شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۸۸۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۱
چند نکته در باب رسم غلط تیراندازی در مراسمات؛
فرهنگ سازی برای تعدیل یک رسم یا رفتار اجتماعی ویرانگر، وظیفه ی همه بویژه قلم بدستان متعهد است.
شوشان - علی عبدالخانی:

پس از انتشار یاداشت " تاملی بر پدیده تیراندازی در مراسم " در تاریخ یکم دیماه، مطلع شدم که چند ماه قبل در بزرگترین روستای کشور یعنی قلعه کنعان، جوانی بصورت عمدی و به شیوه ای بسیار نامتعارف!! به قتل رسیده است. آنچه سبب نوشتن این یاداشت شده در حقیقت تعامل متفاوت خانواده و خاندان مقتول با کُلیّت این ماجراست.

فرهنگ سازی برای تعدیل یک رسم یا رفتار اجتماعی ویرانگر، وظیفه ی همه بویژه قلم بدستان متعهد است.

در شرحِ این ماجرا نکات زیر حایز اهمیت بود.

اول: خانواده ی مقتول و قاتل هر دو در آن روستا زندگی می کنند.
ثانیاً: جمعیتِ طایفه ی فردِ مقتول در روستا بسیار بیشتر از منسوبان به خاندانِ قاتل است.
ثالثاً: شیوه ی قتل و تعاملِ قاتل با جسم مقتول غیرمتعارف بود.

این موارد بخودی خود بر حساسیت موضوع افزوده و باب انتقام جویی را بشدت گشوده و نوید فتنه ای بزرگ را می داد!.

همزمان با اطلاع از به قتل رسیدن آن جوان، جوِ حاکم بر روستا به بالاترین درجه از تشنج و مالامال از احساسات شده و هر لحظه می توانست پیام آور حوادثی خطرناک و پیش بینی نشده باشد‌. در چنین حال و اوضاعی، اما بودند کسانی که بیمِ وقوع حوادث و تبعات بعدی، آرامش را از وجودشان سلب کرده بود.

سئوال این است که در آن شرایط پرالتهاب چگونه می توان یگران را دعوت به آرامش و خویشتنداری کرد؟. 

همه در حسنیه خاندان مقتول جمع شده بودند و همه چیز گویای آتشی پرزبانه و ویرانگر اما در زیر خاکستر بود. آتشی که اگر شروع می شد امکانِ خاموش کردن آن کار ساده ای نخواهد بود.

در میان هِم همه های بسیار و نگاه های انتاقمجو، شخصی از طایفه ی مقتول که به روشنفکری و مدنیّت  معروف بود با ذکرِ آیه ای از قران، زمام سخن را بصورتی هنرمندانه بدست گرفت و قبل از آغاز، قتلِ وحشیانه و ناجوانمردانه ی آن جوان را بشدت محکوم کرد.

بتدریج مشخص شد که آن سخنور در طرح ایده هایش تنها نبود و تعدادی از جوانان  مسالمت جو و مردانِ عقل گرای طایفه او را پشتیبانی می کنند.

محورهای اصلی آنچه ایشان خطاب به جمع مطرح کرد شامل موارد زیر بود:

۱- به حکم قانون و شرع و طبق رویه ی موجود در دنیا، قاتل و چنانچه شریک یا شریکانی داشته باشد، بعنوان فاعل یا فاعلان آن جرم باید مجازات شوند و به سزای اعمال خود برسند اما دور از انسانیت و حمّیّت و متضاد با انسانیت است اگر اشخاصی که صرفاً به آن خاندان منسوب هستند و هیچ رابطه ی مجرمانه با قاتل ندارند، دچار مشکل شوند. در این شرایط حساس نباید فراموش کنیم که ما و آنها سالیانِ سال بشکل مسالمت آمیز در کنار هم زندگی می کردیم و مشکلی با هم نداشتیم لذا چرا چنین انسانهایی باید چوبِ کاری را بخورند که در آن دخالتی نداشته اند؟.

۲- اما دیگر ساکنان قلعه نیز گناهی مرتکب نشده اند. چرا باید پیران، کودکان، بیماران و زنان ساکن در این روستا بواسطه فعلِ مجرمانه ی یک مجرم دچار رُعب و وحشت و ناراحتی شوند. این کار بدور از قاعده حُسن همجواری و مفهوم مکارم اخلاق است و باید از آن اجتناب کرد.

۳- سلاح و سلاح کشی پدیده ای متضاد با عرف و شرع و از عوامل اصلی ایجاد زمینه های درگیری و تا زمانی که گفتگو و عقلانیت وجود داشته باشد و با ابزار مدنی بشود احقاق حق کرد چرا باید به سمت این ابزارِ نامیمون رفت؟ تقاضای ما و همه ی اصلاحگران اجتماعی استان بویژه ساکنان مختلف این روستا اجتنابِ کامل از سلاح و رجوع به عقلانیت عقلای قوم است.

۴- خطاب به جوانان و تحصیلکرده های طایفه و همه ی صاحب ضمیران باید گفت: وقتی حوادثِ مشابه در دیگر قبایل و طوایف اتفاق می افتاد، معمولا سلاح و سلاح کشی و تر و خشک سوزانی را محکوم می کردیم و آنها را به برادری و اخوت دعوت می نمودیم، حال توپِ تطبیق عملی آنچه ادعا می کردیم و به آن ایمان داریم، دقیقاً در زمین ماست و آیا می توانیم با اتخاذ روشی مدنی و عقل گرایانه، الگویی برای دیگران در این زمینه باشیم؟.

منطق و شیوه استدلال آن مردِ خردگرا بلاخره اثر خود را بر جای گذاشت و نسبت به آنچه گفته بود اقناعی پایدار متولد شد.

آری، با وجود پدید آمدنِ همه ی زمینه های درگیری و انتقامجویی در آن شب، اما ایده های مدنی و مسالمت جویانه توانست جای خشونت و خونریزی را بگیرد  و بدون شلیک حتی یک تیر یا تعرض به اموال حتی یک نفر، همه چیز بعنوان یک مطالبه قانونی پیگیری شود.

نگارنده این یاداشت از دوست عزیز و هنرمندم " ابوسمیر ناصری " و همه کسانی که ایشان را در مدیریت آن بحران بزرگ یاری و همراهی کردند، صمیمانه تشکر می کنم. بدون شک عملِ آنها بسان یک ستاره ی روشن در آسمانِ عقلانیت و مدنیت منطقه خواهد درخشید.

آرزوی پایانی نگارنده چیزی جز الگو قرار دادن ابتکار عمل مردان خوش فکرِ خاندان ناصری از سوی دیگران، نیست.
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
الخسرجی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
comment
0
0
comment نویسنده محترم -سلام اری جو قبیله ای حاکم در سطح قبایل نیازمند مدیرت عقلای در سایر اتفاقات وبحران ها ست که با بازنگزی در قوانین مدنیت میتوان عادات ورسومات به جامانده در اذهان قبیله ای را اصلاح کرد تا شاهد جوی غیر متشنج در حوادث ناگوار باشیم
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار