حدود دو سال قبل بود که موسسه گالوپ، مردم ایران را در رده عصبانیترین مردم جهان طبقهبندی کرد.
در این تحقیق گفته شده بود که ۴۳ درصد مردم ایران عصبانی هستند. در این تحقیق اشاره شد یکی از دلایل این عصبانیت تحریمهای آمریکا علیه ایران است که موجب شده تا زندگی و اقتصاد افراد تحت تأثیر قرار بگیرند.
اگرچه از همان زمان برخی افراد و کارشناسان به این تحقیق انتقاد کردند، اما نگاهی به آمارهای پزشکی قانونی و رشد نزاعهای خیابانی تا حد زیادی این موضوع را به ما میگوید که پرخاشگری و عصبانیت دو امری هستند که چند سالی است گریبان جامعه ایران را به دلیل مشکلات اقتصادی و ... گرفته است.
افزایش نزاع در پی عصبانیت جمعی
بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی ۵۷۴ هزار و ۹۶۱ نفر در سال ۹۸ به دلیل نزاع به این سازمان مراجعه کردهاند این در حالیست که در سال بعد از آن یعنی در سال ۹۹ که کرونا تمام جامعه را درگیر خود کرده بود ۵۸۵ هزار و ۳۷۴ نفر به این سازمان مراجعه کردهاند.
بر اساس اعلام این سازمان در دو ماه نخست سال ۱۴۰۰ نیز ۱۰۳ هزار و ۵۴ نفر از مردم به دلیل نزاع به این سازمان مراجه کردهاند اگر به آمار سالهای قبل هم برگردیم، خواهیم دید که هر سال بر تعداد مراجعین نزاع افزوده شده است.
عصبانیت تنها خود را در دنیای حقیقی نشان نمیدهد بلکه به دنیای مجازی نیز کشیده است.
صفحات اینستاگرام، توئیتر و ... پر از فحاشی و ابراز عصبانیت به شخصیتهای مختلف است و مخاطب این فحشها هم دایره گستردهای از ایرانیان تا افراد خارجی را شامل میشود.
گاه این فحاشی از سوی برخی از افراد موجه نیز به شیوههای گوناگون ابراز میشود که نمونه اخیر آن استفاده از لفظ «پفیوز» برای منتقدان از سوی کیانوش جهانپور، مقام مسئول در وزارت بهداشت است.
در این روزها میتوان علتهای گوناگونی برای عصبانیت جمعی پیدا کرد، از وعدههای بی عمل وزیر بهداشت تا دیگر مسئولان دولتی، از قطعیهای مکرر برق تا افزایش قیمت روز افزون کالاها؛ از نجومی بودن اجارهها تا مسائل مختلف را میتوان دلیل این همه عصبانیت دانست.
وقوع سونامی بیماری های سلامت روان در ایران پساکرونا
با این حال قتلهای خانوادگی نیز افزایش داشته و این موضوع موجب شده تا زنگهای خطر برای جامعه ایرانی به صدا درآید.
چندی قبل رئیس سازمان نظام روانشناسی از وقوع سونامی بیماریهای سلامت روان در ایران پسا کرونا خبر داد و با توجه به این موضوع باید نگران بود که شیوع این بیماریها در جامعهای که حداقل برپایه تحقیق موسسه گالوپ سومین جامعه عصبانی جهان است میتواند منجر به چه مشکلات و آسیبی خواهد شد.
ریشههای روانی و اجتماعی عصبانیت
علت این همه عصبانیت چیست؟ آیا این عصبانیتها ریشه تاریخی دارد و اصولا ما مردم عصبانی هستیم؟
آیا در دیگر کشورها هم به همین اندازه عصبانیت وجود دارد یا خیر؟افسون صانعی، روانشناس بالینیبا بیان اینکه نگاه به پدیدههای روانی از چند بعد بیولوژیکی، روانی و اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد، گفت: مثلا به لحاظ زیستی یکسری نظریهها وجود دارد که میگوید بزرگی و کوچکی آمیگدال مغز که در کنترل احساسات مؤثر است نقش دارد و این نگاه وجود دارد که در برخی از نژادها ممکن است آمیگدال تفاوتهایی داشته باشد.
وی افزود: از لحاظ روانشناسی نیز عصبانیت به عوامل فردی و یکسری اختلالات شخصیت و اضطرابی بستگی دارد.
صانعی بیان کرد: در مورد اینکه جامعه ایران جامعه عصبانی است یا خیر؟ باید دید گالوپ بر چه اساسی این دلایل را ردهبندی کرده است.
صرفا کشورهای خاورمیانه به عنوان کشورهای عصبانی جهان معرفی شده که دلایلی چون جنگ، مشکلات اقتصادی و ... از جمله دلایل عصبانیت مردم این کشورها ذکر شده است.
تحقیق مستقل دیگری در این رابطه وجود ندارد به همین دلیل نمیتوان صرفا تمامی مردم ایران را به عنوان یک جامعه عصبانی تلقی کرد.
این روانشناس در رابطه با ارتباط عصبانیت و خشونت ورزی نیز گفت: خشونت گاه وسیله به دست آوردن یک جایگاه یا چیزی است و گاه وسیلهای برای ابراز خشم است. در جامعهای که آموزش ندیده باشد احساسات خود را کنترل کند این بسیار قابل انتظار است که میزان خشونت به عنوان راهی برای بروز این عصبانیت باشد و میزان خشونت افزایش پیدا کند و در واقع این یک امر طبیعی است.
صانعی در ادامه در مورد دلایل افزایش عصبانیت در جامعه گفت: یکی از دلایل این افزایش عصبانیت میتواند افزایش ناامیدی و ناامنی باشد، اینکه فردی از وضعیت فردایش بیخبر باشد و نسبت به وضعیت ناامید باشد، کلا در کشورهای خاورمیانه که از وضعیت اقتصادی باثباتی برخوردار نیستند این ناامنی اقتصادی است که موجب بروز عصبانیت میشود و سطح تنش در جامعه را افزایش میدهد.
وی افزود: دو قطبیهای سیاسی و فاصله گرفتن احزاب و دولتها از اهداف موجب افزایش اضطراب جامعه شده و ممکن است موجب بروز عصبانیت اجتماعی شود.
این روانشناس ادامه داد: یکسری نظریهها نیز وجود دارد که میگوید سیستم آموزش و پرورش در آموزش کنترل احساسات شکست خورده و از دوران کودکی کنترل احساسات را به کودک آموزش نمیدهد.
وی بیان کرد: عصبانیت از لحاظ اجتماعی به یکسری فاکتورها بستگی دارد که ممکن است در یک مقطعی از زمان وجود داشته باشد و در یک مقطع دیگر وجود نداشته باشد.
در این سالها تحریمها، وضعیت اقتصادی، ناامنی شغلی و بیکاری فاکتورهایی بودند که باعث ناامیدی و خشم و عصبانیت در جامعه شد.
صانعی در مورد راهکارهای پیشگیری از بروز عصبانیت نیز گفت: این موضوع باید در سطح بالای یک جامعه رخ دهد و یک دولت باید زمینههای بروز آن مانند ناامنی شغلی و اقتصادی را برطرف کند و امید را در جامعه افزایش دهد.
وی افزود: در سطح فردی هم تأکید میشود که افراد باید روشهای کنترل احساسات، خشم و عواطف را یاد بگیرند و راهکارهای مدیریت این عواطف را آموزش ببیند که البته بخشی از آن هم به مدیریت کشور باز میگردد.
مرجع : جامعه 24