شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۰۲۷
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۴
داریم به کجــا می رویم ، شاید هم این فضای مجازی وبه برکت کلیپ های منتشر شده ، پرده از «بیماری فرهنگی» ما برداشته و تلاش گردد برای زدودن آنچه اینچنین صحنه های دردناکی را خلق میکنند...

شوشان - فاضل خمیسی:

داریم به کجــا می رویم ، شاید هم این فضای مجازی وبه برکت کلیپ های منتشر شده ، پرده از «بیماری فرهنگی» ما برداشته و تلاش گردد برای زدودن آنچه اینچنین صحنه های دردناکی را خلق میکنند ، دردمندانه و عاقلانه دست به یک بازنگری مصلحانه بزنیم! ..

دختری یتیم و دلشکسته با هزاران آرزو به ازدواج مردی درمیآید که از نظر سنی  بسیاربزرگتر و معتاد است .

صرفاً، بخاطر  لقمه نانی بخور، نمیر و سقفی مخروبه!

 اما مرد در حقش مروت نمیکند! همگی مردم از همسایه و فامیل رنج زن را می بینند اما هر کس سرش به زندگی خودش گرم است!! 

روزگار برایش به محنت و سختی میگذرد ، شکنجه ها و شلاق های مکرر مرد را چندین سال تحمل می کند و صاحب فرزندانی میشود! 

اما وقتی مرد معتاد که استعاره ی نام پدر را دارد باعث مرگ پسر ۴ ساله اش میشود  اینبار زن رنج کشیده  دیگر تاب  تحمل این درد را ندارد.

 گریه های خاموشش ، تبدیل به ناله و مویه شده  و جرأت پیدا میکند برای دقایقی از رنج‌هایش بگوید ، شوهرش از او زنی ساخته بود که فریاد و اعتراض را حق خود نمیدانست زیرا سالیان سال یاد گرفته بود در قبال «شلاق» بیصدا اشک بریزد! اما اینبار اشعار حزینش در فراق فرزندش را «مردی نیک» بصورت کلیپ پخش میکند و خیلی ها می بینند! 

حالا «ما» اینجاییم.. جایی که او هست ! عبا بر سر و چهره ای به رنگ خاک و زنی که نشان میداد شخصیتش مسخ  و مرگ با او به تعارف افتاده است.

عمرش شاید کمتر از ۲۵ سال اما قامت خمیده اش به پیرزنان ۸۰ ساله میخورد ، وقتی انگشتان شکسته اش را نشان داد، که چگونه بر اثر ضربه های مکرر چوب و شلاق از حالت طبیعی خارج شده اند و یا اینکه بر اثر کشیدن موهایش ، خیلی از قسمتهای سرش خالی از «مو»گشته است ، همگی سرمان را پایین انداختیم ..

زمانی که جانسوزانه از مرگ فرزند خردسالش میگفت، احساس کردم که خدا هم با او می گرید.

وقتی به او گفتم ، چرا از شوهرت که اینهمه تو و بچه ها را آزار داده شکایت نمیکنی ، همانطور که سرش پایین بود ، آهسته پاسخم داد : «از کی شکایت کنم» !

فکر میکرد نمیشود از شوهر شکایت کرد! او به راحتی هر چه تمامتر از حق زندگیش گذشته و خود را تسلیم می دید که باید تا زمان مرگ  شرایط را تحمل کند .. او حتی یه جورایی با مرگ فرزندش ساخته بود!.

باید از هم اکنون فتیله ی سیاست را پایین کشید و به درمان «بیماری فرهنگی» پرداخت ، باید به جوانانمان آموزش داد زندگی مسالمت آمیز فقط در حوزه ی احترام و رعایت حقوق افراد متجلی است، لازم است همه ی گروههای انسانی و بخصوص دختران و زنان را با حقوقشان آشنا ساخت و نیز شایسته است حس مسوولیت اجتماعی جامعه را نسبت به اتفاقات اطرافش افزایش داد  و خیلی بایدهای  دیگر که مجال و طاقتی خاص و انسانمدارانه طالب است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار