شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۶۸۵۸
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
گفت‌وگوی اختصاصی با عضو شورای شهر آبادان؛
ده روز از انتخاب «حسین حمیدپور» به‌عنوان شهردار جدید آبادان می‌گذرد. انتخابی که حاشیه‌های فراوان داشت و مهم‌تر از حاشیه‌ها، جزییات تکان‌دهنده! برخلاف دوره‌های گذشته، هیات رئیسه‌ی شورای ششم مانع حضور رسانه‌ها در نشست‌های بررسی گزینه‌های تصدی سمت شهردار شد.

جزئیات چگونگی انتخاب شهردار جدید آبادان به روایت مسعود لیراوی

شوشان - حسین دلیر:

اشاره: ده روز از انتخاب «حسین حمیدپور» به‌عنوان شهردار جدید آبادان می‌گذرد. انتخابی که حاشیه‌های فراوان داشت و مهم‌تر از حاشیه‌ها، جزییات تکان‌دهنده! برخلاف دوره‌های گذشته، هیات رئیسه‌ی شورای ششم مانع حضور رسانه‌ها در نشست‌های بررسی گزینه‌های تصدی سمت شهردار شد.

 ناگزیر برای آگاهی از جزییات و پشت پرده‌های شورا؛ یکی از اعضای این نهاد مردمی را به گفت‌وگویی عمقی دعوت کردم. «مسعود لیراوی» عضو 38 ساله شورا، شجاعانه پذیرفت به نمایندگی از برخی همکاران خود، میهمان ما باشد. مشروح گفت‌وگوی چالشی و مهم من –حسین دلیر- به نمایندگی از پایگاه تحلیلی «شوشان» را با لیراوی در پی بخوانید.

به نظر شما حاشیه‌های ایجاد شده درباره انتخاب شهردار آبادان، طبیعی هستند؟

از یک نظر طبیعی است، به‌شرط آنکه برای دیگر موضوعات مهم نیز همین حساسیت‌ها وجود داشته باشد. در غیر این صورت واکنش‌های هیجانی با هدف ایجاد تنش در این زمینه‌ی به‌خصوص، می‌تواند شائبه و شبهه داشته باشد.

از اصلی‌ترین نقدها مطلع هستید؟

بله؛ اعتراض‌هایی عمدتاً تهاجمی و خصمانه در فضای مجازی منتشر شده که به انتخاب شهردار توسط اعضای شورا انتقاد دارند.

این نقدها و به تعبیری اعتراض‌ها، چه مقدار منطقی یا حتی قانونی بودند؟

نمی‌توانم درباره قانونی یا غیرقانونی بودن این اعتراض‌ها اظهارنظر کنم؛ مسئولیتش بر عهده‌ی نهادهای دیگر است.

می‌توانم با توجه به تخریب‌ها و افتراهای فراوانی که وجود داشته، بسیاری از آن‌ها را غیرمنطقی و دارای بار حقوقی بدانم. انتخاب شهردار یک حق قانونی و تکلیفی بر عهده‌ی اعضای شورای شهر است. شورایی که با رأی خود مردم به این قدرت تکلیفی دست یافته اما گویا برخی قائل به این حق برای ما نیستند.

پروسه انتخاب شهردار از ابتدا با حاشیه‌های فراوانی آغاز شد که بر شکل‌گیری این فضای معترضانه موثر بود. خود شما چه روایتی از این انتخاب دارید؟

برای تشریح این موضوع باید کمی به عقب بازگشت. روز نخست فعالیت شورا که مصادف با تحلیف و اعطای اعتبارنامه‌های اعضا در فرمانداری بود؛ دعوت‌نامه‌هایی برای حضور در صحن شورا رأس ساعت 18 همان روز به ما داده شد. با دستور کار انتخاب سرپرست یا ابقای شهردار مستقر!


دعوت‌نامه‌ها توسط چه کسی به شما داده شد؟

توسط آقای «بغلانی»؛ که گویا با هماهنگی از قبل چاپ شده بودند. به‌هرحال ما بی‌اطلاع بودیم.

همان جلسه‌ای که به برکناری دکتر شیرازی و انتخاب سرپرست موقت منجر شد؟

بله؛ بعدازظهر پنج‌شنبه 14 مرداد. همان روز اعضای شورا، تصمیم به خداحافظی با آقای شیرازی گرفته و آقای بچاری را به‌عنوان سرپرست انتخاب کردند.

 آن روز قرار شد پس از این جابجایی‌ها، اعضای شورا به‌سرعت مشغول بررسی گزینه‌ها و انتخاب شهردار آبادان شوند. 

برخی اعضا تصمیم داشتند این کار را با انتشار یک فراخوان در سطح ملی انجام دهند تا افرادی برای حضور در صحن شورا دعوت شوند که سابقه‌ی چند سال مدیریت در سطوح عالی شهرداری را داشته باشند. 

افرادی که از نظر مدیریتی؛ ارتباطاتی؛ تسلط بر موضوعات مالی و پروژه‌ها، توانمند باشند. این خواسته چند بار به تعویق افتاد تا با از دست رفتن زمان؛ شورا عملاً در دو هفته پایانی زمان کافی برای تمرکز نداشته باشد.

چه کسانی و چرا با انتشار این فراخوان مخالف بودند؟

تصور می‌کنم در آن جلسه 4 یا 5 نفر از اعضا مخالف انتشار فراخوان بودند. آقایان بغلانی؛ خزاعل و قیم و خانم حیاوی از مخالفان جدی این شیوه بودند. خطاب به رئیس شورا گفتم این نحوه‌ی دعوت از گزینه‌ها برای ما و آبادان غیرحرفه‌ای است.

 بهتر است این را در فراخوانی اعلام کنید تا گزینه‌هایی در قواره‌ی شهر ما در شورا حاضر شوند.

 متناسب با آوازه، پیشینه، جمعیت و درجه شهرداری. باز هم با درخواست انتشار فراخوان در این جلسه مخالفت شد با این توجیه که اگر بخواهیم اقدام به انتشار فراخوان کنیم، مسیر برای آمدن بسیاری از افراد که شاید فرصت بررسی آن‌ها نباشد باز شود.

 من از هیات رئیسه خواستم با انتخاب شهردار به‌عنوان مساله‌ای هدفمند برخورد نکنند؛ اما آن‌ها استدلال‌های خودشان را داشتند.

به‌اتفاق دیگر همکاران مانند آقای «ثامری» و «موسوی» از ابتدا نیتمان بر پرهیز از ایجاد تنش و واگرایی در شورا بود و به هر شکل تلاش می‌کردیم عامل همگرایی شویم ولو باعث عقب‌نشینی ما به‌طور مقطعی از حقوق قانونی‌مان شود.

 بنا را بر رأی و اراده‌ی اکثریت گذاشتیم و چندان بر مخالفت خود پافشاری نمی‌کردیم؛ در کار شورایی قاعده هم باید چنین باشد.

ولی تصمیم درست با توجه به حساسیت‌ها و اهمیت موضوع این بود که انتخاب شهردار آبادان بهتر است با فراخوان صورت گیرد چراکه آمدن گزینه‌های توانمند؛ نگرش و افق دید ما را وسعت می‌داد.

حداقل رزومه‌های بیشتری به دست ما می‌رسید و می‌توانستیم با بررسی آن‌ها؛ افراد قوی‌تری را برای دعوت به صحن شورا انتخاب کنیم. به هر دلیل با این خواسته مخالفت و بنا شد به‌صورت سنتی با موضوع انتخاب شهردار برخورد شود.

