان و اطاعت خدا ذبح کرد تا به خلوص و رهایی رسید، باید تیغ اراده و عفاف بر حنجر نفسانیات نهاد و خون نفس اماره را ریخت و از شرّ این وسواس خنّاس نجات یافت و ثمرات اینگونه جهاد با نفس نیز، در عرصه هاى مختلف زندگى ظهور مى یابد و رهاساز انسان از دام، بردگى ها و وابستگى هاست.
اگر ابراهيم از تمام هستياش چشم مي پوشد و فرزند دلبندش را به قربانگاه ميآورد، ايمان دارد به اين که دست خدا با اوست، اي ابراهيم! رها ساز اسماعيلت را تا صله ی عطا در دامن وفاي تو نهم ، و مني مسلخ عشق است، سرزمين طاعت و بندگي است و قربان تجسم سر تسليم به فرمان دوست نهادن بيهيچ چون و چرایی، و این صحرا نقطه آغاز است برای روح و دلی که به جز خدا، هیچ معبودی را برنمیتابد و سر بر آستان بندگی هیچ ناخدایی نمیساید و تنها خداوند را به پرستش لب میگشاید.
مأموریت اصلی نه ذبح اسماعیل بلکه امتحانی بود که ابراهيم باید خود مسئولیت ذبح اسماعيلش را بر عهده گیرد و عشقی را فدای عشق برتر نماید و اسماعیلش نیز این مأموریت را به جان خریده و دليرانه در راه معشوق فدا شود و چنین امتحان شدیدی برای ارتقاء به عالی ترین کلاس هستی لازم است، تا با آن ابراهيم بر قله ی بلند خلیل اللهی و قرباني کردن اسماعليش صعود کند، بي آنکه اسماعيلش قرباني شود و اسماعيل نیز به مقام رفیع ذبيح اللهی ارتقاء یابد، بي آنکه گزندي بر وي رسد.
مني اولين قربانگاه عشق است، نزديکترين نقطه به آسمان، از جاي جاي خاکش، عطر قدمهاي فرشتگان ميآيد، مني قشنگترين آغاز داستان بلندِ عشق و جان بازي است و يقين و اخلاص، این صحرا، صحرای شوق است و این روز، روز تحولی در زندگی، روز اول آفرینش عشق به معبود، عرفات را میشناسی؟ از همان دقیقهای که مُحرم دیدار معشوق شدی، از همان سپیدهای که خویشتن را در حوله سپید احرام پیچیدهای تا در تلألو نور محض، به درگاه خدایت اظهار بندگی کنی و حالا که در عرفات، در روز عرفه، سر بر آستان نیایش گذاشتهای، میفهمی بندگی یعنی: «لا اله الاّ اللّه».
روز دهم ماه ذیالحجه مصادف با عید قربان از بزرگترین عیدهای مسلمانان است یادآور فداکاری و ایثار ابراهیم در راه رضای معبود و تسلیم و ایمان اسماعیل در قربانگاه عشق بود و گذاردن خنجر بر حنجره اسماعيل توسط ابراهیم خلیل و تردید نکردن وی و اطاعت اسماعیل نشانه و نماد وفادارى در قلمرو بندگى است.
عید قربان نماد رهایی از تعلقات است رهایی از هر آنچه غیرخدایی است عید قربان عید پیروزی وظیفه بر غریزه است ، آری، عید قربان روز پیروزی عقل و وحی بر هوی و هوس است، عید قربان عید نزدیک شدن دل هایی است که به قرب الهی رسیده اند، عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است ، بارالها! نفس خویش را در هر لحظه رمی جمرات می کنم تا هر آنچه جز تو در توسط تجسم شود محکوم به نابودی باشد.
عيد قربان، پيام آور ايثار و فداکاري، جشن رهايي از اسارت نفس و شکوفايي ايمان، عيد عبادت و بندگي و اطاعت شايسته از پروردگار تواناست، عيد پيروزي وظيفه و اوج تجلي روح ايثار است، عيد نزديک شدن دلهايي است که به قرب الهي رسيده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسليم است.
عيد يعني بازگشت، بازگشت به خود و به حقيقت هستي، عيد انسانها روزي است که بازگشت کنند به آنچه که حقيقتاً از آن هستند و بايد باشند، بدين معني که عيد واقعي و شادي حقيقي آن وقتي است که انسان بتواند رضاي خدا را به دست بياورد و به ماهيت وجودي خود پي برده، آنطور که بايسته است حقوق همنوعان خود را رعايت نمايد، از تبعيض و ريا بپرهيزد و بدون هيچ حب و بغضي به شعور فرد فرد انسان هاي اجتماعش احترام قائل شود.
امروز باید به گونه ای عمل کنیم و به نوعی از آزمایش و امتحان به درآییم که ابراهیم علیه السلام وار و اسماعیل علیه السلام وار عشق و تسلیم را به نمایش بگذاریم، امروز باید خاطره عشق و ایثار حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت اسماعیل علیه السلام و حضرت هاجر علیهاالسلام را تجدید کنیم، امروز باید معلوم شود که عشق و ایمان ما، در چه مرتبه ای و آروزی وصل در چه حدی است و تا چه اندازه ای به تعبد و تسلیم دست یافته ایم.
داریوش احمد رضا بهمنیار