ملتی که حافظه تاریخی خود رااز دست بدهد مدام دچار تکراراشتباهات می شود.
با نگاهی به تاریخ پرفراز ونشیب ايران به حوادث تلخ و شيرين مختلفی پی خواهیم برد.از 22 بهمن سال 1357 به اين سو حركت تاريخ در ايران ديگر گونه میشود. اگر تا پيش از اين زمان ، تاریخ معاصر ما با شكستها و سقوطها و عقبنشيني های فراوان و از دست رفتن بخشهاي مختلف كشور و تسليم شدن در برابر قدرتهاي بيگانه آغشته شده بود، با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبری امام خمینی ره وهمکاری ملت جريان تاريخ در ايران مسير متفاوتي را در پيش گرفت.
از اين به بعد بود كه پيروزي، مقاومت ونترسیدن از دشمنان و مهاجمان و سرسختي براي حفظ حتي يك ميليمتر از خاك كشور، تبديل به رسمی برای ايرانيان شد. براي نخستينبار درتاريخ معاصر، ايران وارد يك جنگ نابرابر و همهجانبه شد و اجازه نداد وجبي از خاك سرزمينمان اشغال شود.
آری فتح خرمشهر، پاياني بود بر صدها سال به يغما رفتن خاك اين سرزمین كه به واسطه حماقت و خيانت پادشاهان بر تاريخ ما تحميل شد.
درتقویم سوم خرداد را روزمقاومت وپیروزی نامیدند تا درحافظه تاریخی ملت ایران بماند که سوم خرداد يكي از مهم ترين وقايع در طول تاريخ انقلاب اسلامي و مهم ترين نبرد رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس می باشد كه رزمندگان توانستند با ايمان و اتكاي به خداوند و با دستان خالي اين پيروزي بزرگ را رقم بزنند.
در این روز با ایثارگری فرزندان ملت،در عملیات بیتالمقدس که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی سردارسرلشگرپاسدار محسن رضایی صورت گرفت خرمشهر بعد از ۵۷۸ روز از اشغال دشمن بعثی خارج شد و رزمندگان سلحشور اسلام موفق شدند بسیاری از متجاوزان عراقی را به هلاکت رسانده و ۱۹ هزار نفر از آنان را به اسارت درآورند.
بعد از این شکست بزرگ برای صدام، رهبری او بر ارتش هم با تردید مواجه شد.
نیویورک تایمز در تحلیلی یادآور شد: «متخصصان نظامی غرب معتقدند که تعداد زیاد اسرای عراقی دلیل اصلی عقبنشینی عراق در جبهههای جنگ نبوده است، بلکه عدم رهبری و روحیه ضعیف در بین افسران ارتش عراق دلیل این شکست بوده است و هنوز مشخص نیست که آیا صدام کنترل ارتش عراق را در دست دارد یا نه...»
روزنامه تایمز آو ایندیا چاپ دهلی هم در سرمقاله خود به تشریح نتایج حاصله از شکست عراق در جبهه خرمشهر پرداخت و نوشت: «آنچه [بعد از شکست در خرمشهر] برای صدام باقی مانده، ارتش شکست خورده، سربازان بیروحیه و اوضاع داخلی ناامن و متشنج است.»
واماضمن گرامیداشت این روز بزرگ وتاریخی باید به عنوان یک خوزستانی واقعیاتی رااشاره کنم
اما واقعیت این است که حق استان خوزستان بویژه شهر خرمشهرو مردم سرفراز و دلاور آن به هیچ وجه ادا نشده است.
مسئولان کشور نسبت به این شهر و شهروندانش مدیون هستند. دینی که همچنان بر گردن ما سنگینی میکند. چون مردم استان خوزستان با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
واما امروز باهمه این افتخارات بیکاری، گرد و خاک،خاموشی های برق،کمبود آب شرب، فرصتسوزی ها وسومدیریتها در خوزستان بیداد می کند و رفع این مشکلات تنها بامدیریت جهادی و اراده محکم را میطلبد.
به راستی چه کسی باید جوابگوی این تبعیضها و بیعدالتیها باشد؟
تا به کی و در کدامین سوم خرداد این مشکلات بسیار کوچک و پیش پا افتاده این مردم که دیگر محرومیت و فقر در آمیخته شدهاند حل خواهد شد؟
آیا مشکلات خوزستان آنقدر بزرگ و وسیع است که دولت از حل آن عاجل است؟
چگونه بگویم نه آب قابل شرب و نه هوای قابل تنفس داریم؟ چگونه از محرومیت و فقر و گرد و خاک بگویم؟ در آستانه پاسداشت دفاع دیگر قدر مردم خوزستان و خرمشهرها را بدانیم که اگر نبودند حالا ما نبودیم.
ان شاالله با تشکیل دولت جوان وانقلابی ومردمی شاهد رشد وتوسعه استانهایی باشیم که روزی خط مقدم مبارزه با دشمنان ومتجاوزان بوده اند.