همکاران هیات رئیسه در جلسه‌ای از اعضای شورا پرسیدند که چه افرادی به شما رزومه دادند و هر کسی اعلام کند تا اسامی آن‌ها را برای دعوت به شورا بنویسیم، رویه‌ای کاملا سنتی و شخصی! فلان گزینه رزومه‌اش را برای فلان عضو شورا فرستاده و همین‌طور گزینه‌ی دیگر برای عضو دیگر که در نهایت ترکیب افراد دعوت شده به شورا شکل گرفت. هر عضو شورا گزینه‌هایی را پیشنهاد داد و یکی دو گزینه هم توسط ما پیگیری شد.

چه گزینه‌هایی توسط شما پیشنهاد شد؟

چندین گزینه که علیرغم پیگیری و تماس با آن‌ها از حضور در صحن شورا امتناع کردند. مثل آقای «رحیم جافری» که دارای رزومه خوبی بود اما تمایلی برای حضور در آبادان نداشت. ایشان در دوره شورای پنجم، شهردار بروجرد بودند و به‌تازگی شهردار دورود شدند.

 پیشنهادی را ما به همکاران ارائه دادیم که بگذارند گزینه‌های بیشتری امکان حضور در صحن شورا داشته باشند، حتی خارج از فهرست پیشنهادی اولیه!

مثلاً خانم حیاوی، آقای شیرازی را پیشنهاد دادند که پس از رأی‌گیری؛ دعوت از ایشان در صحن شورا به اجماع نرسید. 

برخی همکاران توجیه می‌کردند که با توجه به عزل ایشان در ابتدای دوره، دعوت دوباره به صحن شورا خودزنی و اشتباه است و نمود بیرونی خوبی نخواهد داشت.

 من هم پاسخ دادم در آن زمان در مورد برکناری ایشان ما به‌طور دقیق بررسی نکردیم؛ صرفاً هیجانی و بر اساس عملکرد مقطعی این تصمیم را گرفتیم. به هر ترتیب هیات رئیسه، یک عده را از آمدن در صحن شورا با حق وتوهای خود محروم کرد.

در میان گزینه‌هایی که از حضور در شورا محروم شدند، افراد شاخصی هم وجود داشت؟

بله؛ گزینه‌هایی مانند آقای «شیرازی» و «شریفی» و حتی افرادی که گفتند بین اعضا دارای رأی نیستند. مثلاً در مورد سروش شریفی؛ رئیس شورا می‌گفت با توجه به اینکه همکار من در سازمان منطقه آزاد می‌باشد، ممکن است انتظاراتی شکل گرفته و شائبه پیش آید و در تعارف با ایشان قرار بگیرم.

 با ادله‌ی ایشان ما هم پذیرفتیم که آقای شریفی دعوت نشود. سپس نظر رئیس شورا تغییر کرد و با چرخش از موضع اولیه، ایشان به صحن شورا دعوت شدند.

همه‌ی این تصمیم‌ها در همان جلسه‌ی مذکور گرفته شد؟

بله؛ بیش از بیست گزینه را در همان جلسه فهرست کردیم. چند روز بعد صورت‌جلسه‌ای تنظیم که در آن گزینه‌های دعوت شده به صحن شورا محدود به این صورت‌جلسه شده بود.

 حتی در صورت‌جلسه قید شده بود شهردار آینده آبادان قطعا از میان این گزینه‌ها انتخاب خواهد شد. من بار دیگر مخالفت کرده و از امضای صورت‌جلسه امتناع کردم.

به چه دلیل مخالف امضای صورت‌جلسه بودید؟

به این دلیل که شاید از میان افرادی که در این صورت‌جلسه نام آن‌ها برده شده هیچ‌کدام در قواره‌ی شهرداری آبادان نباشند یا نتوانند نظر موافق اکثریت اعضا را جلب کنند.

 شاید نیاز شود فرد یا افراد دیگری نیز دعوت شوند؛ با این شیوه‌های محدودسازی مخالف بودم. پس از مخالفت من، کمی فضای شورا متشنج شد و هیات رئیسه از موضع خود کوتاه آمد و ماجرای صورت‌جلسه نادیده گرفته شد.

پس تفاوت گزینه‌های دعوت‌شده با فهرست اولیه، مربوط به این ماجراست؟

دقیقاً. متاسفانه فرایند انتخاب شهردار با اتکا به آن صورت‌جلسه داشت به سمتی می‌رفت که کسی خارج از آن فهرست نتواند به صحن شورا دعوت شود؛ یک‌جور انحصارگرایی حتی در فرایند بررسی گزینه‌ها! به‌جز من حتی دو عضو دیگر، امضای خود را پس گرفتند.

 روز سوم یا چهارم بررسی‌ها بود که با اعتراض برخی اعضای شورا برای مشخص شدن مهلت پایان بررسی‌ها و انتخاب شهردار؛ هیات رئیسه روز ششم شهریور را انتخاب کرد. با توجه به توافق اکثریت پس از این تاریخ هیچ گزینه‌ای حق ارائه‌ی برنامه در شورا نداشت.

اما این موضوع رعایت نشد!

خیر رعایت نشد؛ آقای دارابی روز هفتم برنامه خود را ارائه کرد. درحالی‌که زمان در نظر گرفته شده برای حضور ایشان در شورا، چهار شهریور بود. ایشان در روز توافق شده حضور نداشتند و یک روز پس از پایان موعد به صحن آمدند.

 حتی در جلسه‌ای که آقای دارابی حاضر شدند؛ خود بنده به‌اتفاق آقایان جاسم ثامری؛ حافظ دریس و محمد دریس با بیش از یک ساعت تاخیر رسیدیم.

ایشان جلسه‌شان ساعت 15 بود و ما پس از ساعت 16 در شورا حضور یافتیم. از اعضای شورا و ایشان هم پوزش خواستیم چرا که تصور ما بر پایان مهلت بررسی گزینه‌ها بود. بر اساس توافق قبلی، فرصت حضور گزینه‌ها در صحن شورا تا پایان روز ششم شهریور در نظر گرفته شد و این روز را هیات رئیسه برای حضور آقای دارابی، ویژه‌تر در نظر گرفته بود. البته دو گزینه‌ی دیگر هم در آن روز آمدند؛ آقایان صالح عبداللهی و پرویز دغاغله.

جمع‌بندی انتخاب شهردار پس از حضور این سه گزینه آغاز شد؟

بله با پایان نشست‌های ارائه؛ گزینه‌هایی که به نظر می‌رسید عملکرد و توانمندی بهتری دارند در فهرست نهایی قرار گرفتند. 

پنج گزینه با جمع‌بندی اعضا انتخاب شدند که به ترتیب عبارت بودند از «محسن امین»؛ «محمد سرکوهکی»؛ «سروش شریفی»؛ «داوود دارابی» و «حسین حمیدپور».

دیگر گزینه‌ها افرادی بودند مانند آقایان «ناصر رماثی‌زاده» که کارمند حراست پالایشگاه بود؛ «عبدالوهاب احمدنژاد» که مدتی معاونت شرکت نفت پاسارگاد را عهده‌دار بود، «ناجی فرحانی صدر» شهردار پیشین چوئبده که روز حضور در شورا فقط اعضا را به چالش کشید و به‌جای ارائه برنامه‌ها و توانمندی‌های خود به‌نقد کمیسیون‌های داخلی شورا و از این دست پرداخت.

 با همه‌ی حرمتی که برای این عزیزان قائل هستیم، بسیاری از نوزده گزینه‌ی حاضر در صحن شورا؛ کارنامه چندان قابل توجهی برای تصدی سمت شهردار آبادان نداشتند.

پس عملا چهارده گزینه از سوی شما کنار گذاشته و تمرکز شما بر پنج گزینه محدود شد؟

بله؛ البته همه‌ی این پنج نفر شرایط یکسانی در شورا نداشتند؛ مثلاً آقای «امین» فقط 13 ماه به‌عنوان شهردار زنجان فعالیت داشته و کمی مسن بودند. نمی‌شد این انتظار را داشت که مدیریت اجرایی با نشاطی داشته باشند.

 شناختش از آبادان بسیار اندک بود. در همان یک روز حضور در آبادان، خانم حیاوی ایشان را میزبانی کرده و برای آشنایی بیشتر با شهر، مناطقی را به ایشان نشان دادند. در واقع مشخصات شهر از دید خانم حیاوی به ایشان منتقل شد و خودشان ذهنیتی از پیش نداشتند. 

در جلسه‌ی ارائه برنامه‌ها؛ بنده از ایشان سوالی داشتم که پاسخ جالبی شنیدیم. گفتم این برنامه‌ها در عین جذاب بودن به‌گونه‌ای هستند که نیازمند حمایت‌های کلان مالی و ورود سرمایه‌گذاران غیربومی هستند؛ ایشان هم تایید کردند.

 ما هم گفتیم با توجه به رویایی بودند این موضوعات و فقدان ضمانت برای تحقق آن‌ها؛ تکلیف شما از هم‌اینک مشخص است. 

شما دیدگاه درون‌نگر ندارید و چشم به حمایت‌های بیرونی دارید که تحققش ناممکن است. مساله‌ای که دلیل اصلی چالش‌های آبادان طی سال‌های پس از جنگ می‌باشد. ما موافق چنین رویه‌ای نیستیم و نمی‌خواهیم ظرفیت‌های داخلی خود را نادیده بگیریم.

حتی آقای «سرکوهکی» که مسئول طرح و برنامه‌ریزی شهرداری اهواز بودند؛ تنها یک نفر در شورا موافق ایشان بود.

 گزینه‌ی بعدی آقای «شریفی» بود که ایشان هم تنها حامی‌اش، خود من بودم. بیشترین توجه و رقابت در این مرحله مربوط به آقایان «دارابی» و «حمیدپور» بود که هر کدام، سه حامی در میان اعضای شورا داشتند.

یعنی در میان دیگر گزینه‌ها؛ افراد توانمندتری وجود نداشت؟

ما توانمندی‌ها و سابقه‌ی افراد را امتیازبندی کردیم؛ خود شما هم به‌سادگی می‌توانید این کار را انجام دهید. 

مطمئناً این پنج نفر، امتیاز بالاتری نسبت به دیگر گزینه‌ها کسب می‌کنند؛ تاکید می‌کنم در مقایسه با نوزده گزینه‌ی حاضر در شورا، این گزینش اولیه صورت گرفته است. 

مهم‌تر آنکه در میان گزینه‌ها، برخی اشخاص حتی شرایط احراز تصدی این سمت را نداشتند اما باز هم فرصت حضور در شورا برایشان فراهم شد. همکاران ما همین فیلترهای ابتدایی را هم لحاظ نکرده بودند.

 یا به دلیل ناآگاهی از قوانین بوده یا نگرش کمیت‌گرا در کار بوده است. وقتی فردی به لحاظ قانونی امکان شهردار شدن در آبادان را ندارد چرا باید باعث هدر رفتن زمان بررسی در شورای شهر شود؟! اجازه دهید کمی صادقانه و شفاف درباره برخی گزینه‌ها صحبت کنم؛ شما که محدودیتی ندارید؟

به‌هیچ‌وجه؛ هدف ما آگاهی از جزییات به‌صورتی شفاف‌تر است.

برخی گزینه‌ها شاید شرایط سپردن سکان شهرداری را نداشتند اما از توانمندی‌ها و تخصص‌هایی برخوردارند که معتقدم باید از آن‌ها در مدیریت شهری آبادان بهره گرفت؛ این را جدی و غیرشعاری عرض می‌کنم.

 برای مثال آقای «سکری»، تخصص و ایده‌های زیادی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات داشت. 

حتی آقای «بنی‌سعید» که فردی بسیار مسلط در زمینه‌های مالی بودند. یا آقای «دُر» که تجربه‌های ذی‌قیمتی در شهرداری‌های استان به‌عنوان مدیر، معاون و حتی شهردار داشته از جمله معاونت در شهرداری آبادان.

 به همکاران در شورا پیشنهاد دادم از این ظرفیت‌ها در دیگر زمینه‌ها بهره گرفته شود تا بتوانیم در حوزه‌های مدیریتی؛ افراد متخصص و خلاقی را به کار گیریم.

و در نهایت همه‌ی این رخدادها به شکل‌گیری دوگانه‌ی «دارابی»-«حمیدپور» در شورای شهر آبادان انجامید؟!

البته آقای «امین» از قلم نیفتد. ایشان به همراه آقای «دارابی» و «حمیدپور» سه گزینه‌ی نهایی شورا بودند که قطعا شهردار آبادان از میان این سه عزیز انتخاب می‌شد.

عملکرد آقای دارابی در شهرداری خرمشهر را دقیق بررسی کردیم. موضوعاتی وجود داشت که بیانش به مصلحت فضای رسانه‌ای و اجتماعی نیست.
 حتی آقای «حافظ دریس» از ایشان درباره برخی پروژه‌های شهرداری خرمشهر سوال کرد که تقریبا پاسخی دریافت نشد. 

شکافی که میان اعضای شورای شهر خرمشهر و ایشان به‌عنوان شهردار ایجاد شده بود و تنش‌های پیش آمده در آن برهه؛ تردیدهای زیادی برای برخی اعضای شورای شهر آبادان ایجاد کرد.

 نوعی هراس از تکرار آن مسائل در آبادان!

این‌ها به معنای نادیده‌گیری توانمندی‌های مدیریتی ایشان نیست اما حمایت آشکار یکی از نمایندگان مجلس و شائبه‌ی ارتباط نماینده با ایشان؛ مانع جدی اعتماد اکثریت اعضای شورا به آقای دارابی بود. 

به‌جز همان گروه چهار نفر که حامی جدی ایشان بودند و به‌نوعی اراده‌ی نماینده مجلس را در شورای شهر نمایندگی می‌کردند.

یکی از اولین افرادی بودم که با ایشان جلسه داشته و از آن به بعد هیچ ارتباطی از سوی ایشان با ما برقرار نشد.

 تمایل آقای دارابی به همراهی با دیگر اعضای شورا بود. پیام رفتاری ایشان این بود که من نیازی به آرای شما ندارم و حمایت نماینده و دیگر اعضای شورا برایم کفایت می‌کند. 

حتی خبرهایی از نشست‌ها با برخی افراد به ما منتقل می‌شد که برای پست‌ها و مدیریت‌های شهرداری تصمیم‌هایی از هم‌اکنون در حال اتخاذ است. 

یک جورهایی شهرداری را مانند کیک تولد از پیش تقسیم کرده بودند. خود من در جلسه شورا از آقای دارابی در این‌باره پرسیدم، بهتر نبود پیش از ارائه برنامه در صحن شورا با دیگر اعضا جلسه‌ای داشته باشید و نظر آن‌ها را بشنوید؟ پاسخ ایشان «نه» بود.

 گفتند: کار ما با اعضای شورا بعد از انتخاب شدن شروع می‌شود؛ ما تا قبل از اینکه رأی اعتماد بگیریم با اعضای شورا کاری نداریم. این در حالی بود که ایشان چندین نشست با دیگر همکاران ما داشته است.

به‌جز شما کدام اعضا هیچ ارتباطی با آقای دارابی نداشتند؟

اطلاع قطعی دارم که آقای دارابی به‌جز بنده با آقایان ثامری و موسوی هیچ تماسی نداشته است؛ غیر از همان یک ساعتی که با بنده تماس داشته‌اند. 

در واقع آقای دارابی فقط با شش نفر از اعضا نشست یا تماس داشتند. با توجه به خبرهایی که به گوشمان می‌رسید پرسش دیگری از ایشان داشتم با این مضمون که برای سمت‌ها در شهرداری، شما قصد دارید از بیرون مجموعه استفاده کنید؟ ایشان با تردید گفتند مشخص نیست، نمی‌دانم.

 گفتم واضح پاسخ دهید، گفتند شاید! با این وضعیت مشخصا آقای دارابی در نظر سه نفر از اعضای شورا هیچ شانسی نداشت. 

آقای «حافظ دریس» و «محمد دریس» هم به‌طور ویژه عملکرد ایشان را در خرمشهر بررسی کردند و از حمایت ایشان منصرف شدند. پس تا این لحظه یک گزینه از جمع‌بندی پنج نفر از اعضای شورا خارج شده بود و تنها آقای امین و حمیدپور باقی می‌ماندند.


آقای امین فرصت تماس یا برقراری ارتباط با شما برایش فراهم شد؟

ایشان پیش از حضور در صحن شورا؛ به‌جز خانم حیاوی تصور می‌کنم تنها با یک عضو شورا نشست داشته و دیگر اعضا هیچ ذهنیتی درباره وی نداشتند. در همین زمان اندکی که در آبادان به سر بردند میهمان خانواده بزرگوار خانم حیاوی بودند. 

اصلا هیچ یک از اعضای شورا را نمی‌شناخت و شانسی برای انتخاب شدن به‌عنوان شهردار نداشتند.

 نظر خود خانم حیاوی را درباره‌ی آقای امین پرسیدم که پاسخ شجاعانه‌ای داد. گفتند رأی من آقای دکتر امین است اما دیگر اعضا بر انتخاب دارابی توافق دارند.

 خانم حیاوی در آن تیم چهار نفره، در مورد حمایت از آقای امین یک رأی در مقابل سه رأی بود.

پس ایشان چگونه توانستند چهار رأی در روز انتخاب شهردار کسب کنند؟

خود حامیان آقای دارابی در شورا می‌دانستند به دلیل تردیدهایی که در مورد سوابق ایشان در خرمشهر به وجود آمده، ممکن است تا روز پایانی نتوانند حمایت یک عضو دیگر را به دست آورند. به همین خاطر دست به طراحی یک بازی روانی زدند.

تا چند دقیقه پیش از آغاز جلسه تمام تلاش خود را برای تغییر نظر یک نفر از اعضای گروه مقابل انجام دادند. 

تلاش زیادی به خرج دادند تا از رأی ما مطلع شوند اما چنین چیزی میسر نشد. وقتی دچار تردید شدند که ممکن است دارابی در میان دیگر اعضا هیچ اقبالی نداشته باشد، آقای امین را به‌عنوان گزینه‌ی نهایی خود معرفی کردند.

 بسیاری از مردم و خود شما آن نمایش عصرانه در شورای شهر را دیدید که چهار نفر از اعضا رأی خود را به‌صورت چاپ شده ارائه دادند؛ باز هم یک اقدام هماهنگ مانند همان کاری که در جلسه‌ی انتخاب هیات رئیسه صورت گرفت! انگار چنین شیوه‌هایی به عادت تبدیل شده است.

در واقع انتخاب آقای امین به این دلیل بود که هجمه‌ای به ایشان برای انتخاب این گزینه وارد نشود.

 برخی اعضای شورا مصلحت‌اندیشی کرده و مقدمات بازی‌های روانی بعدی را فراهم کردند.

 همان‌گونه که شما اشاره کردید دوگانه‌سازی «امین»-«حمیدپور» جذابیت پیگیری بیشتری داشت تا «دارابی»-«حمیدپور»! ممکن بود افکار عمومی به دلیل پیشینه‌ای که از دارابی سراغ داشتند، مقابل حامیان حمیدپور قرار نگیرند.

 برخی همکاران ما در شورای شهر به‌جای انتفاع شهر آبادان به‌نوعی سیاست‌بازی دست زدند.

«محسن امین» برخوردار از حمایت بیرونی هم بود به‌ویژه از سوی نمایندگان؟

آقای امین در واقع پس از آقای دارابی، گزینه‌ی دوم همان نماینده بود. اصرار و همه‌ی تلاش معطوف به‌گزینش آقای دارابی بود و پس از ایشان آقای امین گزینه‌ی بعدی به‌حساب می‌آمدند.

 طبیعی بود وقتی آقای دارابی نتواند اجماع شورا را به دست بیاورد، تلاش‌ها بر گزینش دکتر امین متمرکز شود.

در خصوص انتخاب شهردار مواجهه‌ای با آن نماینده‌ی مجلس داشتید؟

بله اتفاقا به همراه دو عضو دیگر با ایشان گفت‌وگو کردیم. از ایشان خواستیم با توجه به خواست اکثریت و اینکه تمایل اعضا بر انتخاب آقای مهندس حمیدپور است با حمایت خود مانع شکل‌گیری فضای دوقطبی در شورا شوند. 

ما پیش‌بینی این تشویش را می‌کردیم و می‌دانستیم ممکن است به بهانه‌ی عملکرد گذشته؛ ایشان و خود ما مورد هجمه قرار گیریم.

 خواسته‌ی ما، توصیه‌ی نماینده به برخی اعضای شورا برای ممانعت از شکسته شدن آرا بود. حمیدپور قطعا به‌عنوان شهردار انتخاب می‌شد اما به مصلحت شهرداری و شورا بود که با رأی قاطع‌تری این اتفاق بیفتد.

واکنش آقای نماینده چه بود؟

وقتی چنین فضایی ایجاد شده طبیعی است نظر ایشان در آن جلسه منفی بوده است. ایشان قائل به این حق بودند که شهردار را خودشان پیشنهاد دهند؛ برخلاف رویه‌ی تفکیک قوا! مطمئناً ما با چنین خواستی مخالف بودیم.

 مجموعه‌ی چهار نفره مورد حمایت ایشان در اقلیت شورا و ما در اکثریت حضور داشتیم و طبیعی بود از موضع خود عقب‌نشینی نکنیم. 

گفتم مسئولیت انتخاب شهردار بر عهده‌ی ما قرار گرفته و به‌هرحال ما باید جوابگوی افکار عمومی و شهروندان باشیم و آن‌وقت حق انتخاب را به شما بدهیم؟! این تقابل بدون هیچ نتیجه‌ای ادامه یافت؛ یعنی باز داستان بر این شد که آقای حمیدپور و آقای دارابی دو طرف این موضوع قرار بگیرند.

