شوشان - محمد عسلی :
هرچند تغيير و تحول تابع شرايط و انگيزه است اما آفرينشي که ما کم و بيش مشاهده مي کنيم به نسبت دانش و درکي بسيار ناچيز که از آن داريم پيوسته در حال تغيير و تحول است. هر موجود زنده و هر چيزي که به زنده بودن ما کمک مي کند نيز پيوسته در حال تغيير است يعني از حالتي به حالت ديگر درمي آيد و اين وضعيت مستمرا ادامه دارد چه ما بخواهيم و چه نخواهيم.
وقتي کودک 6 ساله اي آرزوي دکتر يا مهندس شدن در سر مي پروراند روح و روان او به دنبال تغيير است.
آنچه تغيير را سرعت مي بخشد و يا روند آن را کند مي کند شرايط، محيط، فرهنگ و باورهاست. انقلاب وقتي به مفهوم واقعي خود نزديک مي شود که تحول و تغيير در ساختار کلي افکار، رفتار، اخلاق و بينش هاي مردم براي تغيير در سياست، اقتصاد، فرهنگ، سنت ها همراه با حرکت سريع به سوي تحقق آرزوهاي يک ملت شروع و استمرار يابد.
آزادي موتور محرکه هر انقلابي است که اجازه مي دهد استعدادها، انگيزه ها، نيروهاي جسمي و روح جمعي به ميدان کار و تلاش درآيند.
آزادي اگر در جهت رسيدن به موفقيت براي تحقق خواسته هاي اکثريت نباشد انقلاب را به انحراف از معيار سوق مي دهد.
مردم چشم بر تفکر و انديشه خلاق دارند تا برگزيدگانشان راه هاي تحول خواهي و تغيير را نشان دهند و با هدايت خردمندانه عبور از سختي ها را آسان نمايند. اگر برگزيدگان از راه دروغ، تزوير، فريب و يا قدرت مالي و نفوذ سياسي و اقتصادي کرسي هاي مديريتي را اشغال کنند، انقلاب گرفتار انحراف از معيار مي شود و ناتوانايي ها جامعه را سردرگم، بدبين، مخالف و نهايتا پرخاشگر مي کند و کشور به صورت جزيره اي اداره مي شود و به قهقرا مي رود. حفظ و افزايش منافع ملي ارتباط مستقيم با اقتصاد سالم، امنيت خاطر و نظم پذيري جامعه دارد.
عدالت وقتي درصد بالايي از رضايت مردم را به دوش مي کشد که موازنه فقر و غنا جامعه را از دوقطبي يا چندقطبي شدن به دور دارد و فاصله هاي طبقاتي را کاهش دهد.
فاصله طبقاتي صرفا به معناي فاصله فقرا با ثروتمندان نيست. فاصله باسوادان با بي سوادان، فاصله فهم کنندگان با عقب افتادگان از فهم و تفکر هم هست. استعدادهاي سرکوب شده و رشد نيافته به هر دليل عوام زدگي را تشديد مي کنند. آموزش و پرورش قوي نقش اول را در پرورش استعدادها دارد همانگونه ارتش و سپاه قوي در حراست از مرزها و دفاع در مقابل تهاجم بيگانگان در خط مقدم قرار مي گيرد. آموزش و پرورش رشد يافته و قوي سربازان حوزه هاي نظامي، اقتصاد، سياست و فرهنگ را خردمند، آگاه، دلير و آماده به کار بار مي آورد.
نمي توان با پاهاي لنگ و دست هاي بسته به جنگ جهل، خرافه، دروغ و رياکاري رفت و پيروز از ميدان بيرون آمد.
تحول خواهي با مديران و مسئولان آگاه، دانشجو، خردمند و شجاع و پرهيزکار به نتيجه مي رسد. دانش و تقوي دو بال آسيب ناپذير پروازند به هر ميزان که اين دو بال قوي و بلندگستر باشند اوج پرواز براي نشستن بر قله بلندتر است.
با انتخاب افراد رشيد و صالح مي توان چشم اميد به تحول و تغيير داشت، افرادي که از نفوذ سياسي و قدرت تصميم گيري بالايي برخوردار باشند و هوشمندي آنها سبب شود شرايط را به نفع مردم تغيير دهند نه به نفع خود و بستگان و دوستانشان. حال چگونه مي توان داوطلبان سمت هاي کليدي را شناخت و آنها را گزينش کرد. نکته قابل تحملي است که باز مي گردد به ميزان فهم، تشخيص و تعهداتي که هر يک از افراد جامعه نسبت به يکديگر دارند. ذکر و يادآوري اين مثل مشهور بيانگر واقعي هويت و توانايي ماست. «از کوزه همان برون تراود که در اوست.»