شوشان - محمد سعید بهوندی:
ایکاش بازنشستگانی که توان و حوصلهی نوشتن دارند، بجای پرداختن به اموری که هیچ کمکی به هدفِ مطالبهگریمان که همانا؛ متناسب سازی حقوق با شاغلین همتراز" است، نمینمایند، از وقت خویش مقداری را به ارتباط نوشتاری یا هم اگر میسر است؛ گفتاری و حضوری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی اختصاص داده و میدادند. باور کنید؛ هرگز ادعا نمیکنم که با این کار حالا تمامی مشکلاتمان حل و صددرصد به هدفمان نائل میشدیم. امّا مطمئنم از این نقطه و حالتی که هماکنون در آن و آنهم بصورتی کاملاً نگران، چشمانتظار و همراه سوالات و ابهامات متعدد قرار داریم، جلوتر میبودیم.
دوستان شریف و ارجمند! دائماً به عقب برگشتن و تلخیهایی را بیاد آوردن، یقه هم را چسبیدن و بهم ایراد وارد نمودن، کسانی را مقصر اصلی قلمداد نمودن و بیرون گود نشستن و خط و نشان کشیدن، تلاش دیگران را غیرمنصفانه تخطئه کردن و بسیار بدتر و زشتتر از آن؛ آبرو و حیثیت دیگری را بدون سند، مدرک و به گناهی که نکرده، بر باد دادن(اگر چه؛ چنانچه سندی هم میبود، بازهم اجازه نداشتیم)، کاری آسان است، امّا قطعاً شیوه و راه و رسمی نیست که خدای شاهد را خشنود و ما را به سر منزل مقصود رهنمون شود.
به فضل الهی ما با هزاران خردمند باتجربهای که در جماعتمان داریم، قادریم؛ عالمانه، با نوشتن و ارسال متنهای منطقی، قانونی و مستدل برای نمایندگان محترم مجلس، به نحوی گرهگشا و مطلوب، بر فضای فکری، استدلالی و در نهایت تصمیمگیری آنان، در راه دستیابی به خواستهی اساسیمان(اجرای دائمی متناسب سازی حقوق) اثرگذار باشیم و یا هم با ارسال مطالب شایستهی دیگران نیز میتوانیم به این کار مبادرت ورزیم.
بجای آن، دوباره هم با دست خودمان و مشغول شدن به بحث و جدلهایی که هیچ آتشی زیر دیگ ما نخواهند بود و یا هم ابراز ناامیدیهای مستمر، فرصتهایمان را همچون یکسال و نیم گذشته، یعنی؛ بعد از تصویبنامه1399/7/1 به سرعت از دست خواهیم داد و تا چشم برهم بگذاریم، ناگهان اردیبهشت1401 هم گذشته و خدای ناکرده در آن موقع...!!!