اصرار نماینده بر انتخاب آقای دارابی به‌عنوان شهردار بود؟

نه‌تنها اصرار که تلاش‌های بسیاری هم صورت گرفت. حتی همان جلسه‌ی اول انتخاب شهردار که لغو شد، به دلیل عدم موفقیت در همراهی یک عضو دیگر صورت گرفت.

 برای اینکه چند روز فرصت بیشتری برای اثرگذاری بر دیگر اعضا داشته باشند همه‌ی اعضای آن گروه چهار نفره در جلسه‌ی اول انتخاب شهردار غایب شدند تا جلسه از اکثریت خارج شود.

 شیوه‌ای قانونی که از نظر اخلاقی برای نهادی شورایی و مردمی چندان پسندیده نیست. اگر محدودیت قانونی زمان انتخاب شهردار نبود باز هم ممکن بود جلسه‌ی دوم به بهانه‌ای لغو شود اما به جبر قانون در جلسه حضور یافتند.

دلیل خروج سروش شریفی از گزینه‌های نهایی چه بود؟

قبلا هم اشاره کردم. شریفی در هیچ یک از دو گروه شکل گرفته در شورا رأی قابل توجهی نداشت؛ نه در گروه پنج نفره و نه در گروه چهار نفره. در میان همکاران گروه چهار نفره فقط دو گزینه مطرح بودند؛ آقای دارابی با سه رأی و آقای امین با یک رأی که قطعا وضعیت آقای دارابی بهتر بود.

 در مقابل در میان گروه پنج نفره که ما بودیم آقایان شریفی و سرکوهکی تنها رأی من را داشتند و آقای حمیدپور برخوردار از سه رأی بود. 

یکی از اعضای گروه پنج نفره ما هم با نظر جمع همراه بود.

 در واقع آقای حمیدپور رأی غالب گروه پنج نفره و آقای دارابی رأی غالب گروه چهار نفره را داشت.

 این نظر قطعی هر دو گروه در شورای شهر بود اما جالب آنکه تا شب پیش از جلسه‌ی انتخاب شهردار؛ هر گزینه‌ای را که حتی خودمان معرفی کرده بودیم با ما تماس می‌گرفتند و مدعی می‌شدند ما رأی چهار نفر از گروه مقابل را داریم و فقط به یک رأی نیاز داریم. این شاید آخرین تاکتیک گروه مقابل برای برهم زدن توازن اکثریت درون شورا بود.

دقیقاً کدام گزینه‌ها؟

آقایان احمدنژاد؛ شریفی؛ سرکوهکی و رماثی‌زاده هر کدام به‌تنهایی تماس گرفته و گفتند ما چهار رأی داشته و فقط به یک رأی نیاز داریم. فقط به رأی یک نفر از این گروه پنج نفره که معرف ما بوده نیازمندیم.

 گزینه‌ی اصلح از نظر برخی همکاران ما آقای دارابی بود و دیگر گزینه‌ها برای آن‌ها نقش مهره‌هایی برای دستیابی به این اراده را ایفا می‌کردند. 

نمی‌دانم چرا باید چنین اندیشه‌ی مسمومی در شورا باشد که الزاماً شهردار منتخب از زیر خیمه‌ی یک گروه بیرون بیاید!

در واقع هدف از این کار، بر هم زدن موازنه و ترکیب پنج به چهار در شورای شهر بود؟

فقط با همین نیت همه‌ی تصمیم‌ها گرفته می‌شد. وسوسه‌های بسیاری که برای برخی همکاران به وجود آوردند. رفتارهایی که در شأن اعضای شورای شهر نیست.

شما هم دلایل خاص خود را برای انتخاب حمیدپور داشتید.

در واقع باید اعتراف کنم آقای حمیدپور بدون دخالت هیچ سرمایه‌گذار، نهاد یا شخصیت سیاسی و بدون هیچ سفارشی به صورتی کاملا مستقل انتخاب شد؛ اصلا اصرار ما بر انتخاب ایشان همین موضوعات بود. 

قسم می‌خورم میان ما پنج نفر که به ایشان رأی دادیم، پاک‌ترین انتخاب انجام شده است. مدعی نیستم بهترین انتخاب را انجام دادیم اما پاک‌ترین نیت‌ها را داشتیم. شاید گزینه‌های دیگری از نظر اجرایی و حتی سابقه وجود داشتند که می‌توانستند به‌عنوان شهردار انتخاب شوند اما تاکید ما بر پاک دستی و استقلال آقای حمیدپور بود.

با این تعریف، از انتخاب خود دفاع می‌کنید؟

با آگاهی و شجاعت کامل از این انتخاب دفاع می‌کنیم و در برابر تبعاتش مسئولیت داریم. ببینید کسانی که با نبش تاریخ؛ حفره‌های گذشته‌ی افراد را ملاک قضاوت‌های امروز قرار می‌دهند باید به متغیرها هم توجه داشته باشند.

 شرایط و جنس تجربه‌های دوره‌ی گذشته و حتی نگرش‌های برخی اعضای شورا ممکن است موثر بر عملکرد ایشان در آن دوره بوده باشند.

 آیا برای هر یک از متغیرها، ارزش‌گذاری عددی صورت گرفته تا مثلاً برآورد کنیم چه میزان از مشکلات سهم حمیدپور بوده و چه مقدار سهم دیگر پارامترها؟! در کارنامه‌ی ایشان تخلف یا سوءاستفاده‌ای وجود نداشته که بخواهد مانع جمع‌بندی ما شود. چه‌بسا خدماتی هم داشته‌اند که با نگرش‌های سلبی در آبادان، نادیده گرفته شدند.

به‌هرحال همان‌گونه که شانس حضور برای دیگر افراد در برخی سمت‌ها داده شده، ایشان نیز می‌توانند از این فرصت بهره‌مند شوند. نه‌تنها در شهرداری که در بسیاری از نهادهای ما در آبادان، اشخاص برای بار دوم به مسئولیت پیشین بازگشته‌اند، آیا همه‌ی این تصمیم‌ها نادرست بوده است؟!

دستور کار شورا در روز انتخاب شهردار مگر انتخاب شهردار نبود؟ چرا رئیس، قصد بررسی گزینه‌ها را داشت؟
یک روز قبل از همان روزی که جلسه‌ی اول انتخاب شهردار لغو شد؛ در نامه‌ای از ما دعوت شده بود تا برای انتخاب شهردار در جلسه حاضر شویم؛ مستندات این نامه موجود است.

 متن نامه مشخص بود؛ «جهت انتخاب شهردار» ولاغیر. برای جلسه‌ی دوم هم‌چنین دستور کاری وجود داشت.

 جلسه‌ی ما در آخرین روز فرصت قانونی مگر برای کاری غیر از انتخاب شهردار باید باشد؟!

در روزهای ابتدایی فعالیت شورای ششم، به دلیل جلوگیری از ایجاد تشنج؛ سعی کردیم اعتراض‌ها و پشت پرده‌ها به فضای رسانه و جامعه کشانده نشوند. تلاش می‌کردیم مانند اعضای یک خانواده، اختلاف‌نظرها را به‌نوعی مشفقانه رفع کنیم اما تداوم سکوت ما به ادامه‌ی برخی رفتارهای ساختارشکن گروه مقابل می‌انجامید.

 مثل همین موضوع ممانعت از حضور اهالی رسانه در نشست‌ها. موضوعی که اصلی‌ترین عامل ایجاد شبهه‌ها در این یک ماه و اندی شد.

شما موافق چنین رویه‌ای بودید؟

به‌هیچ‌وجه! ما فقط در یک مورد به‌خصوص با دوربین صداوسیما به خاطر پخش فیلمی از یک عضو شورا دلخور بودیم. حتی آقای «تیلا» در جلسه‌ی انتخاب شهردار از تصمیم شورا درباره‌ی اهالی رسانه گله‌مند بودند. 

ما هم پاسخ دادیم تصمیمی از سوی اعضا برای ممانعت از حضور خبرنگاران گرفته نشده است. همین‌جا عرض می‌کنم هیچ صورت‌جلسه‌ای دال بر اینکه اصحاب رسانه در جلسات نباشند وجود نداشته و ندارد.

پس تصمیم هیات رئیسه در جلوگیری از ورود نمایندگان رسانه‌ها به نشست‌ها سلیقه‌ای بوده؟

کاملا سلیقه‌ای و برخلاف قوانین بوده است؛ حتی بسیاری از دوستان دراین‌باره گلایه‌مند بودند.

 عدم ورود ما به موضوع برای جلوگیری از ایجاد تشنج و پرهیز از اختلال در روند انتخاب شهردار بود.

 نمی‌خواستیم اتحاد ظاهری اعضا آسیب ببیند که متاسفانه کشمکش‌های روز آخر باعث خدشه‌دار شدن این اتحاد شد. انتظار داشتیم گزینه‌ای را که به‌عنوان شهردار انتخاب می‌کنیم، پشتوانه‌ی آرای همه‌ی اعضای شورا را داشته باشد. برخی همکاران به چیزی فراتر از منافع جمعی اندیشیدند.

خود شما هم در جلسه انتخاب شهردار واکنشی جدی داشتید؟

اعضای شورا با دستور کار انتخاب شهردار در آن جلسه حاضر شده بودند و مشخص نیست چرا پس از کشمکش‌های فراوان هنوز اصرار بر تغییر رویه‌ی قانونی دارند. 

جالب‌تر همان گروهی که مانع حضور رسانه‌ها در نشست‌های گذشته بودند در نشست انتخاب شهردار داعیه‌دار شفافیت شدند و اصرار داشتند که آرای خود را به‌صورت علنی به اهالی رسانه و مخاطبان نمایش دهند. برای این نمایش هم امکان پخش زنده‌ی اینستاگرامی فراهم کردند.

 بد نیست مردم پس‌زمینه‌ی بسیاری از رویدادها را اول بررسی کنند و بعد دست به چکش قضاوت ببرند.

 پس از روزها تلاش، برخی همکاران شورایی نتوانسته بودند اراده‌ی خود را بر ما و شهر تحمیل کنند؛ تنها کاری که مانده بود ایجاد کنش‌های احساسی برای خلق واکنش‌های بعدی بود. 

مطمئن باشید اگر از میان گروه پنج نفره ما یک نفر تصمیم به انتخاب آقای دارابی داشت آن روز نه از رای‌گیری علنی خبری بود و نه حتی برگه‌های چاپ شده‌ی نام آقای امین! همه‌چیز همان‌گونه که تابه‌حال صورت گرفته به‌صورت مخفیانه پیش می‌رفت و در نهایت نام آقای دارابی به‌عنوان شهردار از صحن شورا اعلام می‌شد.

 در واقع تلاش کردند توپ در زمین ما باشد و نقدها به سمت ما کشیده شود. حتی برخی فعالان رسانه‌ای هم مسحور این نمایش شدند.

با پیامی که رئیس شورا پس از انتخاب شهردار منتشر کرد به‌عنوان عضو شورا موافق بودید؟

به‌هیچ‌وجه! هر سخن و پیامی که از سوی رئیس شورا منتشر شود به‌نوعی نظر کل اعضای شورا تلقی می‌شود. پس از این کار ایشان نشان دادند هیچ اهمیتی به منافع جمعی و کار شورایی نمی‌دهند.

 ایشان اجازه ندارند نظر شخصی خود را به نام رئیس شورا منتشر کنند. می‌توانستند تنها با نام خود و بدون استفاده از عنوان حقوقی ریاست شورا دست به این کار بزنند. 

یکی از دلایلی که به گفت‌وگوی رسمی با شما و این رسانه ترغیبمان کرد همین رفتارهای انفرادی و سلیقه‌ای برخی اعضای شورا بود.

 شاید رئیس شورا به‌جای شورای «شهر» باور به شورای «شخص» داشته باشند، آیا هزینه‌ی این رفتارها باید توسط دیگر اعضا پرداخت شود؟! چنین رفتارهایی در همه دوره‌ها بی‌سابقه بوده است.
وقتی جناب رئیس شورا و برخی از اعضا که همکاران ما هستند، بانی چنین بدعت‌هایی می‌شوند باید به افراد خارج از شورا که توهین‌های ناروا حواله‌ی ما کردند، حق داد.

 فرایند چیدمان نوزده گزینه‌ی دعوت شده به شورا با مسئولیت کامل هیات رئیسه صورت گرفته و ما تنها اقدام به گزینشی موجه‌تر کردیم.

 البته انتخاب ما برخلاف پیش‌بینی و برنامه‌ریزی برخی همکاران بوده است. اکنون ما خائن؛ بی‌غیرت؛ میلیاردر رأی فروش و... شده‌ایم. افسوس که حجاب کلام اجازه نمی‌دهد بسیاری موضوعات دیگر در فضای رسانه مطرح شوند.

پس از انتخاب شهردار، گویا اعتراض‌هایی در مقابل شورا صورت گرفت؟

طبیعی است هر انتخابی که انجام شود گروهی راضی و عده‌ای ناراضی خواهند بود. اگر نیت همه‌ی طرف‌ها گره‌گشایی از مدیریت شهری باشد، اعتراض خود را در قالب‌های منطقی و استدلالی بیان می‌کنند.

 کسی که به‌جای نقد؛ توهین و تخریب می‌کند هیچ مخاطبی نخواهد داشت.
بعد از انتخاب شهردار، فردی خارج از ساختمان شورا به صورتی نامتعارف دست به اعتراض زده بود.

 فرد دیگری که از بستگان نزدیک یکی از اعضای هیات رئیسه بود اقدام به ضبط تصویر این رخداد با تلفن همراه خود می‌کرد.

 احتمالا برای استفاده در روزهای بعد! به او تذکر دادیم این کارها باعث ایجاد تشنج خواهد شد و چه هدفی از این کارها دارد؟! شورای شهر باید در خدمت شهر باشد، مگر میدان رقابت و مسابقه‌ی سیاسی است؟! عجیب‌تر آنکه واکنش‌های برخی همکاران بعد از انتخاب شهردار، به گونه‌ای بود که گویی یک رقابت سیاسی را باخته و اکنون باید کنار بنشینند.

به عملکرد سرپرست شهرداری چه نقدی داشتید که خواهان بررسی دوباره رأی اعتماد ایشان بودید؟

افرادی که در بدنه‌ی شهرداری مشغول به کار بوده یا از تحولات این سازمان مطلع‌اند، می‌دانند عملکرد آقای بچاری در همین مدت کوتاه در موضوعات مالی بسیار نامناسب بوده است.

 به خاطر پرداخت نشدن اقساط تامین اجتماعی و صورتحساب آب و برق و از این دست بدهی‌ها؛ برخی حساب‌های شهرداری مسدود شده و در فرایند پرداخت حقوق کارکنان اختلال ایجاد شده است. 

تصور می‌کنیم تا پیش از تایید حکم شهردار؛ با هدف خلق فضای اعتراضی از سوی نیروهای خدماتی؛ کارشکنی‌های مالی شدت بگیرد.

 فشار اصلی عدم پرداخت‌ها متوجه نیروهای ستادی نیست و متوجه قشری است که کمترین توجه به آنان در سال‌های گذشته شده و بسیار آسیب‌پذیرند. افرادی که در امور خدماتی، نظافت شهری و از این دست مشغول به کار هستند.

نقد دیگر ما به عملکرد سرپرست، بی‌توجهی ایشان به دستورالعمل‌های بالادستی در خصوص جلوگیری از انجام هرگونه جابجایی در بدنه‌ی مدیران شهرداری بود.

 مشخص نیست در دوره‌ی انتقالی، جناب سرپرست با چه انگیزه‌ای دست به این تغییرات زده است. 

واگویه‌هایی درون شهرداری وجود دارد که ایشان، شمشیر را از رو بسته و قصد دارد از تعدادی مدیران انتقام بگیرد!

وقتی رویه‌ای از حالت طبیعی خود خارج شود همه‌ی موضوعات مرتبط با آن هم حالتی غیرطبیعی پیدا می‌کنند. نمونه‌اش همین اتفاقاتی است که در صحن شورا و در سطح شهرداری شاهد آن هستیم.

و واقعاً قصد برکناری سرپرست را داشتید؟

بله البته به صلاحدید دوستان تصمیم گرفتیم به‌جای ایجاد هزینه بیشتر برای شهرداری، اکتفا به تذکر جدی کنیم. ما نمی‌خواهیم جریان حذفی و سلبی ایشان و برخی حامیانشان در شورای شهر تبدیل به چالش جدید مدیریت شهری شود.

 آن هم در روزهایی که حال شهرداری بسیار وخیم است. ما برای هر موضوعی که با سرپرست گفت‌وگو می‌کنیم و از او تقاضایی داریم، ایشان به‌جای همکاری، اقدام به مشورت با دیگران می‌کند و به‌نوعی از ناحیه‌ای هدایت می‌شود.

آقایان ثامری و موسوی و خود شما؛ به ترتیب بزرگ‌ترین افراد شورای ششم از نظر سنی هستید.

 به‌جز شما آن دو نفر دیگر سابقه‌ی حضور در دیگر دوره‌ها را نیز دارند. از نظر اخلاقی در شوراها رویه‌ای وجود دارد که معمولا هیات رئیسه‌ی سال اول از میان اعضای باتجربه‌تر انتخاب می‌شوند، چرا...

متوجه منظورتان شدم. آقای بغلانی روزی که خودشان را به‌عنوان کاندیدای ریاست معرفی کردند، گفتم اجازه دهید بررسی کنم شاید به شما رأی دهم، مگر گزینه‌ی دیگری اعلام آمادگی کند. خُب آقای ثامری هم برای ریاست شورا اظهار تمایل کردند.

 منطقی این است در سال اول اجازه دهیم فردی که از نظر سنی و تجربی شرایط بهتری دارد، ریاست سال اول را بر عهده گیرد.

 رسم ایرانی و اسلامی ما، همواره تاکید به پاسداشت حرمت بزرگ‌تر و پیشکسوت دارد. برخی همکاران چنین عقیده‌ای نداشتند و هیجان جوانی مانع اخذ تصمیم‌های منطقی‌تر می‌شد.

آقای بغلانی توانست حمایت اکثریت اعضا را جذب کند. شانسی برای ریاست آقای ثامری نبود و بهتر بود آقای محمد دریس و سید شریف هم به آن مجموعه ملحق شوند تا رئیس شورا در سال اول با آرای بالاتری انتخاب شود.

 در واقع تلاش می‌کردیم تصمیم‌ها را با پیوست اخلاقی و فارغ از رقابت‌های فردی و گروهی بگیریم. اصرار من برای ریاست آقای ثامری در سال اول جهت پیشگیری از وقوع رفتارهای هیجانی و آسیب دیدن شورا به‌واسطه‌ی تجربه‌ی کم رئیس بود.

و در کمیسیون‌های داخلی شورا نیز شما از معادله‌ی تصمیم‌گیری حذف شدید!

ببینید برخی همکاران ما شروع بسیار بد و ناامید کننده‌ای داشتند. عملشان با شعارها و وعده‌های تبلیغاتی فرسنگ‌ها فاصله داشت.

 در واقع مجموعه‌ای از تصمیم‌های بدی را که مثلاً برخی اعضا در یک دوره‌ی چهار ساله اتخاذ می‌کنند، همکاران ما در همین مدت کوتاه یک ماهه گرفته‌اند. نمی‌دانم ریشه‌ی این تمامیت‌خواهی در چه چیزی است! اما نباید به وسوسه‌های بیرون از شورا بی‌توجه بود.

کمترین و بی‌ربط‌ترین جایگاه‌ها در کمیسیون‌ها از نظر انطباق علمی و تجربی به من؛ آقای ثامری؛ آقای موسوی و آقای محمد دریس سپرده شد.

 در واقع بیشترین ظرفیت کمیسیون‌ها بدون تطابق تخصصی و تجربی در اختیار اعضای همان گروه چهار نفره قرار گرفت.

 آن چهار نفر؛ هیات رئیسه؛ کمیسیون‌ها و حق انتخاب شهردار را در انحصار خود می‌خواهند داشته باشند، پس چه نیازی به حضور 9 نفر در شورای شهر است؟! گویا ما پنج نفر، اعضای علی‌البدل درون شورا هستیم. 

حتی در جلسه‌ی انتخاب کمیسیون‌ها یک تخلف یا بهتر است بگویم اشتباهی صورت گرفته که ما از پیگیری آن صرف‌نظر کردیم.

 در صورت‌جلسه، سمت‌های کمیسیون‌ها توسط خود دوستان تنظیم شد. به‌جای رای‌گیری در هر کمیسیون؛ مشخص کرده‌اند فلان عضو، فلان سمت را داشته باشد.

 رئیس شورا به‌هیچ‌وجه حق انتخاب منشی، نایب رئیس یا هر سمت دیگری در کمیسیون‌ها را نداشت.

از فاصله انتخاب هیات رئیسه تا انتخاب شهردار، چه اتفاقی رخ داد که چیدمان اعضا درون شورا دستخوش تغییر شد؟

به جد عرض می‌کنم حتی در بین آن گروه چهار نفره نیز دوستانی هستند که مخالف رفتارهای رادیکال می‌باشند. وقتی یک یا دو عضو در شورا تمایلی به تقسیم عادلانه قدرت نداشته باشند و بخواهند همه‌ی تصمیم‌ها به اراده‌ی آن‌ها صورت پذیرد، چیزی نگذشته که از شمار اطرافیانشان کاسته می‌شود.

 ذاتاً بسیاری از همکاران ما در این دوره، روحیه‌ی سیاست‌بازی ندارند و به‌قصد گره‌گشایی از شهر وارد شورا شده‌اند. صبر این افراد محدوده‌ای دارد و طبیعی است تداوم رفتارهای خودسرانه موجب تغییر موضعشان گردد. 

اگر به خودپسندی تعبیر نشود ویژگی بارز ما پنج نفر مربوط به روحیه‌ی مستقل و عدم تبعیت از دیگر افراد است.

