شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۵
شوشان -  محمدرضا سرگلزایی:

مولانا» در «مثنوی» حکایت بقالی را آورده‌است که طوطی خوش‌زبانی داشت و اغلب مشتریان بقال هنگامی‌که برای خرید به‌مغازه بقال می‌آمدند با طوطی هم حال‌و‌احوالی می‌کردند. از‌قضا روزی که بقال بیرون مغازه بود گربه‌ای وارد مغازه شد. طوطی از ترس گربه به در‌ و‌ دیوار می‌پرید و کوزه روغن به‌زمین افتاد و شکست و روغن برزمین ریخت.

وقتی بقال به مغازه برگشت گربه رفته‌بود اما پرهای به‌زمین‌ریخته و کوزه شکسته و روغن ریخته به بقال نشان‌داد که کار طوطی بوده است. بقال عصبانی ترکه‌ای برداشت و طوطی بیچاره را زیر کتک گرفت. استرس روی استرس آمد و پرهای سر طوطی ریخت و طوطی کچل شد.

از آن‌روز طوطی خاموش ماند و لب از کلام فرو‌بست. مشتریان مغازه که وارد می‌شدند، صدایی از طوطی برنمی‌خاست. به‌ناچار مشتریان علت کچلی طوطی را از بقال می‌پرسیدند.

بقال هم پاسخ می‌داد: «روغن‌ها را ریخته و کتک خورده و کچل شده» این سوال‌و‌جواب بارها بین بقال و مشتریانش رد‌و‌بدل شد. تا این‌که روزی که یکی از دوستان بقال با بقال گپ می‌زدند مرد کچلی وارد مغازه شد، خرید کرد و رفت. دوست بقال از او پرسید:

«این مرد که کچل نبود، چطور شده که کچل شده؟»؛ به‌ناگاه، طوطی پس از ماه‌ها زبان‌باز‌کرد و فریاد زد:«روغن‌ها را ریخته و کتک خورده و کچل شده»

مولانا در این حکایت، پدیده‌ای را شرح می‌دهد که روان‌شناسان آن را «تعمیم» (overgeneralization) می‌نامند.

«اریک برن» (Eric Bern) روان‌شناس آمریکایی و بنیان‌گذار مکتب تحلیلی تعاملی، اعتقاد دارد که انسان‌ها دچار «گرسنگی ساختار» (Structure Hunger) هستند.

معنای گرسنگی ساختار این است که تحمل بی‌ساختاری، ابهام حیرت و سردرگمی برای آنان بسیار دشوار است لذا آنان سعی در دسته‌بندی و نام‌گذاری و چیدن پدیده‌ها می‌کنند تا خود را از حیرت و سردرگمی در‌آورند.

 به‌قول «امانوئل کانت» فیلسوف آلمانی ما نمی‌دانیم در جهان هستی نظم ویژه‌ای وجود دارد یا نه؛ زیرا عقل ما قادر به‌درک خالص و محض جهان نیست.

ذهن ما جهان را ابتدا نظم‌دهی می‌کند تا قادر به فهم جهان باشد و سپس در مورد جهان قضاوت می‌کند. بنابراین آن‌چه که ما از جهان هستی می‌فهمیم نتیجه تعامل و تاثیر متقابل جهان و ذهن است. این همان پدیده‌ای است که «مولانا» آن را چنین بیان‌می‌کند:

پیش چشمت داشتی شیشه کبود            
زان سبب عالم کبودت می‌نمود



نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار