شوشان - زمان بابادی شوراب:
بسمه تعالی
اتفاقات چهل سال گذشته استان ما خوزستان، انسان را یاد یک ترانه از خواننده آن طرف آبی می اندازد، که مضمون آن با اوضاع ما و استان مان هماهنگی دارد.
بچه های تو و من وقتی یه روز بزرگ شدن
فردا که میخوان بدونن کجا به دنیا اومدن
بگو جوابمون چیه؟
حرفِ حسابمون چیه؟
تکلیفه اون خونه ای که شده خرابمون چیه؟
گناه هر چی که گذشت به گردن ما بود و هست
هیچکس به غیر از خود ما، از خود ما فریب نخورد
هیچکس به غیر از خود ما، ما رو به بیراهه نبرد
به بچه هامون چی بگیم؟بگیم که بی هویتیم؟
گدای حق خودمون پشت درای غربتیم؟
حقیقت:
امروزه به نظر می رسد تمام مردم در استان های کشور ایران در تکاپو هستند تا به خوزستان کمک آبی کنند، خوزستانی که تقریبا تمام منبع درآمدهای آن، از آن کشور ایران است، مانند شخص ثروتمندی که نیاز به کمک برادران فقیر خود پیدا کرده است.
ثروتمندی که اجازه ندارد از ثروت خود استفاده کند تعجب از این است که گذشته از تمام منابع طبیعی منابع نفتی و گازی، آب رودخانه های کارون، کرخه، جراحی، زهره یک زمانی نه چندان دور پرآب ترین رودخانه های کشور تا چند دهه گذشته بودند.
در اخبار و رسانه های مجازی و حقیقی میشنویم که بطریهای آب معدنی و تانکرهای آب برای مردم تشنه این استان فرستاده شده اند.
این عمل بظاهر نوعدوستانه دولت، مردم و استان های دیگر حتی به اندازه یک استامینوفن ساده هم برای مردم این استان تاثیر ندارد تا بتواند دردهای آنها را برای یک زمان کوتاه هم درمان کند.
تعجب آور این است که چگونه استان های نیازمند به آب، که با کمک دولتی ها آب رودخانه های استان ما را با انحراف رودخانه اصلی برده اند حالا بطری های آب معدنی و تانکرهای آب به سمت استان ما می فرستند؟با کدام حس نوعدوستی؟
نکته آخر:
ما گدای حق خودمون پشت درهای همسایه هامون هستیم!
بابت ظلم بزرگی که به استان ما می شود نمی دانم ما برادران تنی و جزء این مملکت هستیم یا برادر ناتنی هستیم؟
کاشکی این موضوع را هم با آزمایش ژنتیک مشخص میکردند تا تکلیف خودمان را بهتر بدانیم!