بنا نداریم سرسپرده، تعظیم کننده و زیر پرچم شخص خاصی باشیم و همین به شکل‌گیری اتحاد ما منجر شده است.

پیش‌بینی شما از زمان تایید حکم آقای حمیدپور چیست؟

بر اساس مصوبه‌ی اخیر وزارت کشور؛ روند تایید احکام شهرداران، تسهیل و تسریع شده که در نهایت این اتفاق 25 روزه یا کمی بیشتر انجام شود. نیمه‌ی دوم مهرماه، زمان تخمینی ما برای حضور رسمی ایشان در شهرداری آبادان است.

چه نکاتی باعث شد شما به نگرش جمعی درباره‌ی این انتخاب برسید؟

قبلا اشاره کردم ما بدون تأثیرپذیری از نقطه‌های تاریک گذشته؛ مهندس حمیدپور را در مقایسه با هجده گزینه‌ی دیگر انتخاب کردیم. او فردی اجرایی است که برخلاف گذشته این‌بار دارای تجربه در مدیریت شهری؛ برخوردار از نگاه بلندنگر و دارای برنامه‌ای مدون با عنوان «چشم‌انداز آبادان 1408» می‌باشد. 

بماند که ویژگی‌های جوانی و بومی بودنش عوامل موثر دیگری در گزینش ایشان به شمار می‌روند. مجموع ویژگی‌هایی که بر اساس شاخصی تحلیلی همچون «سوات»، نشان دهنده‌ی سودمند بودن این انتخاب بود. 

جالب آنکه از ایشان پرسیدم اگر نتوانید برنامه‌هایتان را در بازه‌ی شش ماهه‌ای که اعلام کرده‌اید، عملی کنید حاضر به استعفا هستید؟ ایشان با قاطعیت پاسخ مثبت دادند. خود شما به‌عنوان روزنامه‌نگار اشراف خوبی بر مدیریت شهری دارید و می‌دانید چه تهدیدها و چالش‌هایی در این حوزه وجود دارند. 

حمیدپور فردی است که به‌واسطه‌ی تجربه‌های گذشته، شناختی کافی از این واقعیات دارد. دست‌کم اجازه دهیم چند ماهی بگذرد و بعد به‌عنوان قاضی حکم صادر کنیم.

با توجه به چالش‌های شهرداری آبادان به نظر شما ماندن آقای شیرازی تا زمان تایید حکم شهردار منتخب نمی‌توانست تصمیمی منطقی‌تر باشد؟

ما از همکاران این خواهش را کردیم که آقای شیرازی حداقل یک ماه اضافه بماند. دست‌کم در پرداخت حقوق اختلال ایجاد نشود. در همین مدت، فرایند انتخاب شهردار جدید را سپری کرده و منتظر تایید حکم می‌مانیم.

 از آن‌ها خواستیم با معیشت کارکنان و به‌ویژه کارگران خدماتی بازی نکنند. خُب برخی همکاران تصمیم خود را گرفته بودند و هیچ ملاحظه‌ای نداشتند. ما که از این تصمیم بی‌اطلاع بودیم و اصرارمان هم بی‌نتیجه بود.

یکی از آسیب‌هایی که به دوره‌ی قبل شورا وارد شد، ارتباط برخی اعضا با برخی فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی بود.

 از ابتدای فعالیت شورای ششم متاسفانه تصمیم‌گیری‌ها به‌جای حرکت در مدار شفافیت؛ به گونه‌ای شبهه‌دار اخذ شده‌اند.

 برای شیشه‌ای شدن پارلمان شهری چه خواهید کرد؟

اعتراف می‌کنم اگر رئیس شورا از ابتدا اجازه‌ی حضور اهالی رسانه را در صحن شورا داده بود به دلیل انعکاس شفاف و پرداخت متنوع‌تر؛ هم‌اکنون چنین فضایی شکل نمی‌گرفت.

 خود رسانه‌ها؛ داده‌های لازم برای تحلیل را ارائه می‌کردند و شاید بر صف‌بندی‌های داخلی شورا موثر می‌شدند. دست‌کم نحوه‌ی بیان، لحن، رزومه و حتی دیدگاه‌های گزینه‌های حاضر در شورا را از نزدیک مقایسه می‌کردند.

 تردیدی ندارم آن‌ها هم با ما هم‌عقیده می‌شدند. خیرالموجودین ما در میان این نوزده گزینه جناب حمیدپور بود و نباید انتظارات کهکشانی از ما داشت. این همکاران دلواپس و منتقد ما در شورا چرا برای پیشگیری از چنین انتخابی از ابتدا فیلترگذاری‌های مطلوب خود را انجام نداند. 

وقتی از میان صدها متقاضی احتمالی این افراد دعوت شده‌اند یعنی برخوردار از حداقل شاخص‌های جناب رئیس و هیات رئیسه بوده‌اند؛ پس چرا اکنون خلاف قاعده‌ای که خود طراحش بودند، عمل می‌کنند.

یکی از دوستان در جلسه‌ی انتخاب شهردار خطاب به ما گفت در زمان ریاست آقای کمری در دوره‌ی گذشته، ایشان نه‌تنها مانع حضور خبرنگاران نشدند بلکه به آن‌ها به‌عنوان نمایندگان افکار عمومی اجازه طرح پرسش از گزینه‌ها نیز داده شد.

 چنین رویه‌ای توسط هیات رئیسه کنونی به‌هیچ‌وجه رعایت نشد. در واقع فضای غیرشفاف روزهای ابتدایی شورا به خلق شائبه‌ها و شایعه‌های بعدی منجر شد. دراین‌باره اعضایی که رأی خود را علنی و روی کاغذ چاپ شده اعلام می‌کنند بهتر می‌توانند اظهارنظر نمایند.

ما موافق حضور منظم اهالی رسانه در نشست‌های شورا هستیم. علاوه بر آن، شورای شهر باید برخوردار از یک واحد روابط عمومی حرفه‌ای شود؛ تا بتواند در فرایند شکل‌دهی به افکار عمومی؛ محتواسازی و ارائه‌ی منظم اخبار و اطلاعات فعال باشد. متاسفانه هم‌اکنون این نهاد حتی از داشتن یک پورتال ساده اینترنتی نیز بی‌بهره است.

معتقدم اگر کل رخدادهای درون و بیرون شورا در فرایند برکناری شهردار و انتخاب سرپرست موقت؛ انتخاب هیات رئیسه شورا؛ تقسیم کمیسیون‌های داخلی و سرانجام گزینش شهردار جدید در قالب روایتی مستند و بدون جانب‌داری منتشر شود؛ به‌جای آنکه پیکان هجمه‌ها به‌سوی ما نشانه رود، به‌سوی دیگر همکاران می‌رود.

 گذشت زمان، بهترین و بی‌طرفانه‌ترین داوری را داشته و خواهد داشت و امیدوارم دیدگاه منتقدان در ماه‌های آینده، ترمیم شده باشد.
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
انتشار یافته: ۳
comment
comment
سعیدمقدم ژورنالیست
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۴
comment
0
0
comment انتخاب شهردار بومی وآشنا به گذشته وحال آبادان بدون در نظر گرفتن حزب وباند میتواند موثر ترباشد ازیک شهردار بیگانه به آبادان وآبارانی
comment
محمد امین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۵
comment
0
0
comment بدترین شورا شهر ابادان این بار هست بدرد نمیخورن
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۵
comment
0
0
comment درودر بر مهندس لیراوی ،عضو جوان شورای شهر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار