شوشان - دکتر لفته منصوری:
دیشب بهاتفاق دوستان خوبم، حاج سیدکمال میرباقری و هادی الهایی به روضهای در منزل حاج حمزه سخیراوی رفتیم. سید محمد شعاع فاخر معروف به سید شعاع؛ پژوهشگر، نویسنده، مترجم، شاعر و خطیبِ این منبر گشوده است.
میدانیم که منبر عنوان و فهرست ندارد! باید بیایی و بنشینی و بشنوی! سید شعاع این منبری برجستهی اهوازی، نطق تاریخی نمیکند. بیان و بنان او محضِ روایت تاریخی نیست. بلکه او متن تاریخی را استنطاق میکند.
در زبان عربی؛ «نطق» یعنی سخنِ متن! «استنطاق» یعنی سخن برآوردن از متن و «انطاق» بهمعنای سخن در آوردن در متن! تعریف میشوند.
در استنطاق، متنِ تاریخی چون موجودی است که «قابلیتهای خاصی» دارد. وقتی میگویم «قابلیت خاص» یعنی خصوصیتی که در شرایط معینی آشکار میشود.
مثل شکر در حالت اولیهی خود جسمی جامد است، اما خصیصهی پنهان آن حل شدن در آب است.
این ویژگی تا زمانی که شرایط معینی «ریخته شدن شکر در آب» بهوجود نیاید آشکار نخواهد شد. هنر و سبک سید شعاع در رویارویی با تاریخ از جنسِ استنطاق متن است.
او «پرسشهای جدید» را در برابر متن تاریخی قرار میدهد و پاسخ میطلبد و به تعبیری تاریخ را استنطاق میکند.
در ایام فاطمیه، بنابه درخواست حاج حمزه سخیراوی صاحب مجلس؛ سید شعاع در بارهی «السرّ المستودع فیها» پنج شب در منزل ایشان منبر میرود.
برخلاف نگاه ظاهری که حضرت حجت (عج) را بهدلیل رابطهی نسبی، سرّ مستودع تلقی میکنند.
سید شعاع در این سلسله منبرهای خود؛ در یک تحلیل تاریخی قبل و بعد از ظهور اسلام و فضای حاکم بر عصر بعثت؛ سرّ مستودع را خود صاحب رسالت، پیامبر اکرم (ص) تفسیر میکند.
اینجاست که معنای «ام ابیها» چون جوهرهای از دل تاریخ کشف میشود و اینچنین از نقش و جایگاه حضرت فاطمه (ع) در تاریخ غبارروبی میکند.
زبان منبر سید شعاع، عربی فصیح، پاکیزه و فاخر است. جملات، کلمات و اصطلاحاتی که بر فراز منبر میگوید، انسان را بهوجد میآورد.
بیان مستدل و روشمند او پلی بهسوی اقناع و پرسشگری مجدد است. وقتی مجلس سید شعاع را ترک میکنی بیگمان چون کتابی، یا رمان و فیلم عمیقی خوانده یا دیدهای با همراهانت در بارهی منبر صحبت میکنی.
این فرایند پرسش – اقناع – پرسش، منبر را گشوده میکند و برای شنونده دانشافزا و لذتبخش است.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.