شوشان - غلامرضاجعفری:
انتخابات اهوازی چند دورهای است که مسیر عجیب و غریبی را طی میکند، تو گویی انتخابات نیست و مکاره بازار خرید انواع واقسام نکبتهاست.
نامزدهایی که رای مردم را میخرند، به واقع نه خریدار که فروشندگان مرگند، مصیبت میفروشند. و کالای آنها شهرهایی ویران، سازمانهایی آشفته، خدماتی بی کیفیت و هزینه هایی نجومی به حساب شهروندان است! اینان چنین فروشندگانی هستند.
دوره پنجم با آشوب و رای دزدی و بازشماری و دوباره رای دزدی و دوباره بازشماری و دوباره چرخه مرگ به پایانی ضد توسعه شهری رسید، بی تعارف شورای پنجم چنین بسته شد که اگر نمایندگان آنروز اهوازی زیر بار بازی بازشماری و لعبتکانش نمیرفتند امروز شاهد تکثیر مصیبت در تمام استان نبودیم.
ّابادان، کارون، اهواز و … در این میان خواهران کارونیم به مصاف جریانهای کدر و تاریک شهرشان رفته اند، پیش قراولان نبرد با سیاهی و مرگ.
خواسته شان کاملا روشن است، خواهرانم در کوت عبدالله با حضوری مترقی و آوانگارد فقط سلامت شهرشان، سلامت بیمارشان را میخواهند، شهری که روزگاری از تن اهواز کندند تا به اصطلاح روزگار بهتری بیابد و امروز نه روزگارش بهتر است و نه … تنها به شهری دیگر تبدیل شده برای سوداگران مرگ، سوداگرانی که سلامت مردم را میدزدند، آرامش مردم را، آینده کودکان آنها را، فضای سبز مقدر را، خیابانهای محترم را، و در کلیت آبادی شهر را میدزدند و آنچه می ماند سرزمین سوخته است.
آهای مردم به اهواز نگاه کنید! نه ورودی شهرمان ورودی است، نه پارکها شبیه پارکند، نه خیابانها مثل همه خیابانهای جهان، که گویی میدان نبردند، میدانی برای نبرد انسان با مرگ، با تصادف، با چاله هایی به قد چاههای مرگ.وهنوز تلخی مرگ بچه های کوچکمان در جویهای روی باز در جانمان مانده.
و حالا اهواز و کارون و … استان به تمامی آلوده است، آلوده از دستهایی که مرگ را برای انسان اهوازی، انسان خوزستانی، انسان بومی طلب میکنند؛ به حساب منفعتها و سودهای جهنمی. شیطانکهایی که رای میخرند و مرگ می فروشند، امروز اما فرشته های کارونی حق مردم را فریاد میزنند و در اهواز نیز همچنین.